پژمان جمشیدیمتولد ۱۰ شهریور ۱۳۵۶ در تهران، بازیگر است
دانشجوی انصرافی لیسانس رشته عمران با ۱۱۰ واحد می باشد، فوتبالیست حرفه ای بود، یک برادر بزرگتر از خود بنام هومن متولد ۵۳ و یک خواهر کوچکتر از خود بنام مامک متولد سال ۶۱ را دارد.
خانواده
پدر و مادرم فرهنگی بودند
مادرم معلم دبستان و پدرم دبیر زیست شناسی و زمین شناسی دبیرستان بود. پدرم فوق لیسانس زمین شناسی و لیسانس تربیت بدنی بود اینکه می گویم مال سال ۱۳۴۰ است
علاقه به فوتبال و سنگ نوردی
از زمانی که دست چپ و راستم را شناختم عاشق توپ پلاستیکی شدم و دنبال فوتبال رفتم، همیشه از من می پرسند فوتبال را از کی شروع کردم اما واقعا نمی دانم
من دیپلم سنگ نوردی هم دارم اما آنقدر عاشق فوتبال بودم که ورزش های دیگر در کنار فوتبال قرار می گرفت.
کشف استعداد
اول راهنمایی بودم که یک معلم ورزش داشتیم آن زمان که مدرسه فوتبال وجود نداشت، یک روز گفت یک پوشه و عکس و یک برگه کپی از شناسنامه و ۱۵۰ تا تک تومانی بیاورید که به تیم آموزشگاهی بروید همین کار را کردم و از همان جا فوتبال حرفه ای ام آغاز شد
آموزشگاه فوتبال + حضور حرفه ای
بغل پا زدن و خیلی از تکنیک ها را مدرسه فوتبال یاد گرفتم
از همین کار آموزشگاهی به تیم باشگاهی رفتم، عضو تیم نوجوانان دارایی تهران شدم و پایم به تیم ها باز شد. از همان سالی که در تیم دارایی سال ۱۳۷۴ بازی کردم به تیم ملی نوجوانان هم دعوت شدم
باشگاه های حرفه ای
جمشیدی در سال ۱۳۷۶ به جوانان باشگاه کشاورز پیوست
سپس به تیم سایپا دعوت شد او با درخشش های که داشت به ولفسبورگ آلمان هم دعوت شد اما بخاطر پیروزی قید حضور در آن تیم را زد و با قرار داد ۱۴ میلیون تومان در سال ۱۳۷۹ وارد تیم پرسپولیس شد
عشق و عاشق + رها کردن دانشگاه
من کلا معماری را بیشتر دوست داشتم، اصلا هم مدرکم را نگرفتم
سال آخر مشکلاتی با دانشگاه پیدا کردم و سنوات ندادند و باید دو ترم دیگر می خواندم من ۱۱۵ واحد پاس کرده بودم که دیگر دانشگاه را رها کردم، آن زمان اوج فوتبالم بود و در پرسپولیس حضور داشتم
اتفاقا یک روز رفتم پیش خانم فائزه هاشمی رفسنجانی و او نامهای به من داد که یک ترم دیگر بخوانم و مدرکم را بگیرم اما مشکلی داشتم در عالم بچگی، درگیر بحث عشق و عاشقی شده بودم و اصلا روی نامه اقدامی نکردم
حضور در دربی ها
سایپا بهترین روزهای فوتبالی ام بود که برای تیم ملی امید و بزرگسالان انتخاب شدم
اما پرسپولیس هم فوق العاده بود، خصوصا قهرمانی ای که داشتیم. هر بازی ای که می بردیم به خاطر هواداران کلی خوشحال می شدیم
من و داوود فنایی، حامد کاویانپور و بهنام ابوالقاسم پور بیشتر با هم بودیم و هم اتاق می شدیم، هشت تا دربی حضور داشتم که یکی را بردیم، دو تا باختیم و پنج تایش مساوی شد
تعداد بازی های ملی
من می گویم بیست و یکی، عادل فردوسی پور می گوید ۱۴ تا و فدراسیون هم می گوید ۱۹ تا (با خنده) اما خیلی هم فرق نمی کند و این تفاوت چیز عجیب و غریبی نیست
یک بازی ملی هم افتخار کردن دارد
خداحافظی از فوتبال
سال ۹۰ عطای بازی کردن را به لقایش بخشیدم و رفتم دو سال هم در تیم پاراگ مربیگری کردم و قهرمان جام حذفی تهران شدیم بعد که بحث بازیگری پیش آمد و دیگر کلا از فوتبال دور شد
آشنایی با پیمان قاسم خوانی
من سال ۸۱ در مراسمی با خانم بهاره رهنما آشنا شدم و همیشه دوست داشتم پیمان همسر سابقش را ببینم چند مصاحبه از او خواندم و به نظرم آدم جذابی آمد
خانم رهنما گفت شوهرم پرسپولیسی است و یک شب شام من را به منزل شان دعوت کرد. من و پیمان خیلی دوست شدیم با هم به فوتبال می رفتیم و فوتبال می دیدیم بیشتر بحث های ما آن زمان فوتبالی بود
بیوگرافی پژمان جمشیدی
طرح سریال پژمان + نحوه ورود به بازیگری
زمانی که بازی می کردم وقتی به سوپرمارکت می رفتم فروشنده اصلا نمی گذاشت دست به هیچ چیزی بزنم و خودش همه چیز را می آورد اما وقتی فوتبالم تمام شد دیگر به من محل نمی گذاشت و خودم باید همه چیز را برمی داشتم، این برایم کمدی جالبی بود
یا وقتی به بانک می رفتم اصلا نوبت و این حرفها نبود و سریع کارم انجام می شد اما بعد از فوتبالم به بانک رفتم و دو ساعت نشستم، کسی هم من را نشناخت و چکم هم برگشت خورد، اما وقتی از بانک آمدم بیرون دو نفر آمدند و با من عکس انداختند. اینها را به پیمان قاسم خانی می گفتم که او می گفت از اینها یک خط بنویس، طرحش را پیمان نوشت و قرار شد عید ۹۱ آن را بسازند که نرسید به سال بعدش موکول شد
سه هفته تا بازیگری
پیمان گفته بود فقط در صورتی فیلمنامه سریال پژمان را می نویسد که یک فوتبالیست بازی کند دوباره گفت دوست داری خودت بازی کنی ؟! چند روز مهلت خواستم برای فکر کردن …
پیمان گفت به من اعتماد کن و من قبول کردم از زمانی که بازی در سریال را پذیرفتم تا شروع تصویربرداری، سه هفته طول کشید بنابراین زمان کافی برای آموزش بازیگری و کمک گرفتن از کسی نداشتم
بیژن بنفشه خواهمتولد 1 فروردین سال ۱۳۵۲است. وی هنرپیشه ایرانی مجموعه های طنز تلویزیونی و فیلم های سینمایی می باشد. بیژن در مجموعه های طنز “این چند نفر”، “بدون شرح”، “مرد دو هزارچهره”، “قهوه تلخ”، “ساختمان پزشکان”، “خانه اجاره ای” و “راه طولانی” به ایفای نقش پرداخته است.
در زندگینامه ی بیژن بنفشه خواه اینگونه آمده است که : بیژن بنفشه خواه اول فروردین سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. همبازی دوران کودکیش برادرش بود که همش در حال شلوغ کردن و شیطنت بودند. در عین پر شر و شوری بسیار بانمک و جذاب بود و کمتر مایه آزار و اذیت کسی میشد. پدرش رضا بنفشه خواه از هنرمندان قدیمی و مادرش خانم نیکی زاده رهبر دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است.
بیژن بنفشه خواه از سال ۷۳ وارد عرصه بازیگری شد. رضا بنفشه خواه پدرش فوق العاده حساس و زودرنج است، اما خودش با پدر از این بابت کمی تا قسمتی فرق دارد. بیژن زیاد به آینده حرفه ای و شغل بازیگری امیدوار نیست و همیشه نگران آینده اش است. با آنکه چهل و چهار سال از عمرش گذشته، اما همچنان کودک درونش شاد و سرزنده حضور دارد. مادر بیژن فوق دیپلم ادبی دارد.
بیژن بنفشه خواه ایفاگر نقش های طنز بوده، البته نقش جدی هم بازی کرده است، ولی نقش های جدی کمتری از نقش های کمدی اش بوده است. او می گوید: “جالب است بدانید من برای اولین بار به دلیل مسائل مالی به این سمت سوق پیدا کردم. در ابتدای ورودم به دانشگاه به دلیل هزینه های بالای دانشگاه در یک کار کمدی تست دادم و قبول شدم و از آن سال به بعد دیگر در ژانر طنز باقی ماندم”.
بیژن بنفشه خواه بسیار آدم آرامی است. اطرافیانش معتقدند او بسیار مهربان و دلسوز است. دو برادر به نام های هژیر و پژمان دارد که اولی از او بزرگتر و دومی کوچکتر می باشد.بیژن، سروش صحت را خیلی قبول دارد و از کار کردن با او لذت می برد و صحت را جزو بهترین کارگردانان میداند. مدتی کافی شاپ داشت، ولی چون به کارهای بازیگری اش نمی رسید آن را تعطیل کرد.
بیوگرافی بیژن بنفشه خواه
بیژن بنفشه خواه و همسرش
کارهای سینمایی خیلی کم به بیژن بنفشه خواه پیشنهاد می شود، اما دوست دارد در سینما هم فعالیت داشته باشد. او سال ۸۸ ازدواج کرد و دو فرزند دارد. همسرش از دوستان لیلی رشیدی است. از مشورت با همسرش همیشه اظهار رضایت میکند. با مهران غفوریان و رضا داوود نژاد رابطه خانوادگی و صمیمانه دارد. بسیار طناز و دوست داشتنی و بامزه است. زیاد سررشته ای در آشپزی ندارد. غذاهای شمالی را مثل باقالاقاتوق، میرزاقاسمی، ماهی دودی و… را خیلی دوست دارد و از میان غذاهای شمالی مرغ ترش را دوست ندارد. او همیشه قدردان زحمات پدر و مادرش است.
بیژن بنفشه خواه سر یکی از مجموعه طنز با مدیر تولید آن مشکل پیدا کرد. وی موسیقی را خیلی دوست داشته، اما سازی را نمی تواند بنوازد. خیلی دوست داشت زبان انگلیسی را فرا می گرفت که این اتفاق نیفتاد. اگر نقشی را دوست نداشته باشد حتماً باید بابت آن دستمزد خوبی بگیرد وگرنه در آن حضور پیدا نمی کند. او در هر کاری بازی نمی کند. او عاشق زندگی و همسرش است و در کارش، کسب درآمد حلال برایش اهمیت خاصی دارد. همیشه از ته دل می خندد. با پدر و مادرش خیلی رفیق و نزدیک است. بیژن یکی از بهترین بازی هایش را در “مرد دو هزار چهره” ایفا کرده که در نقش کمک خلبان می باشد. از همان اول هم پدرش مرتب به او توصیه میکرد که بازیگری حرفه و شغل اصلی اش نباشد. بیژن بنفشه خواه اولین کاری که در عرصه بازیگری انجام داد یک تئاتر عروسکی بود به کارگردانی بهروز غریب پور. برای “جنگ ۳۹” هم تست داد و کارگردان آن داریوش کاردان بود و در تست هم پذیرفته شد. بازی در کارهای طنز و جدی را به یک اندازه دوست دارد.
بیژن بنفشه خواه نقش بی خودی الملک در سریال “قهوه تلخ” هم از کارهای قابل قبول اوست. بیژن بنفشه خواه کمی دیر ازدواج کرده که یکی از دلایلش شاید نداشتن امنیت شغلی بود.
بیژن بنفشه خواه تا به حال در مجموعه های تلویزیونی لیسانسه ها، شهرک جیم، سه شو (مجری)، مسابقه ستاره بیست (مجری)، حالت خاص، سر به راه، دست نزن جیزه، روزهای بد، به در، پژمان، دزد و پلیس، سهمی برای دوست، راه طولانی، خانه اجاره ای – سری اول، ساختمان پزشکان، قهوه تلخ، مرد دوهزارچهره، پنهان-اما آشکار،
طلاق در وقت اضافه، پیامک از دیار باقی، آرزوهای شیرین، تله فیلم “تعطیلات پردردسر”، اکسیژن، باغچه مینو، زیر آسمان شهر – سری سوم مهمان، بدون شرح، طبقه وسط، کلبه سپید، کارگردان تلویزیونی: “بیژن صمصامی”، آبدار شاه، گلهای ۷۸، حرف تو حرف، این چند نفر ،عید آن سال ها، ایستگاه ۷۷، گلهای ۷۶ ، نوروز ۷۵ ، دزدان مادربزرگ، آخرین ستاره شب، لبخند سوم، همسران، بازیگر مهمان،جُنگ ۳۹، پسر بابا، پیک سپید شادی و… ایفای نقش کرده است.
بیژن بنفشه خواه از همان نسل اولی های طنز کار تلویزیون به حساب می آید و این ژانر را با کارگردان های مختلف در شرایط مختلف تلویزیون تجربه کرده است. دغدغه اش کارگردانی نیست. حرف های خیلی بامزه و جذابی می زند و از در کنارش بودن احساس خوشایندی به طرف مقابل دست می دهد. مهربانی اش حد و اندازه ندارد.
فارغ التحصیل فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس می باشد، از بازیگران صاحب نام تئاتر است که کارگردانی نیز می کند و مدرس بازیگری هم می باشد
در این مطلب بیوگرافی حسام منظور را می خوانید
شروع فعالیت
فعالیت خود را از سال 1382 وقتی 23 ساله بود بصورت جدی از نمایش خوان هشتم به کارگردانی محمد مسعود طیبی در کانون مفتح شروع کرد
بازیگر مرد سال تئاتر
در سال 1388 برای نمایش مکبث کاندیدای دریافت بهترین بازیگر مرد سال بود اما در نهایت سال 1395 برای نمایش اودیسه جایزه بهترین بازیگر مرد سال را گرفت
تاسس کلوپ
آقای منظور تجربه خود در بازیگری را در قالب تاسیس یه موسسه ای بنام کلوپ بازیگری با پذیرش هنرجه به آنها منتقل می کند، او خود کارگردانی تئاتر هم انجام می دهد
در این آموزشگاه کلاس بازیگری مقدماتی، پیشرفته و بدن و بیان برگزار می شود
ورود به سینما
جدی ترین حضور وی در سینما با فیلم تلفن همراه رییس جمهور در سال 1390 شروع شد و در سال 1396 این تجربه با فیلم ربوده شده تکرار شد
بازی در تلویزیون
حسام خان منظور در سال 96 اولین تجربه خود در سریال تلویزیونی را بدست آورد
او در سریال بانوی عمارت یکی از نقش های مهم را برعهده دارد که میتواند روی آینده هنری وی در تلویزیون و فیلم های تاریخی اثر گذار باشد
ازدواج
بیوگرافی حسام منظور
آقای منظور هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد
انتقاد از وضعیت تئاتر
وضعیت تئاتر امروز ایران فاجعه بار است و من همه رو بخاطر مدیریت می بینم، همه جای دنیا هنرمندان تئاتر کار می کنند و پول می گیرند ولی در ایران برعکس ما به دولت پول میدهیم
این در شان کشور ما نیست، ما به دولت امید رای دادیم اما متاسفانه همان سیاست های دولت قبلی را در تئاتر ادامه می دهد.
نام :اکبر
نام خانوادگی :عبدی آقاباقر
تاریخ تولد :1339/6/4
محل تولد :تهران
محل زندگی :تهران
تحصیلات :دیپلم
تاهل :متاهلاکبر عبدی
فرزندان:المیرا عبدی
—————————————– اکبر عبدی 4 شهریور سال 1339 از پدر و مادری اردبیلی در تهران محله نازی آباد به دنیا آمد.
او یک دختر به نام المیرا دارد.
المیرا عبدی در ادامه مسیر پدر وارد دنیای بازیگری شده و در اولین تجربه سینمایی حرفه ای خود در فیلم یکی برای همه در نقش فرزند دختر پدرش اکبر عبدی ظاهر شد.
اکبر عبدی پس از دریافت مدرک دیپلم از سال 1358 با نمایش های آماتوری فعالیت هنری اش را آغاز کرد و سپس در سال 1362 به تلویزیون رفت و در مجموعه محله بروبیا (داریوش مؤدبیان، 1363) و بازم مدرسه ام دیر شد (1365) خود را به عنوان بازیگری مستعد خلاق شناساند.
عبدی با جنجال بزرگ خود را به عنوان بازیگر نقش های کمیک شناساند. جنجال بزرگ 6 سال پس از تولید به نمایش عمومی درآمد و عبدی در آن فاصله در فیلم های مردی که موش شد، اجاره نشین ها، گراند سینما و ای ایران بازی کرد، که نقش او در همه این فیلم ها کمدی بود.
او بیشتر در نقش های کمدی بازی می کند و فیزیک بدنی خاص و صورت وی امکان گریم و ساختن چهره های گوناگون مانند نوجوانان و زنان را به وی می دهد.
عبدی در اجاره نشین ها، ای ایران، مادر و دلشدگان (علی حاتمی) و هنرپیشه قابلیت های خود را در ایفای نقش های متنوع کمدی اثبات کرد. همین قابلیت موجب شد که عبدی در سفر جادویی هم نقش کودکی خود را ایفا کند و هم نقش میانسالی اش را، همینطور در آدم برفی در دو نقش مردانه و زنانه توانایی هایش را نشان داد.
اکبر عبدی در سال 1368 برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
1393 معراجی ها
1392 بچه های نسبتاً بد
1392 اولین انتخاب
1391 تله فیلم داستان عوضی
1390 شوق پرواز
1390 بیدار باش
1390 تله فیلم خسیس
1388 سالهای مشروطه
1382-1388 در چشم باد
1386-1387 پاتوق
1385-1386 گل یا پوچ
1385 جابربن حیان
1381 معصومیت از دست رفته
1381 زیر آسمان شهر – سری سوم
1379 آبدار شاه
1379 به همین سادگی
1377 هتل پیاده رو
1377 راه سوم
1377 زیر بازارچه
1377 گل منگلی
1377 به سوی افتخار
1375 خاله خانم
1374 آخرین ستاره شب
1370-1372 مش خیرالله صندوقچه اسرار
1370 هزار برگ و هزار رنگ
1370 وزیر مختار
1370 امام علی
1368 سلامتی چه خوبه
1368 چراغ خانه
1367 خانواده عجیب
1366 تله تئاتر باجناقها
1364 طنزآوران جهان
1363 بازم مدرسه دیر شد
1363 محله بهداشت
1363 بازم مدرسه دیر شد
1361 محله برو بیا
1360 مثل آباد
1360 تله تئاتر سنجابها
جوایز اکبر عبدی
اکبر عبدی در سال 1368 برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر شد.
وی همچنین برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سی امین جشنواره بین المللی فجر برای نقش آفرینی در فیلم خوابم می آد ساخته رضا عطاران می باشد.
مریم میرزاخانی، پروفسور و نابغهی ایرانی دنیای ریاضیات، استاد دانشگاههای پرینستون و استنفورد بود که در سال ۱۳۹۳ موفق به کسب مدال طلای فیلدز شد.
مریم میرزاخانی در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. پدرش، احمد میرزاخانی، مهندس الکترونیک و رئیس هیئتمدیرهی سازمان آموزشی نیکوکاری رعد بود. میرزاخانی، پس از اتمام دورهی دبستان خود، وارد مدرسهی فرزانگان تهران (استعدادهای درخشان – سمپاد) شد و دورهی دبیرستان خود را نیز در همین مدرسه به پایان برد.
مریم میرزاخانی در دوران کودکی بیش از آنکه به ریاضیات بیاندیشد، رؤیای نویسندهشدن را در سر میپروراند. هیجانانگیزترین سرگرمی او خواندن رمانهای مختلف بود. مریم میرزاخوانی سه خواهر و برادر هم داشت و والدینشان بیشتر از آنکه آنها را به خاطر درس تحتفشار بگذارند، آرزو داشتند تا وارد عرصههایی باارزش و رضایتبخش شوند. برادر بزرگ مریم میرزاخانی، کسی بود که عشق به دروس ریاضی و علوم را در او بیدار کرد.
با اتمام دورهی دبستان، جنگ ایران هم به پایان رسیده و بدین ترتیب فضای آموزشی آرامتری نیز بر کشور حاکم شده بود. مریم میرزاخانی در نخستین هفته از دورهی دبیرستان با رؤیا بهشتی آشنا شد و دوستی آنها تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. میرزاخانی، همواره رؤیا بهشتی را دوستی خوب میدانست؛ دوستی که به او کمک میکرد تا انگیزههایش را حفظ کند.
دبیرستانی که مریم میرزاخانی در آن تحصیل کرده است، نزدیک به چندین کتابفروشی واقعشده بود؛ از این رو یکی از بزرگترین لذتهای میرزاخانی و دوست صمیمی او، پرسه زدن در کتابفروشیها بعد از مدرسه و خرید کتابهایی بود که بهصورت اتفاقی به آنها برمیخوردند. مریم میرزاخانی، بعدها مدیر دبیرستان خود را بهعنوان یکی از اثرگذارترین افراد در موفقیتهای خود ذکر کرد؛ چرا که او تمام تلاشش را میکرد تا دانش آموزان مدرسه، از همان امکانات و فرصتهایی برخوردار باشند که پسران بودند.
مدال طلای المپیاد ریاضی
مریم میرزاخانی در سال سوم دبیرستان (۱۳۷۳) پس از دریافت مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری، با کسب ۴۱ امتیاز مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی هنگکنگ را از آن خود کرد و یک سال بعد، توانست با کسب ۴۲ امتیاز یعنی نمرهی کامل، بار دیگر مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را که این بار در کشور کانادا برگزار میشد، از آن خود کند. به این ترتیب او نخستین دختری بود که توانست مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را از آن خود کند و نخستین فردی بود که در المپیاد نمرهی کامل را دریافت کرد.
در اسفند سال ۱۳۷۶، اتوبوسی که حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دورهی مسابقات ریاضی دانشجویی اهواز بود، در راه برگشت به تهران، به دره سقوط کرد. در این حادثه شش تن از استعدادهای درخشان ریاضی ایران جان خود را از دست دادند که آرمان بهرامیان و رضا صادقی، دیگر مدالآوران المپیاد جهانی ریاضی بین آنان بودند. مریم میرزاخانی از جمله دانشجویانی بود که از این حادثه نجات پیدا کرد.
تحصیلات دانشگاهی
مریم میرزاخانی، پس از اتمام دوران دبیرستان، وارد دانشگاه صنعتی شریف شد. او برای انتخاب رشتهی دانشگاهیاش هیچ شکی نداشت و مطمئن بود که نمیخواهد طبق انتظارها، رشتهی مهندسی برق را برگزیند. مریم میرزاخانی عاشق ریاضی بود و بین گرایشهای مختلف ریاضیات دانشگاهی، به ریاضی محض تمایل بیشتری داشت. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۷۸ در رشتهی ریاضی از این دانشگاه دریافت کرد. پس از آن برای ادامهی تحصیلاتش به آمریکا رفت و وارد دانشگاه هاروارد شد. او در سال ۱۳۸۳، دکترای ریاضی خود را زیر نظر پروفسور کرتیس مک مولن دریافت کرد و بلافاصله بهعنوان محقق در مؤسسهی ریاضیات کلی و بهعنوان پروفسور ریاضی در دانشگاه پرینستون آمریکا مشغول به کار شد. پس از چهار سال و ارتقاء از درجهی استادیاری، در سال ۱۳۸۷، او بهعنوان استاد تمام در دانشگاه استنفورد مشغول به تدریس شد.
فعالیتهای تحقیقاتی
مریم میرزاخانی در سال ۱۳۷۸، با پیشنهاد محاسبهی عمق حلقههای ترسیمشده روی سطوح هذلولی، بهترین راهحل مشکلی که ریاضیدانان سالها در پی حل آن بودند، یعنی یافتن راهی عملی و کاربردی برای حساب کردن حجم فرمهای هندسی هذلولی، چشمها را به خود خیره کرد. او معتقد بود که جهان از قوانین هندسهی هذلولی پیروی میکند؛ به همین علت برای محاسبهی اشکالی که فرم هندسی مرتبی ندارند، میتوان با رسم حلقههایی روی سطوح آنها، حجم دقیق آنها را حساب کرد. این روش، اثبات جدیدی برای تئوریهای ادوارد ویتن و ماکسیم کنتسویچ در مورد تعداد نقاط متقاطع سطوح پیمانهای در فضاهای هندسی هذلولی به شمار میآمد.
در سال ۱۳۸۴، مجلهی پاپیولار ساینس آمریکا او را بهعنوان یکی از ۱۰ ذهن برتر جوان جهان برگزید و در سال ۱۳۸۸ انجمن ریاضی آمریکا، جایزهی بلومنتال را بهپاس دستاوردهای او در علم ریاضی، به او تقدیم کرد و دلایل اعطای این جایزه را خلاقیت بینظیر و رسالهی دکترای نوآورانهی او دانست.
میتوان گفت که کار مریم میرزاخانی روی مطالعه سطوح هذلولی با استفاده از فضاهای پیمانهای متمرکز بود. فضای هذلولوی، در مقابل فضای اقلیدسی قرار دارد که معتقد است تنها و تنها یک خط موازی با یک خط مشخص میتواند از یک نقطهی ثابت عبور کند. در فضای هذلولی غیر اقلیدسی، تعداد بیشماری از خطوط موازی میتوانند از یک نقطه ثابت عبور کند. مجموع زاویههای یک مثلث در فضای هذلولی کمتر از ۱۸۰ درجه است. در چنین فضایی منحنی، کوتاهترین مسیر بین دونقطه بهعنوان ژئودزیک شناخته میشود. تحقیقات میرزاخانی شامل محاسبه انواع خاصی از ژئودزیک، به نام ژئودزیک بستهی ساده روی سطوح هذلولوی بود.
در سال ۱۳۸۹، مریم میرزاخانی توانست نظریهی شار زلزله ویلیام ترستن را روی فضای تایشمولر به اثبات برساند. شار زلزله برای مدتها بهعنوان مسئلهای بیپاسخ در ریاضی شناخته میشد.
در سال ۱۳۹۳، مریم میرزاخانی به همراه الکس اسکین و امیر محمدی، ثابت کرد که ژئودزیکهای مختلط و بستارهای آنها، برخلاف آنچه گفته میشود، نامنظم یا فرکتال نیستند؛ بلکه به طرز شگفتانگیزی منظماند. آنها ثابت کردند که بستارهای ژئودزیک مختلط، خاصیت جبری دارند و میتوانند بهصورت چندجملهای تعریف شوند، به همین دلیل غیر منعطفاند. این نتایج شبیه به نظریات مارینا راتنر در دهه ۱۹۹۰ میلادی بود.
زندگی خصوصی
مریم میرزاخانی در سال ۱۳۸۴ با یان وندارک، استاد و دانشیار ریاضی دانشگاه استنفورد و پژوهشگر علوم کامپیوتر مرکز تحقیقاتی آیبیام ازدواج کرد. آنها صاحب یک دختر به نام آناهیتا شدند.
جایزهی فیلدز
مریم میرزاخانی در سال ۱۳۹۳ به سبب تحقیقاتش، برنده جایزهی فیلدز شد. جایزهی فیلدز معتبرترین نشان علمی ریاضیات است که هر چهار سال یکبار به برترین دانشمندان علم ریاضی زیر ۴۰ سال اعطا میشود. میرزاخانی نخستین زنی بود که در جهان موفق به دریافت این جایزه شد. در آن زمان او ۳۷ سال داشت. در پی دریافت این جایزه، حسن روحانی رئیس جمهور ایران و دکتر فرجی دانا وزیر وقت علوم ایران، این موفقیت را به او تبریک گفتند.
جایزهی افتخاری دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۳
جایزهی برترین فارغالتحصیلان دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۳
جایزهی پژوهشگر برتر مؤسسهی Clay Mathematics Institute در سال ۲۰۰۴
جایزهی ایاماس بلومنتال (AMS Blumenthal Award) در سال ۲۰۰۹
دعوت به کنگرهی بینالمللی ریاضیدانان در سال ۲۰۱۰ و سخنرانی در مورد توپولوژی و سیستمهای دینامیکی و ODE
جایزهی AMS Ruth Lyttle Satter Prize که هر دو سال یکبار توسط انجمن ریاضی آمریکا به برترین تحقیقات ریاضی اعطا میشود
جایزهی تحقیقاتی کلی در سال ۲۰۱۴
سخنرانی در انجمن بینالمللی ریاضیدانان در سال ۲۰۱۴
انتخاب بهعنوان معاون خارجی آکادمی علوم فرانسه در سال ۲۰۱۵
انتخاب و عضویت در انجمن فلسفهی آمریکا در سال ۲۰۱۵
عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا در سال ۲۰۱۶
عضویت در آکادمی علوم و هنر آمریکا در سال ۲۰۱۷
نقل قولهای ماندگار
زیبایی ریاضیات را با صبر درمییابید.
من فکر نمیکنم که همه باید ریاضیدان شوند، ولی معتقدم بیشتر دانشجویان و دانشآموزان باید فرصت بیشتری به ریاضیات بدهند.
مهم این نیست که چه مشکلی پیش روی شماست، مهم شیوهای است که شما برای حل مشکلات بهکار میبرید.
زندگی فراتر از چیزهایی است که در کلاس یاد میگیرید. مهم چیزهایی هستند که به شما انگیزه میدهند تا راهتان را در زندگی ادامه دهید.
مسائل ریاضی سرگرمکنندهاند. مثل اینکه بخواهید یک پازل را حل کنید یا یک سری نقاط را به هم وصل کنید تا شکل نهایی خود را نشان بدهند. من حس کردم میتوانم این کار را انجام بدهم و متوجه شدم که دوست دارم همین کار، مسیر زندگیام باشد.
آخرین پست مریم میرزاخانی در صفحهی شخصیاش:
هرچه بیشتر روی ریاضیات وقت گذاشتم، بیشتر هیجانزده شدم.
درگذشت
در تیرماه سال ۱۳۹۶، اعلام شد که مریم میرزاخانی به علت سرطان سینه در بیمارستان بستری شده است. او از چهار سال پیش به این بیماری مبتلا بود و این سرطان به مغز استخوان او سرایت کرده بود؛ به همین علت نیز والدینش برای عیادت او به آمریکا رفته بودند. سرانجام در تاریخ ۲۴ تیر سال ۱۳۹۶، مریم میرزاخانی چشم از جهان فروبست.
خبر درگذشت این دانشمند بزرگ ریاضیات در طی یک روز توسط اغلب رسانههای بینالمللی پوشش داده شد. انتشار این خبر در شبکههای اجتماعی و واکنشهای گسترده به این ضایعهی تأثربرانگیز به حدی بود که هشتگ نام مریم میرزاخانی در روز جاری به رتبهی دهم توییتر رسید.
دکتر حسن روحانی، رییسجمهور ایران، در پیامی درگذشت مریم میرزاخانی را تسلیت گفت و او را نقطهی عطفی در معرفی همت زنان و جوانان ایرانی دانست. در پیامهای دیگری نیز محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران؛ محمد فرهادی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛ علیاکبر صالحی، رئیس کنونی سازمان انرژی اتمی؛ محمود فتوحی، رئیس کنونی دانشگاه صنعتی شریف؛ غلامعلی حداد عادل، رئیس کنونی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ گری لوئیس، نماینده مقیم سازمان ملل در تهران و فیروز نادری، دانشمند سابق ناسا درگذشت او را تسلیت گفتند.
اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته زنان انجمن ریاضی ایران، روز تولد این ریاضیدان بزرگ در سوم می (۱۳ اردیبهشت) را روزجهانی زن در ریاضیات نامگذاری کرد.
فرامرز قریبیان در سال1321 در تهران متولد شد. دارای تحصیلات ناتمام در رشته بازیگری مدرسه ویژوال آرت آمریکا است. او تاکنون سه بار بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شده است. قریبیان همسر مینا خیامی و پدر محمدسام قریبیان است.
مینا خیامی همسر فرامرز قریبیان طراح لباس بوده و در نیویورک درس طراحی لباس خوانده است. طراحی لباس فیلم گناهکاران به کار گارگردانی فرامرز قریبیان را هم ایشان انجام داده اند.
سام قریبیان متولد 1358 بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما، تلویزیون و تئاتر فرزند فرامرز قریبیان و مینا خیامی است. سام قریبیان برای اولین بار در سال 1364 مقابل دوربین فیلم سینمایی گردباد به کارگردانی کامران قدکچیان رفت.
وی در ایالت کالیفرنیا موفق به دریافت لیسانس کارگردانی سینما و فوق لیسانس مدیریت و اقتصاد سینما شد. علاوه بر این ، دوره یک ساله آکادمی فیلم نیویورک راهم گذارنده است.
خاطرات فرامرز قریبیان
من و مسعود کیمیایی بچه محل و همسایه بودیم. همین هم شد که زندگی ما یک جورهایی از دوران بچگی به هم وصل شد. 12، 13 ساله بودیم؛ زودتر از 12 نبود و دیرتر از 13 هم نبود. من و کیمیایی در همین سن حرفه مان را انتخاب کردیم. من گفتم دوست دارم بازیگر شوم و می شوم. کیمیایی هم گفت دوست دارم کارگردان شوم و می شوم.
زندگی حرفه ای من و کیمیایی از هم جداناپذیر است! ما از 9 سالگی در یک کوچه فرعی خیابان ری که منتهی به بازارچه نواب می شد، همسایه بودیم. خانه های مان کنار هم با یک خیاط مشترک بود و تو کوچه رفیق و هم بازی همدیگر بودیم. ما از طرف مادری تفرشی هستیم. مادرم تهران بزرگ می شود و بعد هم که با پدرم ازدواج می کند. او تهرانی بود و پدرش هم تهرانی بود. پدر را به ندرت می دیدیم، شاید هر 2، 3 هفته یک بار؛ راننده تریلی بود و دائم در سفر.
دنیای بازیگری فرامرز قریبیان
فرامرز قریبیان فعالیت سینمایی را با دستیاری کارگردان و ایفای نقش کوتاهی در فیلم بیگانه بیا ساخته مسعود کیمیایی در سال 1347 آغاز کرد.
فرامرز قریبیان سپس به دلیل مسافرت به خارج از کشور چند سالی از سینما دور بود. در سال 1351 بار دیگر در فیلمی از مسعود کیمیایی به نام خاک بازی کرد.
بازی خوب و روانش در فیلم گوزنها به نویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی و در کنار بازی قدرتمندانه بهروز وثوقی، نام او را سر زبانها انداخت.
پس از انقلاب و در دهه شصت در فیلمهای بسیاری بازی کرد و موفق شد از جشنواره ششم فیلم فجر جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم ترن دریافت کند.
او در ضمن در سال 1365 طعم کارگردانی را هم با فیلم قابل قبول جدال در تاسوکی چشیده است.
در اوایل دهه هفتاد و در سال 1371 پس از 15 سال بار دیگر در فیلمی از مسعود کیمیایی بازی کرد:ردپای گرگ؛ یک بازی ماندگار در فیلمی ماندگار. اما فرامرز قریبیان مزد بازی خوبش در این فیلم را از جشنواره یازدهم فیلم فجر بخاطر بازی در فیلم بندر مه آلود گرفت.
قریبیان در سال 1374 دومین فیلم خود را کارگردانی کرد. قانون یک فیلم پلیسی معمولی بود که برای قریبیان امتیازی به حساب نمی آمد. اما قریبیان توانایی هایش در امر کارگردانی را در سال 1378 و با فیلم چشمهایش به همگان ثابت کرد. فیلمی شسته رفته با فصلهایی ماندگار با نگاه به داستان داش آکل صادق هدایت.
فرامرز قریبیان سومین سیمرغ بلورین را در جشنواره هجدهم فیلم فجر را برای بازی در مرد بارانی بدست آورد.
فرامرز قریبیان در سال 1390 فیلم گناهکاران را به نویسندگی پسرش محمد سام قریبیان کارگردانی کرد. این چهارمین فیلم به کارگردانی قریبیان است. قریبیان سیزده سال پس از کارگردانی آخرین فیلم اش به نام چشم هایش، گناهکاران را کارگردانی کرد.
داستان فیلم درباره دختری است که در زندگی خود با آدم های مختلفی برخورد می کند و هر یک از این آدم ها برداشت خاص خود را نسبت به او دارند.
نام :امیر
نام خانوادگی :علی اکبری
محل تولد :آذربایجان شرقی
تاریخ تولد :20 آذر 1366
قد :192cm امیر علی اکبری قهرمان رشته کشتی فرنگی در مسابقات جهانی و مسابقات mma در 20 آذر سال 1366 در جمال آباد سراب(آذربایجان شرقی) متولد شد و اهل کشور ایران می باشد که در این بخش ویژه ورزشی نمناک نگاهی کامل به زندگی شخصی و ورزشی امیر علی اکبری (قهرمان ایرانی بوکس آزاد) خواهیم داشت.امیر علی اکبری
ورود امیر علی اکبری به رشته کشتی
امیر علی اکبری :در دوران کودکی چند دوست بودیم که در زمین های چمن با یکدیگر کشتی می گرفتیم اما بعد از مدتی یک باشگاه سمت محله ما باز شد که آقای عباسی و رضایی مربیان آن بودند.
بعد از باز شدن این باشگاه من در سن 11 سالگی کشتی آزاد را شروع کردم و بعد از سه سال تمرین کردن در کشتی آزاد، به دلیل علاقه و فرم بدنی ام به کشتی فرنگی رفتم و پیش آقایان ناصر نوربخش و بهروز حضرتی پور استارت کشتی فرنگی را زدم تا اینکه در سال 1386 در مسابقات انتخابی تیم ملی جوانان توانستم قهرمان شوم و در نخستین مسابقه خارجی ام در وزن 84 کیلوگرم قهرمان مسابقات جام جلفکیان ارمنستان شدم، همچنین در مسابقات کشتی جوانان جهان هم به قهرمانی رسیدم.
امیر علی اکبری در مسابقات MMA
تقریبا یک سالی پس از محرومیت از رشته کشتی از امیر علی اکبری (قهرمان جهان و آسیا) خبری نبود تا اینکه در صفحات مجازی خودش شرکت اعلام کرد که در ورزش هنرهای رزمی ترکیبی (MMA/Mixed Martial Arts) می خواهد شرکت کند.
امیر علی اکبری در این باره گفت:از مدت ها قبل با این رشته ورزشی آشنایی داشتم ، تقریبا پس از 10 روز که کشتی را کنار گذاشتم به سوی رشته های ورزشی رزمی رفتم. پس از چند روز از شرکتی از دبی برای من دعوتنامه آمد برای حضور در مسابقات MMA , در آن شرکت کشتی گیرانی حضور داشتند که من را به خوبی می شناختند، آنها درخواست ارسال دعوتنامه به من را بدون اینکه بدانند خودم هم ورزش رزمی را شروع کرده ام داده بودند. امیر علی اکبری در ادامه گفت:اگر همین حالا هم بیایند و به من بگویند که به ورزش کشتی برگرد و دوباره کشتی بگیر، هرگز به ورزش کشتی برنمیگردم، من به این معتقد هستم که هر انسان رساله ای دارد و رسالهٔ من هم در رشته MMA است.
از مدتی بعد امیر علی اکبری مبارزات خود را شروع کرد که همه مبارزات امیر علی اکبری با پیروزی پشت سر گذاشته شد، از رکوردهای جالب و فوق العاده امیر علی اکبری می توان به پیروزی مقابل حریفانش در تایم 17 ثانیه و 30 ثانیه اشاره کرد.
محروم شدن امیر علی اکبری و متهم به دوپینگ
امیر علی اکبری در سال 1390 به دلیل استفاده از مواد نیروزا از سوی اتحادیه جهانی کشتی دو سال محروم شد و بعد از سپری کردن دو سال محرومیت در سال 2013 باز هم خودش را آمادگی کامل رساند و با قهرمان شدن در مسابقات انتخابی تیم ملی مسافر مسابقات جهانی در سنگین وزن شد، امیر علی اکبری در مسابقات کشتی فرنگی جهانی سال 2013 مجارستان هم توانست قهرمان شود اما باز هم فیلا اعلام کرد که در نمونه خون امیر علی اکبری ماده ممنوعه دیده شده و به همین خاطر فیلا امیر علی اکبری را بصورت مادام العمر از حضور در تمامی مسابقات ورزش کشتی محروم کرد.
امیر علی اکبری در این باره گفت:حاضرم قسم بخورم که این حرف و حدیث ها همگی شایعه است و اتحادیه جهانی کشتی برای من پاپوش درست کرده، آنها نمی خواهند ببینند که بعد از سال ها یک نفر از کشور ایران در سنگین وزن کشتی دنیا قهرمان می شود.
عقیده مادر امیر علی اکبری درباره رشته ورزشی پسرش
در آن اوایل که می خواستم به mma بروم اعضای خانواده ام به خصوص مادرم به شدت مخالفت می کرد و عقیده اش در رابطه با mma این بود که این ورزش به حدی خشن و خطرناک است که اگر به mma بروم زنده بیرون نخواهم آمد، اما وقتی مشاهده کردند که mma قوانین محکمی دارد، دیگر با حضورم در این رشته مخالفت نکردند.
البته این را هم بگویم که مادرم در حال حاضر هم مبارزات من را نمی بیند و به شدت نگران من است.
جواب ندادن براک لزنر به پیشنهاد امیر علی اکبری برای مبارزه
به شدت علاقه دارم با براک لزنر از کشور آمریکا و قهرمان سال های گذشته ufc که اکنون هم در رشته کشتی کج فعالیت دارد اما مجددا می خواهد به mma برگردد مبارزه کنم. تا به حال هم چندین بار در مصاحبه هایم اعلام کرده ام که میخواهم با او بجنگم، اما مثل اینکه او علاقه ای به مبارزه با من ندارد.
دلیل ازدواج نکردن امیر علی اکبری
امیر علی اکبری: در حال حاضر قصدی برای ازدواج کردن ندارم به دلیل اینکه در یک جا ثابت نیستم و از سوی دیگر تمامی تمرکزم را گذاشته ام تا در mma موفقیت های بیشتری کسب کنم.
دریافت پول امیر علی اکبری از ورزش mma
امیر علی اکبری قهرمان با اخلاق ورزش mma در رابطه با کسب مقام نایب قهرمانی اش در مسابقات mma اینگونه گفت:برای چند دقیقه مبارزه کردن در رشته ورزشی mma به اندازه پاداش طلای المپیک در کشور ایران پول دریافت کردم و این واقعا منصفانه نیست که در ایران فردی برای المپیک 4 سال شبانه روز زحمت بکشد و در آخر پاداش کمی دریافت کند.
صحبت امیر علی اکبری درباره کشتی
امیر علی اکبری:اگر شرایطم فراهم شود و بگویند که بیا و کشتی بگیر، این کار را نمی کنم و دیگر قصد ندارم که در ورزش کشتی فعالیت کنم.
اوقات فراغت امیر علی اکبری قهرمان جهان
سعی میکنم بیشتر در اوقات فراغت به باشگاه های تیراندازی بروم و کتاب مطالعه کنم.
تبریک روز مادر امیر علی اکبری به مادرش در اینستاگرام
مادر ای والاترین رویای عشق
مادر ای دلواپس فردای عشق
مادرای غمخواربی همتای من
اولین و آخرین معنای عشق
روز مادر برتمام مادران سرزمین مبارک باد
تولد 30 سالگی امیر علی اکبری
امیر علی اکبری:مرسی از محبت دوستان که در زادروز 30 سالگی کنارم بودن، بعد از یه تمرین سخت فوت کردن شمع خیلی لذت بخش بود ایشالله امسال رو سفید باشم پیشتون.
پیام امیر علی اکبری بعد از شکست حمید سوریان در المپیک 2016
داستان دلاوریهایت پهلوان تا سالها قصه مادران این سرزمین خواهد بود و مادر گیتی قرنها جنگجویی مثل تو نخواهد زایید تو برای ما جنگیدی و برای ما همیشه معلم بودی با سخت کوشیهایت و با بی ادعا بودنت. تو برای همیشه پلاک وزش ما خواهی ماند اسطوره
پیام حمید سوریان بعد از محروم شدن امیر علی اکبری در کشتی
سالهاست با تمام وجود و از صمیم قلب به این باور رسیده ام که “امیر” فقط یک نام و “علی اکبری” صرفا یک نام خانوادگی بشمار نمی رود و “امیر علی اکبری” به یک “تعریف” ورای نام و نام خانوادگی مبدل شده؛ تعریفی از جنس حماسه، دلاوری، فرزند درد و زجر بودن، کمر خم نکردن و مخلص کلام، مظهر جنگجو بودن.
پی نوشت:تقدیم به “امیر علی” دوست داشتنی که فردا عازم ژاپنه تا در زندگی جدید قهرمانیش، گامی دیگر رو در راستای هر چه نزدیک تر شدن به سمت قله برداره.
کمترین تردیدی ندارم که امیر علی فایت هاش رو در هر سطحی با موفقیت پشت سر خواهد گذاشت و روزی برنده کمر بند قهرمانی خواهد شد؛ چه، بر این باور استوارم که او فایتر و جنگجو به دنیا اومده و مرد و برنده جنگ های بزرگ و حتی نابرابره
گفتگو امیر علی اکبری در برنامه ماه عسل
امیر علی اکبری صحبت هایی در رابطه با زندگی شخصی اش انجام داد :من در سال 1366 در یکی از روستاهای سراب به نام جمال آباد در استان تبریز متولد شدم، نزدیک به شش سال در آنجا بودیم و در کنار پدرم مشغول کار کشاورزی و دامداری بودم و پس از مدتی به استان تهران آمدیم. امیر علی اکبری از برادران و خانواده اش گفت که در کنار هم به سختی کار می کردند و پس از مدتی متوجه این شد که نسبت به همسن هایش قدرتمند تر است بنابراین برادرش تصمیم گرفت امیر علی اکبری را در زمینه ورزش حمایت کرد و رشته کشتی را ادامه دهد.
قهرمان گذشته کشتی جهان ادامه داد:زیر نظر پهلوان غلامرضا رضایی تمرین می کردم و به دلیل گفتن او رشته کشتی فرنگی را انتخاب کردم، و راه ادامه پیدا کرد تا این که توانستم در مسابقات کشتی قهرمان آسیا و قهرمانی جهان در رده سنی بزرگسالان شدم، منتها وضع مالی ام در آن زمان تغییری هم نکرده بود حتی برای رفتن به سالن تمرین کشتی با موتور می رفتم و می آمدم. امیر علی اکبری با اشاره به قهرمان شدن خود در رده سنی بزرگسالان و رقابت نزدیک با کشتی گیر بابک قربانی گفت:بعد از مدتی قهرمان بزرگسالان کشتی آسیا و قهرمان جهان کشتی فرنگی شدم، ولی باز هم وضع مالی ام مناسب نبود و هنوز تغییری نکرده بود. البته این را هم بگویم که در آن سال ها با کشتی گیر بابک قربانی رقیب و رفیق بودیم و هر دویمان تمام حریفان را با ضربه فنی شکست می دادیم. نزدیک بودن کشتی ما سبب شد که مدیران کشتی فرنگی برای انتخابی ما را در برابر هم قرار دادند تا یک نفر از ما به مسابقات برود منتها این رقابت سبب شد هر دو ما از مواد نیرو زا استفاده کنیم و در آخر هم باعث شد که تست دوپینگ مان مثبت در بیاید و زمانی که از من و قربانی تست گرفتند جواب آزمایش هر دو ما مثبت بود و محروم شدیم.
امیر علی اکبری گفت:دشوار ترین دوران را در دوسالی که محروم بودم سپری کردم و قبل از اینکه دو سال تمام شود به خاطر شرایط مالی یک پیشنهاد بسیار عالی از کشور ارمنستان به من دادند و حتی قرار بود ملیت را تغییر بدهم و برای آن کشور کشتی بگیرم و از آنجایی که پول وسوسه ام کرده بود به کشور ارمنستان رفتم و چهار ماه در ارمنستان بودم.
امیر علی اکبری قهرمان جهان ادامه داد:من مدام در کشتی حمله می کردم و یک جا نمی ایستادم منتها زمانی که در ارمنستان بودم، کار برایم دشوار بود که برای پول کشتی بگیرم من آدمی نبودم که بخواهم برای پول کشتی بگیرم حتی فکر می کردم که درصورتیکه قهرمان شدم چگونه با پرچم ارمنستان دور افتخار بزنم که آقای چمن گلی به من زنگ زد و گفت دوست داری برگردی به کشور ایران گفتم خیلی، من دارم اینجا میترکم که آقای چمن گلی گفت:بیا تو بیشتر سختی راه را گذرانده ای، برگردد چنانچه مدال سنگین وزن مسابقات کشتی قهرمانی جهان را بگیری زندگیت را از این رو به آن رو می کند. اگر در کشور ارمنستان مدال مسابقات المپیک می گرفتم با دلار چهار هزار تومن آن سال چهار میلیارد به من می دادند، منتها من به کشور ایران برگشتم انتخابی برای کشتی گیران برگزار کردند که به مسابقات المپیک دانشجویان رفتیم و بعد از چند برد مقابل کشتی گیران به رضا کایالپ (قهرمان جهان و المپیک) 3_ 2 باختم.
امیر علی اکبری در برگشت به ایران در تیم دانشجویان مسابقات کشتی را شروع کرد و توانست نایب قهرمان مسابقات کشتی دانشجویان دنیا شود. سپس وارد مسابقات انتخابی تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان شد و با کشتی هایی که گرفت عضو اصلی تیم ملی در سنگین وزن شد.
در مسابقات کشتی فرنگی جهانی سال 2013 با سه ضربه فنی به فینال رسید و در فینال 4 بر 1 کالایا را مغلوب کرد و قهرمان سنگین وزن جهان شد که تا آن زمان مدت ها بود ایران در این وزن مدال طلا نداشت.
بستن پیشانی بند حیدر کرار توسط امیر علی اکبری
در آخر امیر علی اکبری در رابطه با بستن پیشانی بند یا حیدر کرار برای حضور در مسابقات mma گفت :من از دوران کودکی عاشق امیر المومنین هستم خدا از من نگذرد که فکر کنیدمن به خاطر شو این کار را می کنم در صورتی که من از روزی که این ورزش را شروع کردم گفتم یامولا خودت منو کمک کن و من تا وقتی که زنده هستم پرچم ات را به دوش می کشم و خداروشکر این نوکری اهل بیت (ع) به من کادو داده شده است .فقط توکل به خدا و امیر المومنین من را نجات داد و به موفقیت رساند.
امیر علی اکبری و بابک قربانی از قهرمانان کشتی فرنگی
امیر علی اکبری و بابک قهرمانی دو دوست و دو رقیب جدی برای یکدیگر بودند، هر دو در وزن 96 کیلوگرم کشتی می گرفتند و خوب های کشتی فرنگی ایران و جهان بودند بطوری که در سال 2010 امیر علی اکبری در مسابقات جهانی 96کیلوگرم قهرمان شد و بابک قربانی قهرمان بازی های آسیایی 96 کیلوگرم شد.
پیام امیر علی اکبری به زنده یاد بابک قربانی
پهلوون شاید یه قرن بکشه تا مثل تو مادر بزاد، خدا رحمتت کنه امشب به یادت بودیم(بابک قربانی)
نتایج و مقام های امیر علی اکبری در مسابقات کشتی قهرمانی جهانی
امیر علی اکبری در مسابقات کشتی سال 2009
امیر علی اکبری در سال 2009 موفق به کسب مدال طلای رقابت های قهرمانی آسیا شد و در همان سال مدال برنز قهرمانی جهان در هرنینگ دانمارک را کسب کرد.
امیر علی اکبری در مسابقات کشتی سال 2010
کشتی گیر امیر علی اکبری در سال 2010 با شکست سیمافی زینیچینکا از بلاروس در دیدار فینال به قهرمانی وزن 96 کیلوگرم مسابقات جهانی 2010 مسکو رسید.
بیوگرافی امیر علی اکبری
امیر علی اکبری در مسابقات کشتی سال 2013
امیر علی اکبری در مسابقات جهانی 2013 مجارستان در دورهای اول، دوم و سوم کشتی گیران را به راحتی مغلوب کرد و به مرحله نیمه نهایی صعود کرد، اکبری در نیمه نهایی مقابل رضا کایالپ قهرمان جهان و المپیک از کشور ترکیه به پیروزی رسید و به فینال مسابقات راه پیدا کرد و در دیدار پایانی مقابل هیکی نابی از استونی(نایب قهرمان المپیک) با نتیجه 4 بر 0 به پیروزی رسید و مدال طلای 120 کیلوگرم جهان را کسب کرد.
امیر علی اکبری موفق شد نخستین مدال طلای کشتی فرنگی ایران در سنگین وزن را کسب کند.
نام کامل : اردشیر قلعهنویی
نام مستعار : امیر قلعه نویی
زادروز : ۱ آذر ۱۳۴۲
محل تولد : تهران
پست : مربی فوتبال (گذشته:هافبک)
اردشیر قلعهنویی معروف به امیر قلعهنویی(زاده ۱۳۴۲ در تهران) سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران است. او اهل محله نازیآباد تهران است. پدرش نامهای اردشیر و بابک را برای او و برادرش انتخاب کرد، اما از همان کودکی بیشتر با نام امیر صدایش میکردند. در هفت سالگی پدرش را از دست داد و از آن به بعد مجبور به کار کردن شد و در کنار آن فوتبال را هم دنبال کرد. امیر قلعه نویی پسری به نام محمد هوتن و یک دختر به نام خاتون دارد.
دوران بازی
امیر قلعه نویی در سال ۱۳۶۰ به تیم ملی جوانان دعوت شد که نمایش قابل قبولی هم از خود ارائه کرد و در اسفند ۱۳۶۰ از تیم راه آهن به شاهین رفت. شاهین در آن زمان ملی پوشان زیادی داشت. او اواسط لیگ سال ۶۶ پس از پیروزی ۲ بر صفر برابر پرسپولیس، شاهین را ترک کرد و به السد قطر رفت.امیر زمستان ۱۳۶۷ به تهران بازگشت و این بار سراغ باشگاه استقلال تهران رفت، پای میز قرارداد نشست و پیراهن آبی را بر تن کرد.
اولین بازی امیر قلعه نویی به عنوان بازیکن استقلال در 19 اسفند سال 1367 مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی برگزار میشد به پنالتی کشیده شد و امیر قلعه نویی پنالتیاش را از دست داد.
این بازیکن خلاق تا پایان دوره بازیگریاش تنها ۱۹ بازی ملی انجام داد که اتفاقاً ۱۸ بازی آن در سن ۳۰ سالگی به بعد رخ داد. امیر اولینبار توسط ناصر ابراهیمی در سال ۱۳۶۴ به تیم ملی ب دعوت شد.
امیر قلعه نویی در اردیبهشت سال ۱۳۶۵ همراه تیم ملی به چین سفر کرد و اولینبار پیراهن تیم ملی الف را بر تن کرد اما تا سال ۱۳۷۲ هیچگاه مجدداً به تیم ملی فراخوانده نشد. در کارنامه ملی قلعه نویی تنها یک گل زده آن هم به کویت دیده میشود.
قلعه نویی جندین بار در دوران بازیگری مصدوم شد و دو مرتبه مصدومیت جدی را تجربه کرد. بار اول در سال ۱۳۷۱ و بار دوم آن در سال ۱۳۷۵ دچار مصدومیت شدید و طولانی شد که نهایتاً به خداحافظی او از فوتبال انجامید. تبعات مصدومیت شدید زانو در دوران پس از بازی هم همراه وی بود و چندین بار ناچار به جراحی زانو شد.
دوران مربیگری
امیر قلعه نویی در طول دوران مربیگری اش کارنامه موفقی از خود به جا گذاشته است. او به عنوان سرمربی همراه با تیمهای مختلف توانسته به افتخاراتی دست یابد. وی سابقه مربیگری در تیم ملی و تیمهای باشگاهی برق تهران، کشاورز، استقلال اهواز، استقلال تهران ،تراکتورسازی و سپاهان را دارد.
او تیم استقلال تهران را در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲، و تیم سپاهان اصفهان را هم سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به مقام قهرمانی رساند. وی هماکنون با ۵ بار قهرمانی به همراه تیمهای استقلال و سپاهان، دو نایب قهرمانی به همراه تیمهای استقلال و تراکتورسازی تبریز، و یک مقام سومی به همراه تیم استقلال، پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران است. ضمن اینکه وی توانسته دو قهرمانی در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۷ و یک نایب قهرمانی در سال ۱۳۸۳ در جام حذفی ایران به همراه تیم استقلال تهران به دستآورد. مربیگری تیم ملی فوتبال ایران
با رفتن برانکو ایوانکوویچ کروات در ۱۷ مرداد ۸۵ قلعهنویی به عنوان سرمربی تیمملی انتخاب شد تا تیم را آماده حضور در جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۰۷ کند. وی برای هدایت تیم ملی از همکاری ناصر ابراهیمی، ابراهیمزاده، پیروانی، آقاجانیان، کریم بوستانی و مظلومی در کادر فنی تیم ملی استفاده کرد.
تیم ملی در مسابقات انتخابی جام ملتهای آسیای ۲۰۰۷ با کسب ۴ پیروزی و ۲ تساوی مقام نخست گروهش را با ۳ امتیاز بالاتر از کره جنوبی کسب کرد. در رقابتهای مرحله نهایی جام ملتهای آسیا (۲۰۰۷)، تیم ملی ایران پس از صدر نشینی در گروه با ۷ امتیاز و بالاتر ایستادن از ازبکستان و چین در مرحله گروهی، در یک چهارم نهایی با ضربات پنالتی در مقابل کره جنوبی حذف شد. او مسئولیت ناکامی را برعهده گرفت و گفت:«در این ناکامی تمام تقصیرها متوجه من است و نباید از بازیکنان انتقاد کرد.»
پیروزی ۸ بر یک مقابل جاماییکا بهترین نتیجه و شکست ۴ بر صفر مقابل مکزیک در بازی دوستانه بدترین نتیجه قلعهنویی با تیمملی ایران بود.او در طی دوران مربیگریش در تیم ملی، در ۱۷ بازی ۱۰ برد، ۶ مساوی و ۱ باخت داشت و رکورد ۲٫۱ امتیاز در هر بازی را ثبت کرد. پس از جدایی از تیم ملی و در انتهای سال ۲۰۰۷، در جمع سه نامزد عنوان بهترین مربی سال آسیا معرفی شد که نهایتاً موفق به کسب این عنوان نشد.
بیوگرافی امیرقلعه نویی
افتخارات دوران سرمربیگری
• قهرمانی در جام حذفی ۸۱-۱۳۸۰ به همراه تیم استقلال تهران
• قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ به همراه تیم استقلال تهران
• قهرمانی در بازیهای قهرمانی غرب آسیا ۲۰۰۷ به همراه تیم ملی فوتبال ایران
• قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهران
• قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران
• قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ به همراه تیم سپاهان اصفهان
• قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ به همراه تیم سپاهان اصفهان
• قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۲-۹۱ به همراه تیم استقلال تهران
• نایب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ به همراه تیم استقلال تهران
• نایب قهرمانی در جام حذفی ۸۳-۱۳۸۲ به همراه تیم استقلال تهران
• مقام سومی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳ به همراه تیم استقلال تهران
• نایب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۱-۹۰ به همراه تیم تراکتورسازی تبریز
معصومه ابتکارمتولد 30 شهریور 1339 در تهران، سیاست مدار است
فارغ التحصیل لیسانس تکنولوژی پزشکی از دانشگاه شهید بهشتی و فوق لیسانس و دکتری رشته ایمنی شناسی از دانشگاه تربیت مدرس است تنها فرزند دکتر تقی ابتکار و فاطمه برزگر می باشد
نام واقعی تا آمریکا
نام واقعی اش نیلوفر است، وقتی 3 ساله بود بخاطر تحصیلات پدر در رشته دکترای مکانیک به شهر فیلادلفیا آمریکا رفتند و سپس تا 9 سالگی در شهر ماساچوست ساکن بودند
خانوم ابتکار پس از بازشگت از آمریکا در مدرسه بین المللی ایران زمین تحصیلات خود را به پایان رساند و در سال 1356 وارد دانشگاه پلی فن در رشته پتروشمی شد اما در سال آخر فارغ التحصیلی تغییر رشته داد و در رشته تکنولوزِ پزشکی فارغ التحصیل شد
آشنایی با امام
دوره انقلاب در دانشگاه رشته شیمی قبول شده بود و بنا بود که درس بخواند
اما تعطیلی و اعتصاب های دانشگاه ها موجب شد پدر و مادرش او را برای ادامه تحصیل به آمریکا بفرستد اما خانم دکتر برای پدر و مادرش شرط می گذارد که از مسیر فرانسه به آمریکا بروند تا او امام (ره) را ببیند. بعد از دیدار او و خانوادهاش با امام (ره) در فرانسه، چند ماه در آمریکا می ماند اما چندماه بیشتر در آمریکا دوام نمی آورد بعد از پیروزی انقلاب، بدون خبر پدر و مادرش به ایران برگشت
سخنگوی لانه جاسوسی !
او از دانشجویانی بود که در بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران معروف به (تسخیر لانه جاسوسی) نقش داشت او آنجا به سیستر مری (خواهر مری) معروف بود، بدلیل آشنایی اش با زبان انگلیسی بعنوان سخنگوی گروگانگیران فعالیت میکرد
فعالیت ها + ورود به کابینه دولت
بعد از رشادت هایش بعنوان سردبیر روزنامه کیهان انگلیسی به فعالیت مطبوعاتی پرداخت
سپس توانست امتیار فصلنامه فرزانه را بگیرید، از سال 1372 تا 1375 به تشکیل موسسه مطالعات و تحقیقات مسایل زنان اقدام کرد، پس از پیروزی سید محمد خاتمی بعنوان اولین زن بع داز انقلاب 57 با مقام رئیس سازمان محیط زیست و معاون ریاست جمهوری وارد کابینه دولت شد
ازدواج + فرزندان
ابتکار با سید محمد هاشمی در جریان ماجراهای لانه جاسوسی آشنا می شود که در نهایت با ابراز علاقه همسرش با یکدیگر ازدواج میکنند، حاصل این ازدواج دو فرزند پسر بنام های عیسی و طه است
پسران و عروس ها + آمریکا
عیسی فوق لیسانس اقتصاد دارد و با هم شاگردی اش مریم ازدواج کرد و الان در آمریکا تحصیل می کنند طه هم معماری خوانده و الان در کارهای مربوط به صنایع کار می کند، او هم ازدواج کرده است
آشپزی
مدتها است غذا درست نکرده ام
خیلی هم این کار را دوست دارم اما تراکم و فشار کار و سفرها سنگین بوده است و متاسفانه نتوانسته ام به این کار لذت بخشی مثل آشپزی که به آدم آرامش می دهد، برسد
حمایت از میرحسین موسوی
در انتخابات سال 88 که زمزمه کاندیداتوری وی به گوش می رسید
با انتشار بیانه ای گفت :
ضمن احترام به مواضع شجاعانه حجت الاسلام آقای کروبی، مناسب ترین گزینه را برای اداره قوه مجریه در دوره آتی، آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر محبوب امام (ره) می دانم
تدریس و مقالات
از سال ۱۳۶۹ به تدریس در دانشگاه تربیت مدرس مشغول بوده و اکنون دانشیار گروه ایمونولوژی دانشکده علوم پزشکی این دانشگاه است. از ۴۸ مقاله ISI در موضوعات ایمونولوژی سیستم اعصاب، سلول های بنیادی، واکسن های نوترکیب ویروسی، واکسن های نانوذره، سلول های بنیادی، آثار آلاینده ها بر سیستم ایمنی و گاز خردل منتشر شده است
h-index مقالات علمی وی براساس Scopus، عدد ۱۰ است
جوایز و افتخارات
● کسب عنوان قهرمان زمین ملل متحد : سازمان ملل ابتکار را به دلیل تلاش هایش در سازمان حفاظت از محیط زیست ایران به عنوان یکی از هفت «قهرمان زمین» در سال ۲۰۰۶ مورد تقدیر قرار داد
● جایزه افتخاری انرژی گلوب : بنیاد انرژی گلوب (Energy Globe)، جایزۀ افتخاری (و نه رسمی) انرژی گلوب برای یک عمر دستاورد این بنیاد را به معصومه ابتکار اعطا نمود
● کسب جایزه مینروا : طی مراسمی در شهرداری رم جایزه ‘مینروا’ ایتالیا به خاطر دستاوردهای علمی و به عنوان زنی موفق در عرصه سیاسی به معصومه ابتکار اعطاء شد.
● دریافت دکترای افتخاری علوم سیاسی دانشگاه مطالعات خارجی هانکوک شهر سئول :
این چول کیم رئیس دانشگاه هانکوک گفت که انتخاب رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران برای تلاشهای صورت گرفته توسط وی در جهت تقویت همکاریها در زمینه صلح جهانی و بهبود و حفظ محیط زیست بوده است
الهیار صیادمنش متولد 8 تیر 1380 در آمل، بازیکن فوتبال است
این بازیکن 17 ساله از سن پایین فوتبال رو در یک خانواده ورزشی شروع کرده و با درخشش در تیم ملی نوجوانان به استقلال تهران دعوت شد خانواده کشتی گیر
در یک خانواده که همگی عاشق کشتی هستند به دنیا آمده است، پدرش سعید صیادمنش از قهرمانان سابق تیم ملی کشتی آزاد و حال حاضر پیشکسوتان است
شروع حرفه ای فوتبال
الهیار فوتبال را با مدرسه فوتبال آرش شهر آمل در سال 1387 وقتی 7 ساله بود شروع کرد و تا سال 1393 به مدت 6 ساله عضو این تیم و آقای گل رده های پایه استان بود
با حضور در تیم پدیده ساری و درخشش اش به تیم ملی نونهالان و سپس نوجوانان دعوت شد قرارداد با استقلال
بعد از حضور در جام جهانی نوجوانان با تیم ملی ایران در سال 96 پیشنهاد جدی از گالاتاسرای ترکیه داشت که به سرانجام نرسید، او در نهایت بعد از تمرینات شخصی طولانی مدت برای بازی در فصل 97 – 98 به استقلال تهران پیوست
ویژگی های فوتبالی
از ویژگی صیادمنش دوندگی، پرس از جلو و چهار چوب شناسی از ویژگی های این مهاجم تازه و جوان استقلال تهران است
الگوهای …
الگوی فوتبالی الهیار، مائورو ایکاردی مهاجم جوان و آرژانتینی اینترمیلان است که از لحاظ اخلاقی چندان مورد قبول اهالی این رشته در کشور خودشم نیست
بیوگرافی الهیار صیاد منش
هدف بازی
در بلند مدت در نظر دارم با بازی های خوبی که از خود نشان می دهم تیم های مطرح و صاحب نام دنیا را برای جذب خود مجاب کنم و لباس مقدس تیم ملی بزرگسالان ایران را بر تن کنم
مدت قرار داد
توافق اولیه او نشان می دهد باشگاه استقلال سرمایه گذاری خوبی روی وی انجام داده و پیشنهاد قرارداد 5 ساله به او داده شده است