در یک صبح بهاری در روستای کوچکمان با صدای جیک جیک گنجشک ها بیدار می شویم و به کنار پنجره می رویم و پنچره را باز می کنیم و با یک نفس عمیق هوای سالم و پاک روستا را می بلهیم و به ابر های در اسمان ؛خورشید نورانی به طبعیتی زیبا و سر سبز به کوه های استوار و درخت های بلند و زیبا نگاه می کنم و در دل به این همه زیبایی و پاکی شکر می گویم.
در صبح روز بهاری در شهر شلوغ و پرهیاهو و پر صدا با بوق ماشین های بزرگ و کوچک از خواب بیدار می شویم با نگاه به پنچره می بینیم هوای شهر چه آلوده هست و پنجره را باز می کنیم و با باز کردن پنچره هوای کثیف و آلوده شهر داخل اتاق می آید .. به ابرهای سیاه و خشن به خورشید که پشت ابر ها قایم شده به ساختمان های بلند به ماشین های زیاد و ترافیک سنگین و بوق ماشین ها نگاه می کنیم و در دل خود می گویم که ای کاش من همان بچه روستا بودم و در انجازندگی می کردم.
زندگی روستایی آرام و آهسته پیش میرود. زندگی روستا هنوز هم خالی از سر و صداست و فرسودهشدن از سختیها و هیاهوی زندگی شهرنشینی غایب همیشگی آن. در روستاست که شادیها و غمها تقسیم میشوند. آدمهای روستا به هم نزدیکترند و آنجاست که همسایه از حال همسایه خبر دارد.
آدمهایی که همیشه در جستجوی زندگی آرام و به دور از ازدحام شهرها هستند، تصویری شاعرانه از روستا در ذهن خود دارند و برای همین است که خیلی وقتها میگویند خوشا به حالت ای روستایی. روستایی خبر از بوقهای پی در پی ماشینها و هیاهوی شهرنشینی ندارد.
زندگی شهری اما نقطه مقابل روستاست و گذران زمان در شهر خود قصهای متفاوت از روستا دارد. زندگی شهری مهارت و فوت و فن خاص خود را طلب میکند. در شهرها انگار پایانی برای سر و صدا و هیاهو نیست. صدای خیابانها، ماشینها و آدمها آنقدر آزاردهنده است که گاهی به سرت میزند همه چیز را رها کنی و به کنجی دنج پناه ببری، البته اگر بتوان در شهرها جایی این چنین یافت. زندگی شهری، زندگی آرام و بیدغدغهای نیست.
آدمها در شهرها هر روز بیتفاوت از کنار یکدیگر میگذرند. ارتباطها در شهرها جزییاند و زود گذر. آدمها نسبت به هم بیتفاوتند و غرقشدن در شلوغی و هیاهوی شهرها مرگ صمیمیتها و عاطفههاست. شهر انگار که دنیای بیگانههاست.
روستای « کندوان» در 22کیلومتری اسکو و 62 کیلومتری تبریز در میان درهای با صفا کنار رودخانهای پر آب به همین نام واقع شده است و شیوه بنای خانههای این روستا از نوع معماری صخرهای به شکل مخروطی یا کله قندی مربوط به قرن هفتم هجری است.
این روستا با ویژگیهای تاریخی،معماری صخرهای، مناظر، چشماندازهای طبیعی و چشمه آب معدنی کندوان،از پتانسیل های تاریخی و طبیعی ارزشمندی در بخش گردشگر روستای دامنه برخوردار است.این آبادی جزو دهستان سهند از توابع بخش مرکزی شهرستان اسکو است.
کندوان نه فقط به عنواون یک روستا بلکه به عنوان یک محدوده جغرافیایی با ویژگیهای محیطی، طبیعی، فرهنگی تاریخی و منطقهای توریستی مطرح است.
کلمه کندوان از دو کله (کند) و (جان) تشکیل شده و در اصطلاح ترکی به معنی (ره) و جان به معنی ( خود ئوز) است با توجه به شرایط اقلیمی سرد و یخبندان و توپوگرافی سخت و ناهموار منطقه مردم توانستند با دستیابی به کرانها و ایجاد حفره در آنها خود را در مقابل شرایط سخت اقلیمی حفظ کنند.این امر موجب شده که کلمه جان در آخر کلمه کند به عنوان پسوند قرار گیرد و کلمه کند جان را بوجود آورد.
روستای کندوان که از نظر موقعیت جغرافیایی در ارتفاع بیش از 2200 متری و در دامنه شیب تند در امتداد روردخانه استقرار یافته و به علت نداشتن خاک مساعد کشاورزی، نبود راه های ارتباطی ، سرما، کمبود زمینهای مسطح برای کشت و زرع و علی الخصوص کشت آبی،دارای شرایط نامساعد زندگی است.
کوهستانی بودن منطقه باعث ایجاد جویبارهایی در سطح مناطق شیب دار است که به سمت دره حرکت میکنند و سرشاخههای اولیه رود کندوان را تشکیل میدهند.به علت ارتفاع بالا و وجود برف در تمام مدت سال و ذوب تدریجی برفها ، مراتع طبیعی در منطقه وجود دارد به همین جهت دامداری جزو فعالیت های اصلی به شمار میرود و کشاورزی دیمی در دامنهها و زمینهای ناهموار منطقه در مسیر چشمه سارهای آبدار کوهستانی وجود دارد.
بنا به تحقیقی که توسط دانشکده معماری تهران انجام گرفت و بنا به روایت کهنسالان این روستا از قرن هفتم هجری به بعد مسکونی شده است. بدین ترتیب که اهالی کندوان ابتدا ساکن روستای حیلهور که در دو کیلومتری غرب آن است که در قرن هفتم هجری مقارن با حمله مغول به دلیل عدم امنیت جانی، مالی و بلایای طبیعی مانند سیل به دشت کوچک مقابل روستای فعلی عزیمت کردند که این دشت ابتدا محل ییلاق ساکنین دهات اطراف بود و حفرههای سنگی را کندند و به صورت مسکن درآوردند.
جهت استقرار مناسب کران ها که اکثراً رو به جنوب هستند و امنیت جانی و مالی را از دست حمله راهزنان ، بلایای طبیعی و همسازی با اقلیم آنها را به صورت مساکن مطلوب و مناسب جهت تشکیل یک روستا درآورده است.
تنها روستای صخره ای ایران
روایت دیگری حاکی از آنها است که حدود 800 سال قبل گروهی از جنگجویان که از منطقه عبور می کردند، کندوان را به عنواون پایگاه خود انتخاب کردند و بعدها همین جنگجویان آن را بصورت دهکدهای درآوردند.
برخی از باستان شناسان قدمت این روستا را به دورههای پیش از اسلام نسبت میدهند. در دل این تپههای بلند که ارتفاع بعضی از آنها به 40 متر میرسد آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است و ضخامت جنس و طبقات تپهها و مخروط ها از نوع اینمبریت و لاهار است که بر اثر مخلوط شدن مواد آتشفشانی سهند با گل و لای حاصل از باران سیل آسا بهوجود آمده است. بلندی این تپههای مخروطی و هرمی شکل بیش از 60 متر است.تشکیلات طبقات بر روی آبرفت قدیمی واقع شده و رودخانه کندوان بیش از 10 متر از آن را حفر کرده و پایین برده است.
کرانههای مخروطی شکل دامنه کوههای سهند برای گردشگران داخلی و خارجی یادآور بهترین مناظر طبیعی و تاریخی ایران است چرا که این دامنه روستای تاریخی و توریستی کندوان را در دل خود جای داده است.
جاذبههای این روستای تاریخی به گونهای است که مشاوران سازمان بین المللی گردشگری از دیدن آن به وجد آمده و « کندوان» را یک اثر جهانی دانستند.
دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار میرود که علاوه بر نهر نسبتاً بزرگ دارای چشمههای آب معدنی نیز هست که خواص پزشکی زیادی از جمله دفع سنگ کلیه دارد.
معماری صخرهای حاکی از صحنههای مبارزه وجدان انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخرههای طبیعت است.
به یاد ماندنیترین ویژگی « کندوان» سیمای کالبدی آن است، طبیعت در این بخش از کوهستان سهند، هنرنمایی خود را به شکل صخرهای سنگی دوک مانند در برابر چشم آدمیان نهاده و آدمیاز زمانی که به روزگار ساسانیان میرسد با کندن و حفاری کردن این دوکهای سنگی، یکی از دیدنیترین و کم مانندترین نمونههای معماری را باز آفریده است.
در نگاه نخست به روستای «کندوان»، مخروط های نوکتیزی دیده میشوند که در سطح آنها سوراخهایی وجود دارد. درون هر مخروط، اتاقهایی را میتوان دید که از آنها بهعنوان فضاهای نشیمن، آشپزخانه و حتی انبار و طویله استفاده میشود.
معماری صخرهای کندوان حاکی از صحنههای مبارزه وجدان انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخرههای طبیعت است.
در معماری معمولی به وسیله مصالح ساختمانی گچ ، آهک و خشت هیئت اصلی بنابه وجود میآید، در صورتی که در معماری صخره ای، فضای مورد نظر در درون توده سنگها هویدا میگردد و سنگ طبیعی نیز مانند کالبد بناها قشری مستحکم در اطراف این فضا ایجاد میکند.
به یاد ماندنیترین ویژگی کندوان سیمای کالبدی آن است، طبیعت در این بخش از کوهستان سهند، هنرنمایی خود را به شکل صخرهای سنگی دوک مانند در برابر چشم آدمیان نهاده و آدمیاز زمانی که به روزگار ساسانیان میرسد با کندن و حفاری کردن این دوکهای سنگی، یکی از دیدنیترین و کم مانندترین نمونههای معماری را باز آفریده است .
نخستین کسانی که کندوان را شکل دادهاند با کندن مکانهای بایسته زندگی خود در دل سنگها بیآنکه سیمای طبیعت را برای رسیدن به خواسته خود دگرگون یا ویران کنند، دست به آفرینشی زدهاند که نشان از فرهنگ بسیار والای زیست گروهی دارد.
در کندوان طبیعت، بستر شکل گیری بافت زیستگاه را از پیش در برابر آدمیگسترده است و آدمی هشیارانه این پیشکش را گرامیداشته و چیدمان شایسته را همخوان با طبیعت پیش رو خود با زیبایی و آرایی در خور نشان داده است .
جز اتاقهای نشیمن روستائیان، دو مسجد با ستون سنگی و بیش از صدها آغل در دل مخروط ها کنده شدهاند. در درون هر مخروط بین دو تا چهار طبقه، مسکن ساخته شده است و کوچههای روستا در حقیقت همان شیارهای ناشی از جریان تخریبی آبها هستند.
در کندوان طبیعت، بستر شکل گیری بافت زیستگاه را از پیش در برابر آدمیگسترده است و آدمیهشیارانه این پیشکش را گرامیداشته و چیدمان شایسته را همخوان با طبیعت پیش رو خود با زیبایی و آرایی در خور نشان داده است.
بافت قدیمیترین روستای کندوان که یکی از زیباترین و منحصر به فردترین روستاهای تاریخی کشور و تنها روستای زنده صخرهای محسوب میشود، هم اکنون با ساخت و سازهای جدید در این روستا که متفاوت با بافت گذشته است با تهدیدی جدی رو به رو شده است.
*روستا ی اشتبین
روستای اشتبین زادگاه شاعر توانمند آذربایجانی « ابوالقاسم نباتی» نیز در 150کیلومتری شمال تبریز یکی از زیباییهای منحصر بفرد ایران در شمال غرب کشور محسوب میشود.
این روستا در کنار رود ارس و با فاصله ای مه چندان زیاد از این رودخانه مرزی واقع شده است.
در طراحی خانه های این روستای تاریخی به دلیل این که در شیب تند کوه واقع شده ، هوشمندی زیادی به کار رفته است. خانه های قدیمی این روستا به شیوه معماری دوره صفویه و قاجار ساخته شده اند.روستای اشتبین در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
یکی از دلایل بکر ماندن طبیعت و فرم این دهکده نزدیکی آن به مرزهای شوروی سابق و جلوگیری عوامل اطلاعات و انتظامی رژیم سابق از رفت و آمدها به این روستا ذکر شده است.
*روستای سیس شبستر
روستای سیس در 14 کیلومتری شبستر واقع و از آثار دیدنی متعددی برخوردار است از جمله سنگ قیزیل داشن به رنگ سرخی مایل به صورتی و به شکل صندوق است که دور تا دور آن عباراتی به خط کوفی نقر گردیده است. همچنین مزار پیر رجب و شیخ اسماعیل از عرفای بزرگ قرن هفت و هشت هجری قمری که در نزدیکی آن مجسمه قوچ سنگی بزرگی قرار گرفته ، از اماکن کقدس اهالی محسوب می شود.
مسجد محمد حنیفه که بنای اولیه آن منسوب به صفویه است و در کنار آن مقبره باله حسن از مریدان شیخ شهاب الدین اهری قرار دارد از دیگر آثار سیس به شمار می آید.
تنها روستای صخره ای ایران
*روستای قدمگاه
روستای قدمگاه یا بادمیار در جنوب آذرشهر از روستاهایی است که دارای یک گورستان تاریخی است علاوه بر آن در نزدیکی این روستا غار بزرگی وجود دارد که به نام معبد یا مسجد غار معروف است.
بعضی از باستان شناسان قدمت این غار را به دوران پیش از تاریخ نسبت می دهند وبر این عقیده اند که ابتدا به عنوان معبد استفاده شده و بتدریج در قرون شش ، هفتم و هشتم به بعد محل تکیه دراویش و عرفابود و سپس به مسجد تبدیل شد. این معبد به شکل کنبدی استوانه ای به ارتفاع 12 متر با قاعده ای به شعاع هفت متر است که در نوک گنبد منفذی جهت تهویه و روشنایی تعبیه شده است.در حال حاضر نیز مردم جهت انجام برخی مراسم مذهبی از این مسجد استفاده می کنند.
آبشار الاشورروستای نجارده مازندران مربوط به دوره کرتاسه تا کوارترنری و ۳ اثر دریاچه چورت، درخت چنار کهنسال روستای کینج با قدمت ۷۰۰ تا ۷۵۰ سال و درخت کهنسال حسینیه روستای اسبوکلا با قدمت ۴۰۰ تا ۴۵۰ سال در استان مازندران در فهرست آثار ملی طبیعی ایران بهثبت رسیده.
آبشار الاشور روستای نجارده واقع در ۷ کیلومتری شرق نوشهر از جمله آثار طبیعی بکر استان مازندران است. این آبشار با ۳۲ متر ارتفاع در حوزه جنگلهای هیرکانی واقع شده و به دلیل قرارگیری در شیب تند شیوادره که به دره مور معروف است تنها با تجهیزات کوهنوردی قابل دسترسی است.
این آبشار و منطقه قرارگیری آن، دارای گونههای ارزشمند گیاهی و جانوری بوده و در حوزه استحفاظی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران است؛ به همین دلیل و نبود دسترسی آسان، این حوزه از آلودگیهای زیستمحیطی مصون مانده و یکپارچگی آن حفظ شده است. برای دسترسی به آبشار میتوان از روستای نجارده وارد جاده خاکی جنگلی شد و پس از ۲۰ کیلومتر پیادهروی در جهت جنوب به دره آبشار رسید. همچنین از سمت روستای توسکاپوشکا میتوان مستقیم وارد دره شد و مسیر را تا آبشار ادامه داد. این دره از توسکاپوشکا در قلب جنگلهای نوشهر (متعلق به دانشکده منابع طبیعی نوشهر) شروع میشود. نیمه نخست این دره (۱۶ آبشار نخست) در ماههای گرم سال آب ندارد و نسبت به نیمهدوم دره شیب کمتری دارد. از جنگلهای کجور رودخانهای به همین نام سرچشمه میگیرد که پس از دریافت شعبههای مختلف، در نهایت از قسمت شرق پارک سیسنگان (روستای ملاکلا) به دریای مازندران میریزد. در این دره ۲۱ آبشار وجود دارد که معروفترین آبشار، آبشار نجارده است. لازم به ذکر است در صورت فرود از آبشار نجارده تا روستای خیرودکنار امکان خروج از دره وجود ندارد و باید مسیر را تا انتهای دره طی کرد. روستای نجارده در فاصله ۷ کیلومتری شرق نوشهر در کنار ساحل دریا واقع شده است. نجارده روستایی از توابع شهرستان نوشهر و دهستان خیرودکنار است.
اگر تهرانید و حوصله تا سر رفت می توانید سری به روستاهای اطراف بزنید؛ روستایی مانند «افجه» که در بهار زیبایی هایش صد چندان می شود.
روستای افجه در پنج کیلومتری لواسان، مردمانی دارد باغدار، با گویش مازندرانی تکلم می کنند. بسیار خونگرمند و میهمان نواز. افجه علاوه بر آنکه زیبایی های خودش را دارد دشت هویجی داردکه دیدنش در بهار بسیار دلچسب است.
آشنایی با روستای افچه
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران که در سال 1385 صورت گرفته، 685 نفر یعنی 186 خانوار است.
صاحب طرائق که به سال 1315 قمری از افجه دیدن کرده درباب این روستا چنین نوشته است:
«افجه جای بسیار باصفا و خوبی است، باغات زیاد و آبشارهای بسیار دارد، در واقع پایتخت لواسان کوچک است، به قدر لزوم دکاکین هم دارد. جوراب بافی در آنجا کسب معتبری است … از جمله عمارات خوب افجه قصر رفیع و بنای منبع مرحوم میرزا آقاخان صدر اعظم نوری است اگرچه محتاج مرمت است.»
در روستای افجه و اطرافش شکوفه های درختان گردو و گیلاس خودنمایی می کنند. روستا حمامی تاریخی دارد که دارای دو بخش مجزای زنانه و مردانه بوده و بنای آن دارای تاق، گنبدهای عرقچین و قوس های جناغی است. قدمت حمام به دوره صفوی یا اوایل حکومت قاجار نسبت داده می شود. با وجود قدمتش هنوز فعال و مورد استفاده مردم روستاست.
سری هم به محله چراغان بزنید. ضمن تماشای بافت تاریخی و دیدنی روستا، سقاخانه حضرت ابوالفضل را از نزدیک ببینید. این سقاخانه ودرخت چناری 400 ساله از شهرت زیادی برخوردار هستند.
گشت و گذاری در ارتفاعات
دره افجه در فصول مختلف سال مورد توجه گردشگران و کوهنوردانی است که از مسیرهای آن برای صعود به قله ریزان پرسون، ساکا، آتشکوه و مهرچال عبور می کنند. همچنین نقل شده است که یکی از راه های قدیمی افجه که به مسیر عبور پادشاهان صفوی اختصاص یافته بود از همین مسیر گذشته و تا دشت لار ادامه می یابد. امروزه می توان آثار کاروانسراهای صفوی را که در آن سوی دیواره صخره ای کوه و در انتهای دره واقع شده است مشاهده کرد.
در انتهای روستا با گذر از رودخانه از طریق راهی پاکوب با پیاده روی سبک به آبشار پسچویک در فاصله کمتر از دو کیلومتری شمال شرقی روستا و در منطقه یال کوه که مشرف است به دشت هویج رسید. این آبشار حدود 15 متر ارتفاع داشته و اطراف آن پوشیده از درخت های افرا است. آبشار موآب هم در سینه کش قله ساکا حدود 180 متر ارتفاع دارد و به جز اواخر تابستان که تا حدی آرام و کم آب است، بقیه سال صدای شرشر آبش گوشنواز است.
دوش گرفتن در عصر صفوی
اما در شمال غرب دشت هویج و در مسیر صعود به قله آتشکده، دشت «سبواستان» با درختان گردو و گیلاس خودنمایی می کند و آبشار نچرند به ارتفاع 45 متر از دامنه کوه به دره پایین دست آن سرازیر می شود. کمی آن طرف تر حمام تاریخی روستا قرار دارد که در مرکز بافت قدیمی واقع شده و مطمئنا نظر شما را به خود جلب خواهد کرد.
این حمام دو بخش مجزای زنانه و مردانه داشته و بنای آن دارای تاق، گنبدهای عرقچین و قوس های جناغی است. اهالی منطقه قدمت حمام را به دوره صفوی یا اوایل حکومت قاجار نسبت می دهند اما با این حال این حمام همچنان فعال است و مردم روستا از آن استفاده می کنند.
حمام روستای افجه هم مربوط به دوره صفوی – اوایل دوره قاجار است که در تاریخ اول مهر 1382 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
با پشت سر گذاشتن آبشار و دیدن معماری خاص حمام افجه به محله های قدیمی و بافت های اصیل این روستا می رسید که در فاصله های نزدیک به هم قرار گرفته اند. اگر به محله چراغان سری بزنید می توانیدضمن تماشای بافت دیدنی آن سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) را هم از نزدیک ببینید. این سقاخانه و درخت چنار کهنسالی که قدمت آن را به 400 سال قبل نسبت داده اند، در تمام منطقه لواسانات شهرت زیادی دارند.
دشت هویج
دشت «هویج» یا «گُرچال»، دشتی است در البرز مرکزی، استان تهران و بعد از روستای افجه. افجه، روستایی کوچک در شمال شرقی لواسان در 22 کیلومتری تهران قرار دارد. گُر و یا آگِر در گویش ایرانیان باستان به معنای آتش است و چال نیز به معنای جایگاه. از همین رواین دشت را در گذشته گرچال به معنای جایگاه آتش یا آتشدان می نامیده اند.
دلیل نام هویج را هم باید در تاریخ این دشت جست و جو کرد. روایت های تاریخی مختلف حکایت از آن دارند که در روزگار گذشته بخش وسیعی از زمین های این دشت به کاشت هویج اختصاص داشته است. هر چند که امروزدیگر اثری از این مزارع به چشم نمی خورد.
این دشت در ارتفاع 2400 متری از سطح دریا و در بالادست روستای افجه در نزدیکی لواسان قرار گرفته و گفته می شود در گذشته در آن هویج کشت می شده است، هر چند که امروزه تنها چیزی که در آن یافت نمی شود همان هویج است. هم اکنون نیز دهقانان افجه به کشت محصولات مختلف کشاورزی درآن مبادرت می ورزند و وجود باغ های گیلاس در آن جلوه خاصی دارد به ویژه در فصل بهار و به هنگام شکوفایی شکوفه های گیلاس.
دشت هویج یک منطقه خصوصی است و متعلق به اهالی روستای افجه که اجدادشان آنجا هویج می کاشتند. به حقوق دیگران باید احترام گذاشت. به خصوص کحسانی که زمین ها را آباد می کنند و از آن محصول می گیرند. پس از حصالرهایی که کشیده شده دلخور نشوید. ضمنا، این دشت بیشتر محل عبور و استراحت کوهنوردان است ولی دارای آب تمیزی نیست.
آب خنک و تمیز را می توانید در کوچه باغ های گیلاس قبل از دشت از طریق یک شیر آب تامین کنید.
چطور برویم؟
هر جای تهران باشید، باید خودتان را به اتوبان شهید بابایی و جاده لشگرک برسانید. راه لواسان را پی گیرید. وارد بلوار اصلی شهر لواسان که می شوید بعد از رسیدن به میدان، به سمت چپ تغییر مسیر دهید. پس از حدود 8 کیلومتر به روستای افجه خواهید رسید. جاده آسفالت را ادامه دهید تا به دو راهی برسید که سمت راست ادامه جاده آسفالت و از پل عبور می کند. سمت جپ هم به وسیله جاده ای خاکی شما را به پای کوه خواهد برد.
در انتهای جاده خاکی به مجاور رودخانه می رسید. از اینجا به بعد آماده پیاده روی شوید. اینجا هم دو مسیر پیش رو دارید. از سمت راست در یک مسیر جاده ای که مناسب ماشین های دو دیفرانسیل است، حرکت کنید و یا از سمت چپ وارد دره ای که رودخانه جریان دارد شوید.
کجا بمانیم؟
افجه فاقد هرگونه امکان اقامتی است. تنها رستورانی کوچک دارد. نزدیکترین کلانتری، پمپ بنزین و مرکز درمانی در لواسان با 5 کیلومتر فاصله واقع است. ماندن در دشت هویج هم نیازمند داشتن تجهیزات سفرهای طبیعی ونیز آگاهی از منطقه است و نیز اطلاع از وضعیت جوی هم بسیار ضروری است. در صورت نیاز به همیاری مردم محلی می توانید با دهیاری افجه تماس بگیرید.