دانیال ماهینی (زادهٔ ۳ مهر ۱۳۷۲ – بوشهر) یک بازیکن فوتبال اهل ایران است و او یک بازی ملی در مقابل تیم قرقیزستان را در کارنامه دارد.
دانیال ماهینی مدافع راست و جوان تیم استقلال خوزستان یکی از اصلی ترین گزینه های استقلال و علیرضا منصوریان برای جایگزینی وریا غفوری مصدوم است .
کارنامه
دانیال فوتبالش را از سال ۱۳۸۳ در ۱۱ سالگی از ایرانجوان بوشهر شروع کرد. او تا سال ۱۳۹۳ به مدت یک دهه در این تیم محبوب و قدیمی بوشهری برای تمام ردهها بازی کرد و سرانجام توسط عبدا… ویسی به استقلال خوزستان دعوت شد تا از لیگ چهاردهم برای آبیها بازی کند.
افتخارات
دانیال ماهینی با استقلال خوزستان قهرمان لیگ پانزدهم شد و توسط کیروش به تیم ملی دعوت و یک بازی ملی هم در سال ۱۳۹۵ انجام داد.
وضعیت فعلی
ماهینی جوان تابستان ۹۶ به پایتخت کوچ کرد و در لیگ هفدهم با پیراهن سایپا به میدان میرود.
متولد ۲۲ / ۱۱ / ۷۱ است و متولد بهبهان و بزرگشده این شهر است. ۳ برادر به نامهای اصغر، کامران و حسن دارد. بهنام ۲ خواهر داشت که یکی از آنها سال گذشته در سن۲۹ سالگی و به دلیل بیماری قلبی درگذشت. فوت خواهر به شدت بهنام را تحت تأثیر قرار داده بود تا روزگار سختی را بعد از رفتن او تجربه کند. بهنام فرزند آخر خانواده برزای است و نام او را عمویش انتخاب کرده است.
*برادران بهنام برزای :
از بین برادرانش اصغر و کامران علاقه زیادی به فوتبال داشتند. حتی اصغر به صورت حرفهای و در لیگ دو فوتبال بازی میکرد که بعد فوتبالش را کنار گذاشت تا تنها برادر کوچک آنها یعنی بهنام فوتبال را جدیتر دنبال کند.
*پدر استقلالی بهنام برزای:
پدرش یکی از مشوقین او برای فوتبالیست شدن بود. همیشه او را تشوق و حمایت میکرد که فوتبالیست شود. نکته قابل توجه این بود که پدرش هم مثل بیشتر جنوبیها طرفدار استقلال بود.
*رویایی که به حقیقت پیوست :
از بچگی استقلالی بود، اما فکر اینکه روزی بازیکن استقلال شود را اصلاً نمیکرد. بهنام چون در بهبهان زندگی میکرد تصور این را نمیکرد که یک نفر از بهبهان بتواند به استقلال راه پیدا کند تا اینکه وقتی رویای خود را جدیتر دید که بازیکن تیم صنعت نفت آبادان شده. او باور کرد که میتواند از این تیم آهسته آهسته به استقلال برسد.
*تنها عضو پرسپولیسی خانواده برزای :
در جمع خانوادهاش همه استقلالی هستند، اما فقط یک نفر دارند که هنوز به راه راست هدایت نشده و اوکسی نیست جز داداش کامران بهنام. برادرش کامران پرسپولیسی است با این حال همیشه به بهنام میگوید وقتی تو در استقلال گل میزنی انگارپرسپولیس برده است وبرای من این قدر شیرینی دارد.
*شیطون و بازیگوشی در کودکی :
بچه فوقالعاده شیطونی بود. شیطنتهای او خانواده را هم شاکی کرده بود. نمونهای از شیطنتهایش این بود که به مدرسه میرفت، کیفش را در مدرسه میگذاشت و بعد از مدرسه فرار میکرد و میرفت به زمین فوتبال نزدیک مدرسهشان و بازی میکرد. هر وقت هم که نزدیک به زنگ آخر میشد دوباره به مدرسه میآمد.
*سابقه مردودی ندارد
با شرایطی که از بهنام شرح دادیم مشخص است که او بچه درسخوانی نبوده است با همه اینها او سابقه مردودی را ندارد هر چند که چند بار تجربه تجدیدی را در کارنامهاش به ثبت رسانده است. او در حال حاضر تصمیم دارد در دانشگاه رشته تربیت بدنی را ادامه دهد.
*زندگی مجردی در تهران
بهنام ساکن فردوس در غرب تهران است. او مجردی زندگی میکند، اما بیشتر مواقع مادرش به همراه برادرش، اصغر به تهران میآیند تا در کنار او باشند و نگذارند تنهایی باعث شود به بهنام سخت بگذرد.
*شروع فوتبال از نفت امیدیه
فوتبال حرفهای خود را از لیگ دو آغاز کرد. در امیدیه، تیم نفت شرایط خوبی داشت و بهنام هم به عضویت این تیم درآمد تا با حضور در این تیم به دنبال رسیدن به آرزوهای بعدیاش باشد. او از همان روزها گلزن بود و موفق.
*کاسمیرو او را کشف کرد
به دلیل نزدیکی آبادان و امیدیه تیم او با صنعت نفت زیاد بازی تدارکاتی انجام میداد. بهنام هم در یکی از این بازیها دو، سه گل زد تا آلفردو کاسمیرو، سرمربی وقت صنعت از او بخواهد به این تیم بیاید. آن روزها صنعت در لیگبرتر بازی میکرد و بهنام هم بعد از پیوستنش به نفت در ۷ بازی متوالی برای این تیم ۷ گل زد. او آن روزها در رده جوانان بود.
*حضور در راهآهن
درخشش بهنام او را به تیم راهآهن رساند. سرمربی وقت راهآهن علی دایی بود و از او برای حضور در این تیم دعوت کرد. بهنام زمان حضور دایی و منصور ابراهیمزاده در این تیم حضور داشت تا این که در نهایت با پیشنهاد امیر قلعهنویی به استقلال آمد، هر چند که زمان او کمتر در استقلال به بازی گرفته شد.
*فرهاد مجیدی الگوی بهنام برزای
همیشه سعی کرد خودش باشد و کمتر از کسی الگوبرداری کند، اما طی سالهای اخیر الگوی فوتبالیاش فرهاد مجیدی بود. بهنام همیشه از تماشای بازی وگلزنی فرهاد در استقلال لذت میبرد و او را الگوی خود قرار داده بود.
*نه نمیتواند بگوید
یکی از بدترین خصوصیات اخلاقی بهنام این است که به کسی نه نمیتواند بگوید. هر چند خودش با این مسئله مبارزه کرده، اما هنوز موفق به این نشده که در برابر خوستههای دیگران یا نظرات و پیشنهاداتی که مورد قبولش نیست راحت نه بگوید. حتی شده خودش را به سختی میاندازد، اما نه را نمیتواند بگوید.
*ساده و مهربان
بهنام برزای بچه خیلی سادهای است. خودش میگوید دوستانم هم به من میگویند تو خیلی خیلی ساده هستی. آدمی هم که ساده است مهربانی کم ندارد. او دلی صاف و مهربان هم دارد تا بیشتر اطرافیانش از خوب بودن او رضایت داشته باشند.
*رفقای صمیمی در استقلال
از بین همتیمیهایش رفاقت خیلی خوبی با فرشید اسماعیلی و روزبه چشمی دارد. این ۳ نفر از تیمملی جوانان تا تیمملی امید و استقلال با هم بودند و به همین دلیل رفاقت خیلی خوبی با یکدیگر دارند.
بیوگرافی بهنام برزای
*رئالی دو آتیشه است
بهنام یک رئالی دوآتیشه و سرسخت است که از شکست این هفته تیم محبوبش برابر بارسا هم به شدت ناراحت شده بود. نکته قابل توجه این بود که او قبل از بازی حسابی با یعقوب کریمی بارسایی کری خوانده بود و به همین دلیل رفتن سر تمرین دیروز حسابی برایش سخت بود.
*بهترین و بدترین خاطره زندگی
بهترین اتفاق زندگیاش آمدن به استقلال است. رویایی که هیچ وقت فکرش را نمیکرد به حقیقت بپیوندد. بدترین خاطرهاش هم به سال گذشته و فوت خواهرش برمیگردد. خواهری که از بچگی مشکل قلبی داشت و چند بار قلبش را عمل کرده بود و در نهایت به همین دلیل از دنیا رفت تا بدترین خاطره بهنام را در زندگیاش رقم بزند.
*علاقهمند به تنیس
هنر دیگری که بهنام غیر از فوتبال دارد این است که تنیساش هم خیلی خوب است. او در این رشته ورزشی هم خوب بازی میکند و یکی از تفریحات مورد علاقهاش بازی تنیس است. شاید اگر فوتبالیست نشده بود، او را به عنوان یک تنیسور میشناختیم.
*مثل آرش صحبت میکند
طرز صحبت کردن او شباهت زیادی به آرش برهانی دارد. مثل آرش حرف میزند و درست مثل او میخندد با این تفاوت که برهانی کمی لهجه کرمانی دارد و بهنام لهجه جنوبی. اگر او تکیهکلامهای آرش، مثل تو را خدا. . . را هم اضافه کند به خوبی میتواند جای او صحبت کند.
*ماشین ندارد
بهنام در حال حاضر ماشین ندارد. او اصولا با آژانس سر تمرین میرود. البته محل سکونتش فاصله خیلی کمی هم با کمپ دارد تا برای رفت و آمد به تمرین اصلاً سختی نکشد. بهنام بچه منظمی هم است.
*مبلغ قرار دادش با استقلال
قرارداد بهنام با استقلال به مبلغ ۲۲۰ میلیون تومان است که بخشی از آن را دریافت کرده و بخشی دیگر را قرار است طی ماههای آینده از استقلال بگیرد. او هنوز برنامه خاصی برای پولهایش ندارد.
*دستپخت مامان و رستوران
زمانی که مادرش در کنارش است او برایش غذا درست میکند و به اعتقاد بهنام هیچ دستپختی هم مثل دستپخت مادرش نمیشود، اما وقتی مامان به جنوب برمیگردد بهنام به رستورانی که غذاهای خانگی درست میکند و در نزدیکی منزلش است زنگ میزند و غذا سفارش میدهد. او از بین غذاها هم فقط بلد است ماکارونی درست کند و به همین دلیل هر هفته یک بار را ماکارونی درست میکند.
*متنفر از پیاز
اصلا علاقهای به پیاز خوردن ندارد. هیچ وقت پیاز را که خالی نمیخورد وقتی هم که در غذایش پیاز زیاد باشد قبل از خوردن مشغول به جدا کردن آن میشود و یواش یواش پیازها را از غذایش جدا میکند. اصولاً دوست دارد در غذایش پیاز نباشد.
*بازیگر و خواننده مورد علاقه
خواننده مورد علاقهاش رضا صادقی است. بهنام از بین خوانندههای داخلی علاقه زیادی به صدای رضا صادقی دارد. از بین بازیگران تلویزیون هم بیشتر علاقهمند به بازی امین حیایی است و بازی این هنرپیشه را میپسندد.
*خواب زیاد
یک عادت بد که بهنام دارد این است که زیاد میخوابد. او عادت دارد هر روز حتماً ساعت ۸ صبح بیدار شود. ساعت ۸ که بیدار میشود صبحانه میخورد و بعد دوباره تا ظهر میخوابد. به قول خودش در خانه کارش خوردن و خوابیدن است وبعد هم تمرین.
*آرزوی بزرگ لژیونر شدن
آرزوی بزرگ بهنام این است که روزی بتواند در اروپا فوتبال بازی کند. او اعتقاد دارد همانطور که توانسته پیراهن استقلال را بر تن کند، روزی هم میتواند با درخشش در این تیم به اروپا راه پیدا کند. بهنام هدفهای زیادی را در سر دارد.
*فعالیت کمرنگ در فضای مجازی
بهنام فعالیت چندانی در فضای مجازی ندارد. او کمتر در فضای مجازی فعالیت میکند و علاقه زیادی هم به استفاده از اینترنت ندارد. البته با توجه به این که اوقات فراغت او بیشتر با خواب سپری میشود او باید هم کمتر در فضای مجازی فعال باشد.
*به خارج نرو
زمانی که از تیمهای قطری پیشنهاد داشت و صحبت از جداییاش شده بود، چندتن از پیشکسوتان و مربیان به او زنگ زده و گفتند الان برای خارج رفتن تو خیلی زود است و اگر الان بروی نمیتوانی موفق شوی. بهنام هم به پیشنهاد آنها گوش داد. البته او علاقه چندانی هم به بازی در تیمهای عربی ندارد و دوست دارد از ایران مستقیم به اروپا برود.
*علاقه به رمان
بهنام کتاب هم میخواند. او بیشتر علاقه به خواندن رمان دارد و دوست دارد رمانهایی بخواند که نتیجه پایانی او از اول مشخص نباشد و وی علاقهمند به این باشد که با شوق زیاد صفحات کتاب را به عشق رسیدن به آخرین برگه آن ورق بزند.
رامین بی باک متولد ۶۴/۶/۲۲ در تهران . در تابستان ۸۷ با اولین آلبوم
رسمی خود به نام دیگه قیدمو بزن به عنوان سومین پدیده موسیقی پاپ کشور معرفی شد و
بعد از ۳ سال آلبوم دلنشین سوءتفاهم رو در پاییز ۹۰ به هواداران دوست داشتنیش هدیه
داد و در لحظات انتظار آلبوم بعدی خود هوادارانش رو با تک ترانه های زیباش هم احساس
میکنه.
نام :سحر
نام خانوادگی :زکریا
زمینه فعالیت:بازیگر
تولد:2 مهر 1352
محل تولد :اراک
محل زندگی:تهران
سحر زکریا در تاریخ دوم مهرماه 1352 در اراک بدنیا آمد.
سحر زکریا با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی «در پناه تو» (در نقش دخترعموی رامین) وارد دنیای بازیگری شد. سپس توانایی خود را با بازی در نمایش ها و تله تأترهای مختلف آزمود. اما شاید از بازی در فیلم «مردی از جنس بلور» بود که دیده شد و بار دیگر به تلویزیون بازگشت و نقش های نه چندان مهمی در چند مجموعه بازی کرد.
بازی در نقش همسر رابین هود در مجموعه طنز «قطار ابدی» تا حدودی او را به شهرت رساند، اما شاید او با برنامهٔ طنز «پاورچین» بود که هم استعدادهای نهفتهٔ بازی در نقش کمدی خود را بروز داد و هم توانست به محبوبیت دست یابد.
او کار خود را با بازی در مجموعه های تلویزیونی مهران مدیری مانند پاورچین و مرد دوهزارچهره ادامه داد. همچنین در مجموعه ویدیویی قهوه تلخ بازی کرده است.
علت ازدواج نکردن سحرکریا
او میگوید:ازدواج نکردن نباید به معنای نداشتن فرصت یا سرخوردگی باشد. وقتی شما در 40 سالگی ازدواج نکرده اید، نشان می دهد که در این موضوع کمی سختگیر بودید و مسائل کاری و تحصیلی تان در اولویت قرار داشت یا اینکه فرد مورد نظرتان را نتوانستید پیدا کنید. به همین خاطر نباید به خاطر ترس از تنهایی یا اینکه سایر دوستان تان متاهل شدند و شما هنوز مجردید، تن به هر ازدواجی بدهید بلکه باید همچنان در مقام یک انتخابگر باشید. متاسفانه بعضی از خانم های ما بر اساس متر و معیارهای اشتباهی پای سفره عقد می نشینند.آنها نگاه مادی به ازدواج دارند و به این امید خانه بخت می روند که طرف مقابل شان آنها را به لحاظ مالی مورد حمایت قرار دهد. یک زن باید در درجه اول استقلال داشته باشد. این مستقل بودن در همه موارد حتی مسائل مالی هم باید باشد. وقتی شما دست تان در جیب خودتان است، عزت نفس بیشتری دارید و دیگر حاضر نیستید با انگیزه مالی ازدواج کنید. پس ازدواج برای تان از سر عشق و علاقه اتفاق می افتد شاید؛ فکر می کنم ازدواج از آن چیزهایی است که ارتباط زیادی با سن، موقعیت یا هر چیز دیگر افراد ندارد و در شرایطش رخ می دهد و از این جهت نمی توان برنامه ریزی منظمی در مورد زمان وقوع آن و شرایطش داشت.
او درباره خانواده اش می گوید
بیوگرافی سحر زکریا
من متولد 28 آذر سال 1352 هستم و در گیلان به دنیا آمدم اما شناسنامه ام از اراک است. مادرم گیلانی است و از آنجا که پدرهای قدیم دوست داشتند شناسنامه فرزندشان به نام شهر خودشان ثبت شود، پدر من هم شناسنامه مرا در اراک گرفت.
پدرم مهندس برق بود و کارش طوری بود که او را به شهرهای مختلف منتقل می کردند. به همین دلیل من تا سال پنجم دبستان زندگی در شهرهای مختلف ازجمله همدان، ملایر، کرمانشاه، فومن، لاهیجان، رشت و بسیاری مناطق دیگر را تجربه کردم. از سال پنجم دبستان به شهر تهران آمدیم و زندگی را در اینجا ادامه دادیم.حقیقتش خیلی سخت بود. در زندگی ما انسان ها عادت نقش زیادی ایفا می کند و همه ما دوست داریم به شرایط قابل قبول دوروبرمان عادت کنیم. من هم بعد از گذشت مدتی به محیط اطراف خود عادت می کردم. در هر مدرسه ای که بودم با خلق و خوی بچه ها می ساختم و کم کم چیزهایی از آنها یاد می گرفتم. اما زودتر از آن که بتوانم از بودن با دوستانی که به آنها عادت کرده بودم لذت ببرم، وقت منتقل شدن به شهر دیگر می رسید و ما باز باید از آن شهر می رفتیم و این برای هیچ کودکی خوشایند نیست.پدر من به راستی و درستی و صداقت اهمیت بسیارزیادی می دهد و همواره از ما می خواست که تاسرحدامکان راست بگوییم حتی اگر همان حرف راست به ضررمان باشد.
او یک زندگی قاعده مند را برایمان شکل داده و به ما یاد داد که احترام گذاشتن به قوانین درست زندگی چه نتایج گهرباری می تواند داشته باشد و درمقابل تخطی از اصول شناخته شده زندگی به چه مشکلاتی خواهد انجامید. او همه چیز را به ما آموزش داده و از ما می خواهد همواره به عاقبت کار خود بیندیشیم. مادرم هم بانویی بسیار بامحبت و باحوصله است که وقت زیادی صرف فرزندانش می کرد و توجه فراوانی به ما دارد. پدرومادر ما تکیه گاهی امن برای من و یگانه خواهرم بوده و هستند و با رعایت اخلاقیات کمک کردند که ما در محیطی آرام و عاری از هرنوع خشونت رشدکنیم و پرورش بیابیم؛ چیزی که متاسفانه در میان والدین جوان امروزی به مراتب کمتر دیده می شود.
بچه های الان آن صبر و تحمل و فداکاری را که ما پیشتر از والدین خود می دیدیم دریافت نمی کنند و بسیاری از آنها در خانواده هایی رشد می کنند که متاسفانه خودخواهی و مادی گرایی در آن حرف اول را می زند.خواهرم از من چهارسال کوچک تر است، ازدواج کرده و یک فرزند دارد. معمولا خواهرها در سنین کودکی و نوجوانی با هم کمی لج و لجبازی دارند، اما در دوران بزرگسالی به ارزش واقعی یکدیگر پی می برند. خواهر نازنینم نزدیک ترین کس من است و همواره نقش یک مونس مهربان را برای من ایفاکرده است. من و او از لحاظ اخلاقی با هم تفاوت های زیادی داشته ایم. او شخصیت آرامی دارد و من همیشه در پی تحرک و هیجان بوده ام. شاید اینها در دوران کودکی ما را کمی از هم دور می کرد اما ما دونفر سال هاست که یادگرفته ایم چگونه باهم کنار بیاییم و حالا برای هم به دو یار غمخوار تبدیل شده ایم.
دوست داشتنی ترین مردم هااز نظر سحر زکریا
سحر زکریا می گوید به نظر من مردمی که کنار آب زندگی می کنند خونگرم ترند و به همین خاطر از مردم شمال و جنوب بیشتر خوشم می آید. شیرازی ها را هم خیلی دوست دارم.
علاقه سحر زکریا به موسیقی
سحر زکریاهم پاپ گوش می کند و هم سنتی. کارهای آقایان همایون شجریان و عصار را دوست داردو از شنیدن آلبوم باران تویی گروه چارتار هم لذت می برد.
علاقه سحرزکریا به فیلمهای قدیمی
او ازسربداران، هزاردستان، پدرسالار و آرایشگاه زیبا یاد میکند که از دیدنشان بسیار لذت می برد.
ورزش
پیشتر ورزش رزمی کیک بوکسینگ می کردوبدنسازی و شنا می رفت و بسیاری ورزش های دیگر را انجام می داد. هنوز هم ورزش کردن را دوست دارد و گاهی انجام می دهد .
تناسب اندام
سحرزکریا میگوید:تا جایی که بتوانم ورزش می کنم اما وقتی به دلیل کار نمی توانم ورزش کنم به رژیم غذایی خود توجه می کنم و سعی می کنم مصرف مواد چاق کننده را به حداقل برسانم.
آشپزی
وی گفت:من از آن دسته افراد هستم که با علاقه غذا می پزم و خوشبختانه معمولا دستپختم خوب از آب درمی آید. خورش بادمجان، آلواسفناج و ماکارونی ام را دیگران دوست دارند. آشپزی بخش بسیارمهمی از وجود یک زن است و من به این مساله اعتقاد دارم.
فیلم شناسی سحر زکریا
تله فیلم
سرسپرده(1389)/کارگردان:بهمن گودرزی
مجموعه های تلویزیونی
در پناه تو 1374 حمید لبخنده
دنیای شیرین دریا 1377 بهروز بقایی
قطار ابدی 1378–1379 بهروز بقایی رضا عطاران
باران عشق 1381
پاورچین 1381–1382 مهران مدیری
او مثبت 1382 علی شاه حاتمی
جاده در دست تعمیر 1387 حسین تبریزی
مرد هزار چهره 1387–1388 مهران مدیری
قهوه تلخ 1389–1391 مهران مدیری
شوخی کردم…! 1392 مهران مدیری
در حاشیه 1394 مهران مدیری
سینمایی
مردی از جنس بلور 1377 سعید سهیلی
پسران مهتاب (ارتشی در تاریکی) 1384 مهدی ودادی
تله 1384 سیروس الوند
اگه می تونی منو بگیر 1385 شاهد احمدلو
زن دوم 1386 سیروس الوند
چیزی شبیه معجزه 1386
دلداده 1388 قدرت الله صلح میرزایی
لج و لج بازی (یک بازی ساده) 1388 سید مهدی برقعی
اسرار پدری 1388
زنان ونوسی مردان مریخی 1389 کاظم راست گفتار
درباره زندگی 1390
شبکه نمایش خانگی
1391 برج آرام بازیگر مسعود اطیابی این فیلم در سینما اکران نشد و در سال 1392 وارد شبکه نمایش خانگی گردید.
جابر انصاری (متولد ۲۰ دی ۱۳۶۵ در تبریز) یک بازیکن فوتبال اهل ایران است؛ که در باشگاه فوتبال استقلال تهران بازی میکند. وی در نقل و انتقالات فصل ۹۵–۱۳۹۴ با عقد قرار دادی دو ساله به تیم استقلال تهران پیوست.
جابر انصاری با سانتر زیبای خسرو حیدری دروازه سوشا مکانی را باز کرد تا این برای دومین بار باشد که او با ضربه سر و ارسال خسرو حیدری در استقلال به گل برسد. جابر انصاری که در لیگ پانزدهم به جمع آبی پوشان پیوسته است در اولین دربی خود توانست تنها گل آبی پوشان را به ثمر برساند و برخلاف خیلی از بازیکنان دیگر که در چنین دیداری نمی توانند قابل قبول ظاهر شوند، بازی موثری از خود ارائه دهد و برای تیمش مثمرثمر ظاهر شود. وی که از قد و قامت کوتاه تری نسبت به بازیکنان دیگر بهره می برد در دومین بازی پیاپی توانسته است با استفاده از ضربه سر برای تیمش گلزنی کند. وی این دو گل را در حالی با سر به ثمر رساند که تیم های سپاهان و پرسپولیس از مدافعان بلند قامتی بهره می بردند.
داوود بهبودی خواننده ایرانی که ساکن لس آنجلس می باشد.
آلبومها :
عسل
هم صدا
فریاد عشق
طناز
نازی نازی
میمیرم برات
ناز گل
مهتاب خانوم
تویون مبارک (به ترکی)
دختر بابا (۱۳۸۳)
داوود در میانه متولد شده و فعالیت هنری خود را از 16سالگی با گیتار آغاز کرده وی در سال 1357برای اجرای کنسرت به لس آنجلس سفر میکند و با دختری ایرانی مقیم امریکا به نام مینا ازدواج میکند و حاصل این ازدواج 2 پسر است که فرزند اولش به کار هنری مشغول است و فرزند دومش در رشته علوم سیاسی در دانشگاه UCLA تحصیل میکند و با یک دختر آمریکایی هم دانشگاهی خود ازدواج کرده است.
دلارام خسروانی دختر جذابی است که عکس و فیلم و کلیپ آهنگ های دلارام را میتوانید به صورت رایگان از نکس لود دریافت کنید . دلارام دختری است که خوانندگی را با مادر خود در خانه تمرین میکند و از خود فیلم میگیرد دلارام حیوانات خانگی زیادی دارد و از ان ها نیز فیلم و عکس داخل اینستاگرام میگذارد .
دلارام خسروانی در اینستاگرام خود جنجال های زیادی به پا کرده است . در همین نزدیکیا با ملیکا تهامی که همه شما ایشان را میشناسید قرار گزاشته بودند و همدیگه رو دیده بودند . دلارام از ملیکا تهامی بسیار تعریف کرده بود و با یکدیگر دوست شده اند .
دلارام خسروانی همانطوری که گفتیم در خانه آهنگ های زیادی را از خواننده های زن و مرد تمرین میکند و با یک پسر که گیتار میزند آهنگ هایشان را ضبط میکنند .
دلارام دارای زندگی متوسطی است و با خوانندگی در اینستاگرام معروف شده است . این دختر سن کمی دارد و ظاهرا با کسی نامزد نیست . دلارام با کمک مادرش آهنگ ها را تمیرن میکند و اشکالاتش را مادرش رفع میکند .
عکس های دلارام خسروانی
دلارام در اینستاگرام عکس و فیلم های جنجالی زیادی گزاشت تا بعد از مدتی سیل فحش و توهین به این دختر بیچاره شروع شود و انواع فحش و توهین در دایرکت و نظرات مشاهده میشد .
این فحش ها بخاطر آهنگ های دلارام بود که کیفیت کمی داشت و مورد انتفاد شدید قرار میگرفت .
امروزه شاید بیشتر افراد دنبال عکس های جدید دلارام خسروانی و یا آهنگ های دلارام خسروانی هستند . تای اینکه دلارام تمام فیلم های خوانندگی خود را پاک کرد . الان دلارام روزانه فیلم و عکس میدهد ولی کمتر شاهد آهنگ از ایشان هستیم .
دلارم دارای کانال تلگرامی نیز هست که در آن انواع پست ها را منتشر میکند . اینستاگرام ایشان نیز معروف است و با ایدی delaramkhosravani ثبت شده است .
جدیدا اینستاگرام دلارام خسروانی هک شده است و همه دنبال آدرس جدید اینستاگرام دلارام خسروانی هستند ولی ایشان اصلا پیجی ندارند که معرفی شده باشد و به دنبال پس گرفتن پیج اصلی اینستاگرام خود هستند که به زودی توی کانال تلگرامش اعلام خواهند کرد .
آیدی کانال تلگرام ایشان نیز همین ادرس یعنی (delaramkhosravani) میباشد . این ۲ آدرس تلگرام دلارام خسروانی و آدرس اینستاگرام دلارام خسروانی بود که برای شما گزاشتیم .
حمید هیراد متولد 1 بهمن 1370 در تهران، خواننده می باشد
فارغ التحصیل لیسانس تاسیسات صنعتی است، عشق و علاقه در کنار هدف باعث شد تلاش هایش در عرصه موسیقی در نهایت دیده شود، وی با نوع جدیدی از بیان و اجرا توانست با حمایت شرکت موسیقی خود را شناخته تر کند
نام اصلی اش حمید حسین زاده است، هیراد نام هنری وی می باشد و به معنای خنده رو و آدم خوش اخلاق است و اصالتا شمالی است.
شروع فعالیت
علاقه اش از دوران نوجوانی 15 – 16 سالگی با شعر و شاعری آغاز شد، او که شاعر توانایی است خیلی زود به سمت علاقه خود در موسیقی سنتی رفت و همگام با ترانه سرایی موسیقی را آغاز کرد
کلاس
در اولین گام هنری آموزش موسیقی سنتی را آغاز کرد، سپس با چند کار نیم حرفه ای استعداد خود را محک زد اما برای دیده شدن نیاز به همکاری با شرکت های بزرگ هنری داشت.
ورود به شرکت آوازی نو
او بواسطه آشناهایش یکی از آهنگ های سنتی خود را به آقای حسن اردستانی مدیرعامل شرکت آوازی نو ارسال کرد که موجب قرار داد همکاری و ورود به این شرکت بزرگ شد
او تا یک سال به همراه تیم این شرکت در حال آنالیز بازار برای انتشار سبک جدید از موسیقی تلاش کرد و در نهایت در اواخر سال 95 شروع طوفانی داشت
از اولین آهنگ تا شهرت
اولین اهنگ او با گروه پازل بند در کنار آرین بهاری و علی رهبری در 15 اسفند 95 با نام بی تاب با استقبال خوب مردم منتشر شد ، اردیبهشت 96 آهنگ مستقل وی بنام مستم کن به بازار آمد اما شهرت وی تیر ماه 96 با آهنگ دلارام گروه پازل بند و سپس با معشوق به اوج خود رسید.
خصوصیات رفتاری
او به شدت ساکت و سر به زیر است تابحال هیچ گفتگوی مستقلی نداشته است، دوست ندارد وارد حاشیه شود در کار اما پرانرژی و با هیجان است
نوع موسیقی متفاوت هیراد
مهمترین خصوصیت آهنگ های حمید هیراد را میتوان اشعار آن دانست
اشعار مورد انتخاب او اکثرا دارای فضای تغزلی هستند. این در حالی است که موسیقی «هاوس» یا «ای دی ام» با حال و هوای پاپ ارایه دهنده این اشعار تغزلی هستند
همچنین نوع آواز حمید هیراد نیز یادآور موسیقی تلفیقی این روزها است.
ازدواج + عشق
حمید هیراد هنوز ازدواج نکرده و مجرد است او یکبار در سن 21 سالگی عاشق شده ولی کسی که دوست داشتن فوت کرده است و دیگر در این دنیا نیست.
حمید هیراد که اولین قطعه او با با نام بی تاب با همکاری گروه پازل و علی رهبری و آرین بهاری بطور رسمی در سال ۱۳۹۶ مجوز انتشار یافت یکی از خواننده های جدید و محبوب کشور است که در این پست از سایت نسیم فان مروری کوتاه بر بیوگرافی حمید هیراد خواهیم داشت.
حمید هیراد که به تازگی آهنگ های او وارد دنیای موسیقی ایران شده است در حال حاضر تعداد اندکی آهنگ دارد که عبارتند از:
شب که شد
رسوایی
فراموش کن
مستم کن
معشوقه
دلارام
خدا (بزودی)
آهنگ بعدی حمید هیراد “خدا” نام دارد که به گفته خودش در کانال رسمی تلگرام حمید هیراد قرار است در ماه محرم منتشر شود
صغری عبِیسی با نام هنری آفرین (متولد ۲۲ اسفند ۱۳۳۰ در لاهیجان) بازیگر ایرانی است. ایرج صادق پور (متولد ۱۳۱۹ – درگذشته ۱ بهمن ۱۳۶۹) تهیهکننده، فیلمبردار، تدوینگر و عکاس اهل ایران بوده است.
وی همسر آفرین (صغری) عبیسی (بازیگر) و برادر منوچهر صادقپور (سینماگر) بوده است. بازیگر «تنهایی لیلا» که سینما را با فیلم هایی چون «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، «خانه ای کنار ابرها»، «عصر روز دهم»، «تقاطع»، «بید مجنون»، «قدمگاه» و…. تجربه کرده است. آفرین عبیسی اصولاً خیلی اهل گفت و گو نیست و کمتر با اهالی رسانه وارد گپ و گفت می شود. او مهمان یک فنجان چای بانی فیلم شد و از فعالیت های اخیرش گفت، از حضور رییس جدید سازمان صدا و سیما و توقعاتی که به عنوان یک بازیگر پیشکسوت از مدیر سازمان می تواند داشته باشد. عبیسی گفت باید بروم رییس سازمان را ببینم و با ایشان یک فنجان چای بخورم و حرف هایم را به ایشان بزنم، مگر ایشان رییس من نیستند؟!
خانم عبیسی مشغول بازی در فیلم «۲۴ سپتامبر» هستید؟ – بله این روزها در مشهد مشغول به کار هستیم. این فیلم اولین تجربه کارگردانی خانم ابراهیم وند است. آقای متولی (مدیرتولید) با من تماس گرفتند و گفتند یک فیلمی داریم سناریو را بفرستم مطالعه کنید؟ گفتم نه من الان سناریوی دیگری را مطالعه می کنم. دو کار همزمان انجام نمی دهم. یک ماه گذشت دوباره تماس گرفتند که خانم کار قبلی چه شد؟! به نتیجه نرسید؟ – آن کار هنوز در بحث بودجه مشکل دارد. سینما بود یا تلویزیون؟ – یک کار برای سینما بود و یک کار برای تلویزیون، اما هنوز انجام نشده اجازه بدهید راجع به آن صحبت نکنم. گفتم هنوز در حال مطالعه هستم. گفتند سناریوی ما را نمی خوانی؟! گفتم چون قرار نیست کار کنم چرا باید بخوانم؟! کار به ماه سوم رسید! من مشغول مطالعه سناریوها و زندگی خودم بودم که خانم سحر مصیبی زنگ زد. من با خانم مصیبی سر فیلم سینمایی «قدمگاه» آقای عسگرپور آشنا بودم. با خانواده مصیبی هم از سال ۴۷ آشنا بودم. گفت یک قصه دارم بفرستم؟ گفتم من دو فیلمنامه در دست دارم که هنوز راه نیفتاده ولی ممکن است بزودی تکلیف شان روشن شود! گفت شما بخوانید هماهنگ می کنیم. آقای متولی قبلاً قصه را تا حدودی برای من تعریف کرده بودند. قصه را خانم مصیبی فرستادند و من خواندم، شب اول قصه مرا خیلی اذیت کرد. زنگ زدم گفتم سحر خواندم ولی خیلی اذیت شدم! گفت می خواهی فردا ماشین بفرستم بیایی، یک فنجان چای بخوریم، کارگردان را ببینی، آشنا بشوی، ببینی اصلاً دلت می خواهد کار کنی یا نه؟! خانم ابراهیم وند را دیدم با ایشان آشنا شدم و در انتها متوجه شدم این همان قصه ای بود که آقای متولی گفته بودند. من چهار ماه گفتم نه و امروز اینجا نشستم! گپ و گفت اولیه را زدیم، بحث کردیم، کارگردانمان جوان است، کار اولش است، گفتند به من کمک کنید و ما هم دست به دست ایشان دادیم تا یک اتفاق خوب رخ بدهد. ایشان سابقه کار تهیه کنندگی داشتند و این فیلم تجربه اول شان در کارگردانی است. گفتم حتماً خیر است شروع کردیم. من گوشه هایی از فیلم را دیشب به اتفاق بهمن زرین پور دیدم… – خب، دوست داشتید? فکر می کنم یکی از بهترین تجارب شما در دوران بازیگری تان در این فیلم رقم خورده است؟ – لطف شماست. به نظرم نقش سنگینی بود… – خیلی کار سختی بود. انرژی زیادی گذاشتم و خدا را شکر وظیفه ام را به نحو احسن انجام دادم. راضی ام که سهم ام را به نوبه خودم در این فیلم انجام دادم و سعی کردم هر چه در توان دارم برای ایفای نقش این مادر به کار ببندم. از تلویزیون چه خبر؟ – آقای شفیعی یک کار داشتند به کارگردانی آقای سلطانی که پیشنهاد شد.
بیوگرافی آفرین عبیسی
سحرخیزان… – بله، قصه حاضر نیست قرار است بازنویسی شود. شما اصولاً خیلی اهل تلویزیون نیستید؟ – درست می گویید. حوصله کار طولانی مدت در تلویزیون را ندارید؟ – نه موضوع حوصله نیست. امکانات لازم برای ساخت یک کار قوی وجود ندارد. به نظر من اگر بازیگر آسایش نداشته باشد نمی تواند کار کند. بازیگران ما الحمدا… این روزها به سختی کار می کنند، خب این چه کاری است. خانه می نشینی، کم می خوری، گرد می خوابی، مجبور نیستی! ما یک حقوق بازنشستگی داریم خدا را شکر! خب خیلی ها این حقوق بازنشستگی را ندارند؟ – نباید مجبور باشند. چرا! آقا ما دیگر بازیگر خوب و قوی نداریم پس باید برای این بازیگران خوب و قوی که مانده اند ارزش بگذاریم! قبول ندارید؟! بله… – شما می خواهی یک لقمه نان و پنیر بخوری ۶ جا را می گردی، کجا نانش تازه است، خمیر فلان جا چطوریه؟ جوش شیرین دارد یا خیر؟! معلوم است که هر چیزی نمی خوری چون اگر بخوری زخم معده می گیری! ما در این حرفه با آدم طرف هستیم. خب این آدم ها از بین می روند! ما مگر چند هنرمند کاربلد داریم؟! اگر مهم هستند که باید به آنها اهمیت داده شود اگر هم نه که… امروز تودیع و معارفه رئیس جدید صدا و سیماست. به عنوان یک بازیگر با سابقه و پیشکسوت چه توقعی از ایشان دارید؟ ـ من باید بروم خدمت ایشان، آنجا می گویم چه توقعی دارم. می خواهم بروم خدمت ایشان چای بخورم. مگر ایشان رئیس من نیست! (تلفن همراه زنگ می خورد) آقا تلفن ات را خاموش کن! (می خندد) الان اگر تلفن من زنگ خورده بود چه می گفتی!؟ اگر تمام صحبت های من را ننویسی خودت می دانی! (می خندد) دلم می خواهد با رئیس جدید تلویزیون نشست داشته باشم، درددل کنم، حرف بزنم، من ۶۴ سال سن دارم، نیم قرن را گذراندم و می خواهم بگویم چه توقعی دارم! دوست دارم با وی و سلیقه اش از نزدیک آشنا شوم. ایشان رئیس شغل من است من باید او را ببینم و بعد بگویم چه می خواهم. این بنده خدا که الان آمده فعلاً درگیر است، تا بیاید گذشته را جبران کند فعلاً بار مسائل گذشته روی دوش ایشان است. حالا باید بیاید مشکلات قبلی را حل و فصل کند تا بعد ببیند خودش چه برنامه ای دارد. همین که آمده اند خودش خیر است. خودشان خوب می دانند چه کاری باید بکنند.
بواسطه خواهر بازیگرش مهناز غمخوار وقتی تنها 4 ساله بود در سال 1370 روی صحنه نمایش در تئاتر رفت، سپس او در سال 1374 با فیلم دشمن با کارگردانی عباس بابویهی شروع حرفه ای داشت.
بازیگریانی که فراموش شدند
اغلب بازیگرانی که در سنین پایین شروع به فعالیت در عرصه هنر و بازیگری کردند خیلی زود کنار رفتند که مونا غمخوار نیز از این دست افراد بود، اما او تلاش دارد دوباره به این حرفه وارد شود
خانوم غمخوار متاهل بوده و با شخصی بنام امید ازدواج کرده و صاحب یک پسر بنام رادین است
بازگشت با سریال
بازی او در سریال یادداشت های یک زن خانه دار در سال 94 برای شبکه پنج دوباره او را به عرصه فعالیت هنری بازگرداند و امیدواریم فعالیت او همواره تداوم داشته باشد
● سریال خانه ما
● دشمن
● سریال خاله سارا
● ویرانگر
● تله فیلم مراسم آبرومندانه
● یادداشت های یک زن خانه دار
و …
او در تئاتر نیست حضور فعالی دارد
بازیگری برای رامبد
او که به همراه تعدادی از بازیگران نوستالژی و فراموش شده دهه 70 در خندوانه حضور داشت، قرار شد درفیلمی به کارگردانی رامبد جوان و با حضور همه بازیگران فراموش شده آن دهه بازی کنند.