شعر ولادت امام رضا علیه السلام
اشعار میلاد امام رضا علیه السلام
دهه ی دوم ذیقعده شروعش زیباست
زاد روز گلی از نسل علی(ع) وزهراست(س)
چشم دل بازکن وشهر مدینه بنگر
خانه ی حضرت کاظم طرب وجشن بپاست
عرشیان وهمه ی اهل زمین شادانند
بر لب جمله ی آنها فتبارک به نواست
بوسه ها نجمه زند بر سر وروی پسرش
پدرش خنده زنان شاکر درگاه خداست
آمده تا که شود جای نشین پدرش
او ولیعهد شه هفتم درگاه ولاست
سومین نام علی بین امامان باشد
حجت هشتم حق بر همه ی ارض وسماست
او پسندیده ی خالق بود و خلق ورسول
زین جهت نام شریفش مزین به رضاست
نقل از حضرت صادق شده در باره ی او
عالم آل رسولست و به دانش دریاست
ای خوشا موسم میلاد وکنار حرمش
حرمش غرق سرورست وبهشتی ماواست
ای خوشا گوش به نقاره سپردن آنگه
که طربناک به میلاد رضا غرق نواست
ای خوشا دیدن آن خیل عظیم زایر
که به لبهای همه بهر رضا ذکر ثناست
ای خوشا دیدن آن پنجره ی فولادش
دیدن زایر بیمار که دنبال شفاست
ای خوشا نوش زسرچشمه ی سقاخانه
جرعه ای آب که یادآوری آب بقاست
ای خوشا ولوله ی شادی عشاق رضا
که قلوب همگی از غم واندوه رهاست
ای خوشا روشنی چشم به انوار رخی
که پس پرده بود دیدن رویش رویاست
شاعر : اسماعیل تقوایی
——————————————————————————————-
مولودی میلاد امام رضا
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشک به بارگاه او پل بزنید
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
وارث ایوب و نوح و یونس است
با کبوترها تنها مونس است
دل به دیدار محمد می رسد
هر که عاشق شد به مشهد می رسد
اولیا در بحر خون ناجی شدند
زائران مرقدش حاجی شدند
در خاطرم از تو اشتیاقی مانده
طرح حرم و صحن و رواقی مانده
ای ضامن دلهای غریبان اینجا
یک آهوی بی قرار باقی مانده
مرغ دلم می خونه نغمه عاشقونه
دلش می خواد همیشه تو حرمت بمونه
چه عطر دلفریبی چه بوی خوب سیبی
به قلب خسته من امام رضا طبیبی
از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
نبود کسی که چشم تو بر او نظر نکرد
شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نکرد
بر حال من به جان جوادت نگاه کن
فکری به حال این دل بی سرپناه کن
بر زائران پاک تو من غبطه می خورم
آقا ترحمی به من پر گناه کن
چـشـمـه هـاى خـروشان تو را مى شناسند
مـوج هـاى پـریشـان تـو را مى شنـاسند
پـرسش تـشنـگـى را تـو آبـى ، جوابـى
ریـگ هـاى بیابـان تـو را مى شنـاسـند
نام تو رخصت رویـش اسـت و طــراوت
زین سـبـب بـرگ و باران تو را مى شناسند
از نشـابـور بـر مـوجـى از ( لا ) گذشتى
اى که امواج تـوفـان تـو را مى شنــاسـند
اینک اى خوب! فصـل غـریـبـى سـر آمـد
چـون تمـام غـریـبـان تـو را مى شنـاسند
کاش من هم عـبور تــو را دیــده بــودم
کـوچـه هـاى خـراسـان تو را مى شنـاسند
از انتهای ناله هام ، از پشت چشمای ترم
بغض گلوم داد می زنه : « من خونه زاد حرمم »
گنبد پر نور رضا ایستگاه اول ، آخره
تموم دنیا یه طرف ، پر زدن اینجا محشره
اینجا به جز کبوترا ملائکه پر می زنن
اینجا همه سائلن و حلقه رو بر در می زنن
صابخونه ی کریم ما ، آخر عشقه به خدا
مشهد مدینه اس،کربلاس،مشهد دمشقه به خدا
اینجا واسه زیارتهام اذن و اجازت می گیرم
با آب سقاخونه هاش غسل شهادت میگیرم
شکوه ایوون طلا وجودم رو تکون می ده
از کرمش امام رضا به ماها آب و دون می ده
وقتی پرای خسته ام رو به گنبد تو می کشم
انگار میرم به کربلا ، طعم غریبی می چشم
می خوام بگم ترانه هام وقف صفای حرمت
بیا بشین تو قلب من ، خونه فدای قدمت
تموم عشق من اینه که ریزه خوار تو باشم
بین تموم عاشقات ، عاشق زار تو باشم
نبض رضا رضا رضا ، طپش طپش های دلم
دلم نمیاد که بخوام از حرمت جایی برم