بیماری لوپوس یکی از انواع بیماری خود ایمنی است و زمانی رخ می دهد که سیستم ایمنی بدن بیمار شروع به حمله بافت ها و اندام های بدن خود فرد می کند. این حملات باعث التهاب، ورم و آسیب دیدن نقاط مختلف بدن همچون مفاصل، پوست، کلیه ها، خون، قلب و ریه می شود.
از آنجاییکه علایم لوپوس مشابه علایم بیماری های مختلف دیگری نیز می باشد، تشخیص لوپوس سخت می باشد. بعضی افراد مستعد ابتلا به این بیماری بدنیا می آیند و عوامل ساده و معمولی همچون عفونت ها، مصرف بعضی دارو های خاص و یا حتی نور خورشید محرک ابتلای آنها به لوپوس می شود. هرچند درمان کاملی برای لوپوس وجود ندارد، اما انواع درمان ها برای کنترل بیماری و کاهش شدت آن موجود م
[ads2]ی باشد.
لوپوس اریتماتوی قرص مانند (DLE) – این نوع لوپوس معمولا پوستی که در برابر آفتاب قرار گرفته را تحت تاثیر قرار داده و تاثیری برروی اندام های حیاتی نمی گذارد. شایعات قرص مانند (گرد) این بیماری معمولا بعد از بهبود باعث باقی ماندن جای آنها برروی پوست می شوند.
لوپوس اریتماتوی سیستماتیک (SLE) – این نوع لوپوس جدی تر بوده و می تواند باعث بوجود آمدن جوش ها و کهیر هایی شکل پروانه برروی پوست بینی و گونه ها و در صورت درمان نشدن برروی تمام پوست بدن شود.
بجز آسیب دیدن پوست بیماری لوپوس می تواند باعث ملتهب شدن و یا آسیب دیدن مفاصل، ماهیچه ها، غشاء درونی یا اطرفا ریه، قلب کلیه و مغز شود.
افراد مبتلا به بیماری لوپوس علایمی دقیقا مشابه همدیگر را نشان نمی دهند. این علایم و نشانه ها گاهی بسرعت آمده، گاهی آرام آرام ظاهر شده، در شدت های مختلف خود را نشان داده و همچنین می توانند دائمی و یا موقتی باشند.
اکثر افراد مبتلا به لوپوس مبتلا به مشکل مشخصی که آن را شعله ور شدن می نامند شده و بعد از مدتی این مشکل برطرف شده و بهبود می یابد و ممکن است دوباره این چرخه تکرار شود.
علایم و نشانه هایی که افراد در هنگام ابتلا به لوپوس حس می کنند، بسته به قسمتی از بدن که درگیر بیماری است، متفاوت می باشد. با این حال، علایم معمول بیماری لوپوس شامل:
خستگی و تب
درد مفصل، خشکی و ورم
جوش ها و نواحی ملتهب شبیه پروانه برروی صورت
ضایعات پوستی که با قرار گرفت در برابر آفتاب بدتر می شوند
سفید شدن و یا آبی شدن انگشتان در سرما و یا مواقع استرس زا
تنگی نفس
درد قفسه سینه
خشکی چشم ها
سردرد، گیجی و از دست دادن حافظه
در صورتیکه هرکدام از علایم بالا را درخود و یا سایر نزدیکانتان مشاهده کردید به پزشک مراجعه نمایید.
بیماری لوپوس زمانی رخ می دهد که سیستم ایمنی بدن شما شروع به حمله به بافت های سالم بدن می کند. بنظر می رسد که لوپوس در نتیجه ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی رخ می دهد. بنظر می رسد که افرادیکه استعداد ارثی این بیماری را در خود دارند با قرار گرفتن دربرابر عوامل خاص در محیط مبتلا به بیماری لوپوس می شوند. با اینحال دلیل ابتلا به لوپوس در اکثر موارد ناشناخته می باشد. بعضی از محرک های بلقوهی ابتلا به این بیماری قرار گرفتن در برابر نور خورشید، سیگار کشیدن، استرس شدید و مصرف داروهایی خاص همچون داروهای ضد سرع، داروهای فشارخون و همچنین بعضی از انواع آنتی بیوتیک ها باشند. افرادیکه بدلیل مصرف دارو به این بیماری مبتلا شده اند معمولا با قطع مصرف دارو بیماریشان بهبود می یابد.
عواملی همچون زن بودن، سنین بین ۱۵ تا ۴۰ سال و نژاد (نژادهای آسیایی، سفیدپوست و آفریقایی آمریکایی در خطر بیشتری هستند) برروی ابتلا به این بیماری اثر گذاشته و خطر ابتلا به بیماری لوپوس را افزایش می دهند.
التهابی که توسط بیماری لوپوس بوجود می آید می تواند باعث نارسایی کلیه و آسیب دیدن کلیه ها، اختلالات حافظه، کم خونی، خونریزی و یا التهاب رگ ها، بیماری های ریوی و بیماری های قلبی شود.
همچنین ابتلا به بیماری لوپوس خطر عفونت، سرطان و مشکلات بارداری را افزایش دهد.
درمان بیماری لوپوس بسته به نوع علایم و نشانه های بروز کرده متفاوت است. مشخص کردن اینکه شما بدرمان خاصی احتیاج داشته یا نه و نوع آن درمان نیاز به بررسی پزشک دارد. داروهایی که عموما برای درمان این بیماری استفاده می شوند شامل داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAIDs)، داروهای ضد مالاریا، کورتیکواستروئیدها (Corticosteroids) و داروهای سرکوب کننده ایمنی (Immunosuppressants) می باشند.
مصرف و عدم مصرف این داروها، میزان و نوعشان و نحوه مصرف آنها همه باید با دستور پزشک باشد.
در صورت ابتلا به بیماری لوپوس با تغییراتی در سبک زندگی و رعایت مواردی می شود تاحدودی جلوی شعله ور شدن های بیماری را گرفته و راحت تر با بیماری زندگی نمود. این عوامل شامل:
استراحت کافی
محافظت از پوست در برابر آفتاب
ورزش منظم
ترک سیگار
رژیم غذایی سالم
درمان لوپوس با طب جایگزین
بعضی اوقات مصرف بعضی از داروهای طب جایگزین بهمراه داروهای تجویز شده می تواند به درمان این بیماری کمک نماید. قبل از مصرف این داروها با پزشکتان در اینباره مشورت نمایید. درمان های مکمل و جایگزین برای لوپوس عبارتند از:
استفاده از مکمل های حاوی آندروسترون (DHEA)
استفاده از تخم کتان چراکه این بذر می تواند تا حدودی التهاب را کاهش دهد.
استفاده از روغن ماهی چرا که امگا ۳ درون این روغن برای درمان لوپوس مفید می باشد.
مصرف ویتامین D هم ممکن است تاثیری بر درمان این بیماری داشته باشد.
بنابر اعلام نگین خودرو، پس از رنو تلیسمان و رنو کولئوس که به ترتیب پرفروشترین خودروهای سدان و SUVبازار ایران در سال ۹۶ شناخته شدهاند، رنو مگان ۲۰۱۸ پس از چندین سال به میان طرفداران بیشمار این خودرو در کشور بازمیگردد.
رنو مگان پرچمدار خانواده رنو و در زمره موفقترین و پرفروشترین سدانهای سایز متوسط دنیاست که البته در مقایسه با رقیبان خود مثل تویوتا کرولا، هیوندای النترا، کیا سراتو، سیتروئن ۴ از اتاق بزرگتر و ظاهری زیباتر برخوردار است.
رنو مگان با سابقه طولانی حضور در بازارهای جهانی، افتخارات متعددی را در کارنامه خود دارد. با این وجود هماکنون رنو مگان جدید به کمک زبان طراحی جدید رنو، امکانات قابل توجه و استفاده از آخرین تکنولوژی روز، بیشترین میزان استقبال و محبوبیت را در تاریخچه عرضه خود تجربه میکند. جایزه فرمان طلایی اروپا در سال ۲۰۱۶ ، جایزه بهترین خودرو سایز متوسط سال ۲۰۱۶ و جایزه بهترین خودرو خانواده سال ۲۰۱۷ نمونهای از پیروزی و درخشش مگان در آخرین ارزیابیهای جهانی است.
مگان جدید در سه تیپ بدنه هاچبک، سدان و استیت (استیشن) در بازار جهانی حضور دارد، اما نسخه سدان این خودرو برای بازار ایران جذابیت بیشتری داشته و مگان صندوقدار در نیمه اول سال جدید وارد کشور میشود.
بزرگترین مشکل در مورد استفاده ازMobile App این است که طیف گسترده ای از دستگاه ها به این منظور ساخته شده اند. توسعه دهندگان زیادی از این برنامه به دلیل فراوانی دستگاه ها استفاده می کنند. در این مقاله می توانید به راحتی و به سرعت لیستی از دستگاه های پیشنهادی را در اختیار داشته باشید. این برنامه به شما این امکان را می دهد تا به راحتی تمام دستگاه های موجود را آزمایش کنید.
مراحل
وارد کردن مشخصات برنامه
مشخصات برنامه خود را وارد کنید. اگر برنامه ی شما برای دستگاه هایی طراحی شده است که رزولوشن صفحه و یا اندازه ی صفحه ی خاصی دارند, تنها دستگاه هایی که از این برنامه پشتیبانی می کنند را مشاهده خواهید کرد.
لیست دستگاه های سازگار
لیستی از دستگاه های محبوبی که از این برنامه استفاده می کنند, تهیه کنید. اگر برنامه ی مورد نظر شما در حال انتشار باشد و آماری برای آن وجود ندارد, می توانید از برنامه ی مشابه با آن استفاده کنید.
بازار جهانی را ارزیابی کنید. آمار جهانی طبق استفاده ی دستگاه ها از این برنامه, مدل هایی را به شما نمایش می دهند.
اعلامیه های فروشندگان را بررسی کنید. با این کار می توانید پیش بینی کنید که چه مارک های در آینده بازار را به دست خواهند گرفت.
ماتریس سازگاری دستگاه را ایجاد کنید. اطلاعات لیست را با یکدیگر مقایسه کنید. اگر برخی دستگاه ها هنوز به لیست اضافه نشده اند, آنها را نیز اضافه کنید.
بررسی دستگاه های مشابه
دستگاه هایی را که ویژگی مشابه دارند پیدا کنید. تمام نسخه های OS، صفحه نمایش ها و ویژگی های سخت افزاری دستگاه ها را بررسی کنید.
از یک شبیه ساز استفاده کنید. این ها خیلی شبیه دستگاه های واقعی نیستند اما مفید می باشند.
مادر یعنی دلسوز و بی قرار، مادر یعنی امید در سختی ها، مادر یعنی رایحه ی خوش گل ها، مادر یعنی تمام وجود ما.
ای که همه جا هستی و بوی تو آرامش بخش دل هاست.
ای که پادشاهان قدرتمند گدای دستای تواند. ای کسی که بهشت بی صبرانه مشتاق تو است.
بگو چگونه ستایش جان سوزی هایت را کنم، بگو چگونه شب هایی را که در خواب ناز بودم و تو بیدار ماندی را جبران کنم، بگو چگونه دوایی باشم بر درد های زندگی ات.
ای مادرم بدان تا تو به بهشت نروی به بهشت نمی روم، بدان پس از گذشت سال ها، سال مهرت در دلم جاری می ماند.
دوستت دارم، اشک های گوشه چشمت را هنگام موفقیتم دوست دارم
نگاه مادرانه ات را هنگام جدایی ها دوست دارم و تا ابد محتاج دستانت هستم، محتاج دستانی که سرم را نوازش می کرد، محتاج دستانی که پارچه ی خنک بر پیشانیم نهاد.
حتی محتاج آن دستانی هستم که سیلی بر صورتم نهاد و راه بد و راست را به من نشان داد.
ای مادرم، ای کسی که هر چه گویم تلافی جانسوزی هایت نمی شود.
ای کسی که آوردن نامت پر افتخار تر از قهرمان شدن در جهان است
به خاط تمام خوبی هایی که در حقم کردی و من نادیده گرفتم مرا ببخش.
اگر می خواهید وزن کم کنید, آرام و با دقت غذا خوردن باعث می شود غذای کمتری بخورید و وزن کم کنید. تحقیقات نشان داده است که تا ذهن انسان متوجه شود که دیگر گرسنه نیست مدتی طول می کشد. اگر شما به سرعت غذا بخورید, ذهن شما متوجه نمی شود که چه حجم غذایی را مصرف کرده اید در نتیجه زیاد غذا می خورید و اضافه وزن پیدا می کنید. بسیاری از مطالعات نشان داده است که آرام و با دقت غذا خوردن بهکاهش وزن شما کمک می کند. می توانید با انجام دادن برخی راه های ساده به کاهش سرعت غذا خوردن و وزن خود کمک کنید.
20-30 دقیقه برای غذا خوردن خود زمان بگذارید. تحقیقات نشان داده است که این مدت زمان برای غذا خوردن می تواند به کاهش وزن کمک کند. هورمون هایی که خبر سیر شدن را به مغز می رسانند زمان لازم را برای رساندن این پیام پیدا می کنند.
اگر با سرعت غذا می خورید, می توانید از این روش به اندازه ی کافی بهره ببرید. با مرور زمان از این کار خود راضی خواهید شد.
بعد از هر لقمه قاشق را روی بشقاب بگذارید. این کار سرعت غذا خوردن شما را کاهش می دهد.
هنگام غذا خوردن با خانواده و دوستان خود صحبت کنید. به جای تمرکز روی غذا خوردن در مکالمه ها شرکت کنید و از سرعت غذا خوردن خود بکاهید.
آرام غذا خوردن
لقمه های کوچک بخورید. بیشتر اوقات ما قاشق های خود را کاملا پر می کنیم و هنگام جویدن قاشق بعد را آماده می کنیم. با این کار سرعت غذا خوردن شما زیاد می شود و در هر وعده ی غذایی بیشتر غذا می خورید. پس دقت کنید که در هر قاشق خود غذای کمتری قرار دهید. سعی کنید نیمی از غذایی که قبلا درون قاشق می گذاشتید را کم کنید.
هم چنین دقت کنید که غذا را کاملا بجوید. این کار نیز سرعت غذا خوردن شما را کاهش می دهد. به علاوه جویدن زیاد غذا به شما این فرصت را می دهد تا به خوبی از طعم غذا لذت ببرید.
هنگام غذا خوردن آب بنوشید. نوشیدن آب هنگام خوردن غذا مزایای زیادی برای شما به همراه خواهد داشت. برای کاهش سرعت غذا خوردن, هر بار قاشق خود را روی بشقاب قرار دهید و کمی آب بنوشید.
هرچه آب بیشتری در حین غذا خوردن بخورید, احساس سیری بیشتری را احساس خواهید کرد, در حالیکه مایع بدون کالری مصرف کرده اید. به علاوه با این کار مصرف روزانه ی آب خود را افزایش خواهید داد. با این کار می توانید به هدف 13 لیوان آب در روز دست پیدا کنید.
بخش دوم : با دقت غذا خوردن
وقتی سیر شدید, از غذا خوردن دست بکشید. خوبی دیگر آهسته غذا خوردن این است که متوجه می شوید چه زمانی سیر هستید. به این موضوع ” درک غذایی ” نیز می گویند. شما به صدای بدن خود گوش می دهید, هر زمان که گرسنه شدید غذا می خورید و هر زمان که احساس سیری کردید از غذا خوردن دست می کشید. با این کار می توانید وزن خود را کاهش دهید.
وقتی آرام غذا می خورید, بیشتر دوست دارید از غذا خوردن دست بکشید.این بدین دلیل است که مغز و معده ی شما هنگام غذا خوردن می توانند راحتتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. وقتی سریع غذا می خورید, معمولا تا زمانی غذا می خورید که معده ی شما پر شده است, نه زمانی که سیر شده اید.
وقتی احساس سیری داشتید دست از غذا بکشید, نه زمانی که معده ی شما پر شده است. با این کار کالری اضافه وارد بدن شما نمی شود.
طرز غلط غذا خوردن
هنگام غذا خوردن از مواردی که باعث پرت شدن حواس شما می شود, بپرهیزید. برای کاهش سرعت غذا خوردن خود از مواردی که باعث حواس پرتی شما می شود دوری کنید. این کار باعث می شود بتوانید روی سرعت غذا خوردن خود تمرکز کنید.
مطالعات نشان داده است که اگر هنگام غذا خوردن حواستان پرت چیز دیگری باشد, غذای بیشتری می خورید و در بلند مدت دچار اضافه وزن خواهید شد.
سعی کنید به مدت 20-30 دقیقه ای که غذا می خورید از تمام عواملی که موجب پرت شدن حواس شما می شود, دوری کنید. گوشی خود را کنار بگذارید, لپ تاپ و تلویزیون را خاموش کنید.
سعی کنید قبل از خوردن وعده ی غذایی خیلی گرسنه نباشید. وقتی خیلی گرسنه هستید کنترل سرعت غذا خوردن شما خیلی سخت می شود. میزان گرسنگی خود را مدیریت کنید تا بتوانید غذای اصلی را آرام تر میل کنید.
نشانه های گرسنگی خود را بدانید. اگر در هنگام گرسنگی دچار سرگیجه می شوید باید بیشتر به گرسنگی خود توجه کنید. اگر چنین علامتی را مشاهده کردید سریعا کمی غذا بخورید تا هنگام خوردن غذای اصلی خیلی گرسنه نباشید.
هم چنین به زمان غذای خود نیز توجه کنید.
به عنوان مثال، اگر ناهار ساعت 12 سرو می شود, شام نباید تا ساعت 7:30 عصر سرو شود, زیرا در این مدت زمانی نباید نیازی به غذای اصلی داشته باشید. سعی کنید میان وعده های کوچکی در بین وعده های اصلی غذا مصرف کنید تا سطح گرسنگی شما کنترل شود.
با دقت غذا خوردن
با دقت غذا بخورید. عدم توجه به خوردن غذا ممکن است کاهش وزن را برای شما سخت کند. بی توجهی هنگام غذا خوردن ممکن است باعث شود نتوانید به موقع احساس سیری کنید و بیش از اندازه غذا بخورید و اضافه وزن پیدا کنید.
سعی کنید هیچوقت در ماشین یا جلوی تلویزیون غذا نخورید. این موارد توجه شما را به غذا خوردن کم می کنند. سعی کنید روی غذا خوردن خود تمرکز کنید. به طعم غذا فکر کنید, به ترکیبات مواد غذایی فکر کنید. از چه طعم هایی استفاده شده است. با خوردن این غذا چه احساسی پیدا می کنید.
هر سال نزدیک نوروز حال و هوای دوستان و اطرافیان عوض میشود و به خاطر خانه تکانی و آماده شدن برای نوروز جنب و جوش زیادی دارند و در خیابان مردم را میبینیم که با کیسه های خرید عید به سمت خانه در حرکت اند و یا ویترین مغازه ها را تماشا میکنن و معمولا خانواده های کوچک بصورت دسته جمعی به خرید می روند و پدر دست بچه ها را میگیرد و با هم حرکت میکنند که صحنه های زیبایی است.
نزدیک سال تحویل همه لباسهای نو به تن میکنیم و برای فرارسیدن سال نو لحظه شماری میکنیم و در آخرین دقایق همراه خانواده در کنار سفره ی هفت سین می نشینیم و پدر معمولا قرآن میخواند و همه سعی دارند ثانیه های شروع سال را در حال ذکر و دعا باشند.
وقتی که سال تحویل میشود روبوسی میکنیم و سال نو را به همدیگر تبریک میگوییم و لحظات شادی به وجود می آید.
در تعطیلات به دیدن فامیل و دوستان میرویم و معمولا کوچک تر ها اول به دیدن بزرگترها میروند و بعد از آن بزرگتر ها در فرصت مناسب به بازدید کوچک تر ها میروند و این رسم خیلی خوب است ٬ چون هم دید و بازدید انجام میشود و هم آداب و رسوم احترام به بزرگتر زنده نگه داشته میشود.
در نوروز همه بوی تازگی میدهند و مخصوصا پسر بچه ها خیلی مواظب اند که شلوار و لباس عیدشان کثیف و خاکی نشود.
ما باید در تعطیلات به مرور درسهایی که در طول سال خوانده ایم بپردازیم چون ممکن است این تعطیلات باعث شود آنها را فراموش کنیم. با این کار برای امتحانات آخر سال هم آماده میشویم و تابستان خوبی خواهیم داشت.
ما خیلی تعطیلات نوروز را دوست داریم برای اینکه معمولا از بزرگ تر ها عیدی میگیریم و پسر عمو و پسر خاله و دای و پسر عمه هایمان را بیشتر میبینیم.
بعضی ها در نوروز به مسافرت میروند که این کار خیلی خوب است ولی باید مواظب باشیم در هنگام رانندگی تند نرویم و سرعت مناسب داشته باشیم چون ممکن است تصادف بشود و اتفاقی برای ما و دیگران بیفتد و تعطیلاتمان خراب شود.
در روز سیزده به در به طبیعت میرویم و روز خوبی را میگذرانیم ٬ من همیشه دوست دارم روز بعد از سیزده به در هم تعطیل باشد تا بتوانم برای رفتن به مدرسه آماده شوم.
ما نباید در این روز طبیعت را آلوده کنیم و شاخه های درختان را بشکنیم و یا آتش بزنیم.
وقتی تعطیلات تمام میشود٬ باز هم باید به مدرسه برویم و درس بخوانیم تا بتوانیم در آخر سال نمره های خوبی بگیریم و در آینده شغل مناسبی داشته باشیم.
دوستان عزیز سلام …… بعد از کلی تاخیر اومدم سال نو رو ( که دیگه زیاد هم نو نیست! )تبریک بگم و اینکه امیدوارم سال خوبی داشته باشین و آرزوهاتون توی امسال برآورده به خیر بشه …..!
سبزه هام خیلی خوب شدن و ازشون هم با گوشیم عکس گرفته بودم که بذارم اینجا ولی گوشیم ویروسی شد و تموم عکس ها پرید ….! اگه تونستم بازیابیشون کنم حتما عکسشونو میذارم ….
یادش بخیر … مدرسه که میرفتیم بعد از عید اولین انشای کلاس در مورد تعطیلات نوروز بود و من هم که این رو میدونستم هر سال توی دفتر خاطراتم تمام اتفاقات مهم نوروز رو مینوشتم که برای انشای کلاس یادم باشه !!! این هم انشای امسال من :
تعطیلات نوروز امسال خیلی خوش گذشت …. حسابی زده بودیم توی خط به جا آوردن صله ارحام و تست کردن نوع آجیل و شیرینی اقوام …. !
سه روز اول رو که همش ما عید دیدنی رفتیم و عیدی جمع کردیم !!!!! …. و البته یه مقداری هم عیدی دادیم …. !
بعدش یه مسافرت سه چهار روزه رفتیم نوار جنوبی کشور رو گشتیم که به خاطر شلوغی بیش از حد از ادامه مسافرت منصرف شدیم و برگشتیم ….
چند روز آخر رو هم یا رفتیم مهمونی و یا مهمون دعوت کردیم و چون تو خونه جدید تا حالا مهمونی نداده بودیم ، تموم فک و فامیل و دوستان رو گروه گروه دعوت کردیم و چهار روز پشت سر هم مهمون داشتیم ….. تقریبا سه تا 50 نفر و یه شش نفره ….! (آخری یکی از دوستای دوره کارشناسیم بود که با خانواده اش دعوتشون کردم و جای بقیه دوستان خالی بود …. )
هنوزم که هنوزه با خودم میگم این ما بودیم که این همه مهمون رو راه انداختیم ….؟!!
خلاصه رسیدیم به سیزده بدر و با کل فامیل توی خونه باغ یکی از اقوام جمع شدیم … و بعدش هم دیگه هر کی برگشت خونه و شهر خودش …
حالا همه اینا رو گفتم که بگم توی این چند روز من و آقای همسر درس و مشق و تعطیل کرده بودیم و بعدش رسیدیم به قسمت چه کنم چه کنم ماجرا ….!
و اینکه توی این چند روز حسابی مشغول انجام پروژه های نوروزی اساتید بودیم ….و هر چی خوشی کردیم از تو چشمون در اومد !!!! ولی خوب دیگه همه میدونن روی درس خوندن توی نوروز نمیشه حساب باز کرد !
سر آغاز جشن نوروز، روز نخست ماه فروردین (روز اورمزد) است و چون برخلاف سایر جشنها برابری نام ماه و روز را به دوش نمیکشد ، بر سایر جشنهای ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانههای بسیار است، اما آنچه به آن جنبهی راز وارگی میبخشد…
، آیینهای بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام میگیرد. اگر نوروز همیشه و در همه جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز میشود ، حیرت انگیز نیست چرا که بینظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان ، نا آرامی را ریشهی آرامش و پریشانی را اساس سامان میدانستند و چه بسا که در پارهای از مراسم نوروزی ، آنها را به عمد بوجود میآوردند ، چنان که در رسم باز گشت…
مردگان (از ۲۶ اسفند تا ۵ فروردین) چون عقیده داشتند که فروهرها یا ارواح درگذشتگان باز میگردند ، افرادی با صورتکهای سیاه برای تمثیل در کوچه و بازار به آمد و رفت میپرداختند و بدینگونه فاصلهی میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم میریختند و قانون و نظم یک ساله را محو میکردند.
باز ماندهی این رسم ، آمدن حاجی فیروز یا آتش افروز بود که تا چند سال پیش نیز ادامه داشت. از دیگر آشفتگیهای ساختگی ، رسم میر نوروزی ، یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در این رسم به قصد تفریح کسی را از طبقههای پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر میگزیدند و سلطان موقت بر طبق قواعدی اگر فرمانهای بیجا صادر میکرد ، از مقام امیری بر کنار میشد. حافظ نیز در یکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار میر نوروزی گوشهی چشمی دارد: سخن در پرده میگویم ، چو گل از غنچه بیرونای که بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزی. خانه تکانی هم به این نکته اشاره دارد ؛ نخست درهم ریختگی ، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زیر و رو میشد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتا خانهها را رنگ آمیزی میکردند و اگر میسر نمیشد ، دست کم همان اتاقی که هفت سین را در آن میچیدند ، سفید میشد.
اثاثیهی کهنه را به دور میریختند و نو به جایش میخریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگیها و اندوههای یک ساله بود واجب میدانستند. ظرفهای مسین را به رویگران میسپردند. نقرهها را جلا میدادند. گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک میکردند.
فرش و گلیمها را غاز تیرگیهای یک ساله میزدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان ، فروهرها (ریشهی کلمهی فروردین) در این روزها به خانه و کاشانهی خود باز میگردند ، اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال میشوند و برای باز ماندگان خود دعا میفرستند و اگر نه ، غمگین و افسرده باز میگردند. از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر میسوزاندند و شمع و چراغ میافروختند. در بعضی نقاط ایران رسم است که زنها شب آخرین جمعهی سال بهترین غذا را میپختند و بر گور درگذشتگان میپاشیدند و روز پیش از نوروز را که همان عرفه یا علفه و یا به قولی بی بی حور باشد ، به خانهای که در طول سال در گذشتهای داشت به پُر سه میرفتند و دعا میفرستادند و میگفتند که برای مرده عید گرفته اند.
در گیر و دار خانه تکانی و از ۲۰ روز به روز عید مانده سبزه سبز میکردند. ایرانیان باستان دانهها را که عبارت بودند از گندم ، جو ، برنج ، لوبیا ، عدس ، ارزن ، نخود ، کنجد ، باقلا ، کاجیله ، ذرت ، و ماش به شمارهی هفت- نماد هفت امشاسپند – یا دوازده شمارهی مقدس برجها در ستونهایی از خشت خام بر میآوردند و بالیدن هر یک را به فال نیک میگرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانوادهها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (= اندیشهی نیک) ، هوخت (= گفتار نیک) و هوو.رشت (کردار نیک) سبز میکردند و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها میدانستند.
چهار شنبه سوری که از دو کلمهی چهارشنبه منظور آخرین چهارشنبهی سال و سوری که همان سوریک فارسی و به معنای سرخ باشد و در کل به معنای چهارشنبهی سرخ ، مقدمهی جدی جشن نوروز بود. در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه و کوزه و اسفند را به یقین شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهیه میکردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هرکدام هم آیین خاصی را تدارک میدید.
غروب هنگام بوتهها را به تعداد هفت یا سه (نماد سه منش نیک) روی هم میگذاشتند و خورشید که به تمامی پنهان میشد ، آن را بر میافروختند تا آتش سر به فلک کشیده جانشین خورشید شود. در بعضی نقاط ایران برای شگون ، وسایل دور ریختنی خانه از قبیل پتو ، لحاف و لباسهای کهنه را میسوزاندند. آتش میتوانست در بیابانها و رهگذرها و یا بر صحن و بام خانهها افروخته شود. وقتی آتش شعله میکشید از رویش میپریدندو ترانههایی که در همهی آنها خواهش برکت و سلامت و بارآوری و پاکیزگی بود ، میخواندند. آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمیکردند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که مقدس بود کسی جمع میکرد و بی آنکه پشت سرش را نگاه کند ، سر ِ نخستین چهار راه میریخت. در باز گشت در پاسخ اهل خانه که میپرسیدند: “کیست؟” میگفت: “منم.” – ” از کجا میآیی؟” – “از عروسی… ” – “چه آوردهای؟” – “تندرستی…”
شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. پس از مراسم آتش افروزی جوانان به بام همسایگان و خویشان میرفتند و از روی روزنهی بالای اتاق (روزنهی بخاری) شال درازی را به درون میانداختند. صاحب خانه میبایست هدیهای در شال بگذارد. شهریار در بند ۲۷ منظومهی حیدر بابا به آیین شال اندازی و در بند ۲۸ به ارتباط شال اندازی با برکت خواهی و احترام به درگذشتگان به نحوی شاعرانه اشاره دارد: برگردان بند ۲۷: عید بود و مرغ شب آواز میخواند دختر نامزد شده برای داماد ، جوراب نقشین میبافت… و هر کس شال خود را از دریچهای آویزان میکرد وه… که چه رسم زیبایی است رسم شال اندازی هدیه عیدی بستن به شال داماد…
برگردان بند ۲۸ من هم گریه و زاری کردم و شالی خواستم شالی گرفتم و فوراً بر کمر بستم شتابان به طرف خانهی غلام (پسر خالهام) رفتم ، و شال را آویزان کردم… فاطمه خالهام جورابی به شال من بست “خانم ننهام” را به یاد آورد و گریه کرد… شهریار در توضیح این رسم میگوید: “در آن سال مادر بزرگ من (خانم ننه) مرده بود. ما هم نمیبایست در مراسم عید شرکت میکردیم ولی من بچه بودم ، با سماجت شالی گرفتم و به پشت بام دویدم.
” از دیگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بودو آن بیشتر مخصوص کسانی بود که آرزویی داشتند. مانند دختران دم بخت یا زنان در آرزوی فرزند. آنها سر چهار راهی که نماد گذار از مشکل بود میایستادند و کلیدی را که نماد گشایش بود ، زیر پا میگذاشتند. نیت میکردند و به گوش میایستادند و گفت و گوی اولین رهگذران را پاسخ نیت خود میدانستند. آنها در واقع از فروهرها میخواستند که بستگی کارشان را با کلیدی که زیر پا داشتند ، بگشایند. قاشق زنی هم تمثیلی بود از پذیرایی از فروهرها… زیرا که قاشق و ظرف مسین نشانهی خوراک و خوردن بود.
ایرانیان باستان برای فروهرها بر بام خانه غذاهای گوناگون میگذاشتند تا از این میهمانان تازه رسیدهی آسمانی پذیرایی کنند و چون فروهرها پنهان و غیر محسوس اند ، کسانی هم که برای قاشق زنی میرفتند ، سعی میکردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجیل را مخصوص فروهر میدانستند ، دریافتشان را خوش یُمن میپنداشتند.
اما اصیل ترین پیک نوروزی سفرهی هفت سین بود که به شمارهی هفت امشاسپند از عدد هفت مایه میگرفت. دکتر بهرام فره وشی در جهان فروری مبنای هفت سین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی میداند که به آن هفت سینی میگفتند و بعدها با حذف (یای) نسنت به صورت هفت سین در آمد.
او عقیده دارد که هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را ، سفرهی هفت سینی میگویند. چیزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه ، نماد روشنایی و افزونی ، آتشدان ، نماد پایداری نور و گرما که بعدها به شمع و چراغ مبدل شد ، شیر نماد نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره ، تخم مرغ نماد نژاد و نطفه ، آیینه نماد شفافیت و صفا ، سنجد نماد دلدادگی و زایش و باروری ، سیب نماد رازوارگی عشق ، انار نماد تقدس ، سکههای تازه ضرب نماد برکت و دارندگی ، ماهی نماد برج سپری شدهی اسفند ، حوت (= ماهی) ، نارنج نماد گوی زمین ، گل بید مشک که گل ویژهی اسفند ماه است ، نماد امشاسپند سپندار مز و گلاب که باز ماندهی رسم آبریزان یا آبپاشان است ( بر مبنای اشارهی ابو ریحان بیرونی چون در زمستان انسان همجوار آتش است ، به دود و خاکستر آن آلوده میشود و لذا آب پاشیدن به یکد یگر نماد پاکیزگی از آن آلایش است. )
نان پخته شده از هفت حبوب ، خرما ، پنیر ، شکر ، بَرسَم (= شاخههایی از درخت مقدس انار ، بید ، زیتون ، انجیر در دستههای سه ، هفت یا دوازده تایی) و کتاب مقدس. بعضی از مؤمنان مسلمان نوروز را مقارن با روز آغاز خلافت علی علیه السلام میدانستند چنانکههاتف اصفهانی میگوید: نسیم صبح عنبر بیز شد ، بر تودهی غبرا زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا همایون روز نوروز است امروز و به فیروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوا بد نیست اشاره شود که در زمان شاهی ِ فتحعلیشاه قاجار و به فرمان او دستور داده بودند که شاعران به جای مدح ، حقیقت گویی کنند. شاعری با تکیه بر این فرمان شعر زیر را سرود و آن را در حضور شاه خواند و صلهی قابل توجهی هم دریافت نمود !
مگر دارا و یا خسرو ست این شاه بدین جاه و بدین جاه و بدین جاه ز کیخسرو بسی افتاده او پیش بدین ریش و بدین ریش و بدین ریش ز جاهش مُلک کیخسرو خراب است ز ریشش ریشهی ایران در آب است در پایان با آرزوی سالی خجسته با ترجمهی شعری از ابونواس شاعر اهوازی نوشتار را به انجام میبریم: مگر نمیبینی که ؛ خورشید به برج بره اندر شده و اندازهی زمانه برابر گردیده؟ مگر نمیبینی که ؛ مرغان پس از زبان گرفتگی به آواز خوانی پرداختهاند؟ مگر نمیبینی که ؛ زمین از پارچههای رنگین گیاهان جامه بر تن کرده؟ پس بر نوشدن زمانه شاد کام میباش …