بیوگرافی سیما بینا
نام اصلی: سیما بینا
تولد: ۱۴ دی ۱۳۲۳ خوسف، خراسان جنوبی
ملیت: ایرانی
سبک(ها): محلی
ساز(ها): دف، سه تار
سیما بینا (زاده ۱۴ دی ۱۳۲۳ برابر با ۴ ژانویه ۱۹۴۵ در خوسف(بیرجند))، نوازنده، نقاش، آهنگساز و خواننده آوازها و ترانههای محلی ایرانی است. او از کودکی در کنار احمد بینا پدری که استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگساز ترانههای اولیه او بود رشد کرد.
زندگینامه سیما بینا :
سیما بینا در خوسف از استان خراسان جنوبی به دنیا آمد. نام مادرش پوراندخت ایراننژاد بود و پدرش احمد بینا از اهالی تفرش بود. سیما در کنار پدری که استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگساز ترانههای اولیه او بود، رشد کرد.
از سن ۹ سالگی خوانندگی را در رادیو ایران آغاز کرد. ردیف موسیقی ایرانی و تکنیکهای آوازی را نزد استادانی چون موسیخان معروفی و نصرالله زرینپنجه فراگرفت.
سیما بینا پس از فارغالتحصیل شدن از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی در سال ۱۳۴۹ تحصیل موسیقی ایرانی و ردیف را نزد عبدالله دوامی ادامه داد. او پس از سال ۱۳۵۷ در کنار تدریس موسیقی و آواز به پژوهش و گردآوری ترانههای محلی ایرانی و بازنویسی آهنگهای مردمی و روستایی، بهویژه موسیقیهای محلی زادگاهش خراسان، پرداختهاست. او با سفر به دورافتادهترین نواحی در سرتاسر این ناحیه توانستهاست مجموعهای از ترانهها و آهنگهای کمیاب و تقریباً فراموششده را جمعآوری کند.
از سال ۱۳۷۲ سیما بینا برای ارائهٔ گنجینهٔ یافتههایش در موسیقی محلی ایرانی به جشنوارههای موسیقی در کشورهای گوناگون دعوت شدهاست. سیما بینا پس از پایان تحصیل با عزیز میتویی ازدواج کرد و ۲ فرزند دختر و پسر به دنیا آورد، اما زندگی مشترکشان با خودکشی همسرش پایان یافت. سیما بینا سالها بعد با حسن زارع ازدواج کرد و گاهی در کلن به سر میبرد و به تهیه آوازهای محلی مشغول است.
او نخستین زنی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ کلاس تعلیم آواز دایر کرد. همچنین نخستین زنی بود که در تالار وحدت به اجرای کنسرت پرداخت. از سال ۱۹۹۳ میلادی تا به امروز به جشنوارههای جهانی دعوت شده و موسیقی محلی ایران رابه گوش علاقهمندان رساندهاست.
او یکی از نخستین زنان ایرانی است که با تلاش زیاد در احیای موسیقی نواحی و پاس داری از آن کوشید و از این نظر جایگاه ویژه ای در تاریخ موسیقی این سرزمین دارد. سالیان اخیرِ زندگی او به آمد و شد بین ایران و خارج گذشته است. دفتر کاری او در شهر کلن آلمان است؛ شهری که آن را همچون پایگاهی برای برگزاری کنسرت ها و رتق و فتق روابط هنری اش برگیزده.
کتاب «لالایی های ایران» حاصل سی سال پژوهش در سفرهای سیما بینا به شهرها و روستاهای مختلف و ملاقات با مادران پیر و جوان ایرانی است.
نمی خواهد هنرمندِ کوچ کرده به شمار رود و تاکید می کند که هنرش در این سرزمین ریشه دارد. می گوید که ورکشاپ ها و کلاس های خصوصی اش در تهران همچنان برقرار است، هر چند که به دلیل سفرهای پیاپی نظم سابق را ندارد. از همان دقایق اول مکالمه او را زنی مهربان، صمیمی و فروتن می یابیم که با آرامش و حوصله سخن می گوید و از قضاوت و سوگیری درباره این و آن پرهیز می کند. می گوید هر کسی که زحمت می کشد احترام دارد.
صاحب پسر و دختری هنرمند است که از آنها با ستایش یاد می کند. آرش و آسا میتویی حاصل ازدواج او با همسرِ درگذشته اش، مهندس عزیز میتویی هستند.
آرش موسیقی راک را برگزیده و هنرمندی جدی با سبک و سیاقی شخصی است. آسا هم سال های قابل توجهی از عمر خود را به طراحی لباس پرداخته است و پیش تر مجموعه ای را ملهم از پوشش زنان نواحی ایران طراحی و ارائه کرده بود که مادر، تعدادی از آنها را برای اجراهای خود انتخاب کرده است. آسا اکنون در مادرید زندگی می کند و به تدریس در مدرسه ای بین المللی اشتغال دارد. می گوید هر دو عاشق شعر و ادبیات فارسی هستند و از کودکی در محیطی فرهنگی و ادبی رشد کرده اند.
از عشقش به نوه کوچک و باهوش خود حرف می زند و از همراهی عاشقانه همسرش. او را بزرگترین حامی و همراه خود می داند؛ مردی که عاشق موسیقی است، ضعف های او را در کارهایی که به تکنولوژی مربوط می شود جبران می کند؛ و در سفرهای پژوهشی پا به پایش می آید و عکس و فیلم می گیرد.او یکی از نخستین زنان ایرانی است که با تلاش زیاد در احیای موسیقی نواحی و پاس داری از آن کوشید و از این نظر جایگاه ویژه ای در تاریخ موسیقی این سرزمین دارد. سالیان اخیرِ زندگی او به آمد و شد بین ایران و خارج گذشته است. دفتر کاری او در شهر کلن آلمان است؛ شهری که آن را همچون پایگاهی برای برگزاری کنسرت ها و رتق و فتق روابط هنری اش برگیزده.
کتاب «لالایی های ایران» حاصل سی سال پژوهش در سفرهای سیما بینا به شهرها و روستاهای مختلف و ملاقات با مادران پیر و جوان ایرانی است.
نمی خواهد هنرمندِ کوچ کرده به شمار رود و تاکید می کند که هنرش در این سرزمین ریشه دارد. می گوید که ورکشاپ ها و کلاس های خصوصی اش در تهران همچنان برقرار است، هر چند که به دلیل سفرهای پیاپی نظم سابق را ندارد. از همان دقایق اول مکالمه او را زنی مهربان، صمیمی و فروتن می یابیم که با آرامش و حوصله سخن می گوید و از قضاوت و سوگیری درباره این و آن پرهیز می کند. می گوید هر کسی که زحمت می کشد احترام دارد.
صاحب پسر و دختری هنرمند است که از آنها با ستایش یاد می کند. آرش و آسا میتویی حاصل ازدواج او با همسرِ درگذشته اش، مهندس عزیز میتویی هستند.
آرش موسیقی راک را برگزیده و هنرمندی جدی با سبک و سیاقی شخصی است. آسا هم سال های قابل توجهی از عمر خود را به طراحی لباس پرداخته است و پیش تر مجموعه ای را ملهم از پوشش زنان نواحی ایران طراحی و ارائه کرده بود که مادر، تعدادی از آنها را برای اجراهای خود انتخاب کرده است. آسا اکنون در مادرید زندگی می کند و به تدریس در مدرسه ای بین المللی اشتغال دارد. می گوید هر دو عاشق شعر و ادبیات فارسی هستند و از کودکی در محیطی فرهنگی و ادبی رشد کرده اند.
از عشقش به نوه کوچک و باهوش خود حرف می زند و از همراهی عاشقانه همسرش. او را بزرگترین حامی و همراه خود می داند؛ مردی که عاشق موسیقی است، ضعف های او را در کارهایی که به تکنولوژی مربوط می شود جبران می کند؛ و در سفرهای پژوهشی پا به پایش می آید و عکس و فیلم می گیرد.
آلبومها:
همدلان
پریشان
شولا
نوایی
درنا
حنایی
بانو جان
کلاسیک پارسی (با همراهی حسین عمومی)
زلفای یارم
موسیقی جنوب خراسان
موسیقی شمال خراسان
عشق گل
آوای صحرای۱
آوای صحرای۲
لالهزار
دلبر
گل سرخ
افغانستان
یا مولا
برخی از آثار:
برخی از آثار محبوب و پرفروش او عبارتاند از:
ای بت چین ای صنم
عزیز بنشین به کنارم
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
شاه صنم، زیبا صنم
این یار منه که میرود سربالا (شفتالوفروش)
چون شب خواندی
از خم زلفت دل شیدا شکست
از اینجا تا به بیرجند سه گداره
دلبر
بانو
عزیزوم بهلولیام
ننه گل ممد
منبع: بیوگرافی سیما بینا