رز سانگ

موزیک های مختلف | صفحه 254 از 474 | رز سانگ

رز سانگ | دانلود آهنگ جدید در ستاد ساماندهی ثبت شده و تمامی فعالیت ها مطابق با قوانین جمهوری اسلامی است.
پنج شنبه 18 بهمن 1403
دانلود آهنگ چارتار به نام در حسرت ماه
دانلود آهنگ چارتار به نام در حسرت ماه
دانلود آهنگ چارتار به نام دریا کجاست
دانلود آهنگ چارتار به نام دریا کجاست
دانلود آهنگ جواد سنگونی به نام امام
دانلود آهنگ جواد سنگونی به نام امام
دانلود ورژن پیانو آهنگ یوسف زمانی به نام پریزاد
دانلود ورژن پیانو آهنگ یوسف زمانی به نام پریزاد
دانلود آلبوم جدید سیروان خسروی بنام مونولوگ
سیروان خسروی - مونولوگ

زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

ولادت

زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

امام حسن مجتبی(ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدینه تولد یافت . وى نخستین پسرى بود که خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنایت کرد. رسول اکرم (ص ) بلافاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش راستش ‍ اذان و در گوش چپش اقامه گفت . سپس براى او گوسفندى قربانى کرد، سرش را تراشید و هموزن موى سرش – که یک درم و چیزى افزون بود – نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطرآگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موى سر نوزاد سنت شد. این نوزاد را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت . کنیه او را ابومحمّد نهاد و این تنها کنیه اوست .

القاب امام

لقب هاى او: سبط، سید، زکى ، مجتبى است که از همه معروفتر (مجتبى ) مى باشد.

پیامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصى داشت و بارها مى فرمود که حسن و حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن على به سایر فرزندان خود مى فرمود: شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند.

امام حسن هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص ) که با شهادت حضرت فاطمه دو ماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت ، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .

امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت ، به امامت رسید و مقام خلافت ظاهرى را نیز اشغال کرد، و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت . در این مدت ، معاویه که دشمن سرسخت على (ع ) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهى عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت ) جنگیده بود؛ به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع ) بود لشکر کشید و جنگ آغاز کرد. ما در این باره کمى بعدتر سخن خواهیم گفت .

امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیکر و بزرگوارى به رسول اکرم (ص ) بسیار مانند بود. وصف کنندگان آن حضرت او را چنین توصیف کرده اند:

(داراى رخسارى سفید آمیخته به اندکى سرخى ، چشمانى سیاه ، گونه اى هموار، محاسنى انبوه ، گیسوانى مجعد و پر، گردنى سیمگون ، اندامى متناسب ، شانه ایى عریض ، استخوانى درشت ، میانى باریک ، قدى میانه ، نه چندان بلند و نه چندان کوتاه . سیمایى نمکین و چهره اى در شمار زیباترین و جذاب ترین چهره ها).

ابن سعد گفته است که (حسن و حسین به رنگ سیاه ، خضاب مى کردند).

کمالات انسانى

امام حسن (ع ) در کمالات انسانى یادگار پدر و نمونه کامل جدّ بزرگوار خود بود. تا پیغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسین در کنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مى کرد و مى بوسید و مى بویید.

از پیغمبر اکرم (ص ) روایت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسین (ع ) مى فرمود: این دو فرزند من ، امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند (کنایه از این که در هر حال امام و پیشوایند).

امام حسن (ع ) بیست و پنج بار حج کرد، پیاده ، در حالى که اسبهاى نجیب را با او یدک مى کشیدند. هرگاه از مرگ یاد مى کرد مى گریست و هرگاه از قبر یاد مى کرد مى گریست ، هرگاه به یاد ایستادن به پاى حساب مى افتاد آن چنان نعره مى زد که بیهوش مى شد و چون به یاد بهشت و دوزخ مى افتاد؛ همچون مار گزیده به خود مى پیچید. از خدا طلب بهشت مى کرد و به او از آتش جهنم پناه مى برد. چون وضو مى ساخت و به نماز مى ایستاد بدنش به لرزه مى افتاد و رنگش زرد مى شد. سه نوبت دارائیش را با خدا تقسیم کرد و دو نوبت از تمام مال خود براى خدا گذشت . گفته اند: (امام حسن (ع ) در زمان خودش عابدترین و بى اعتناترین مردم به زیور دنیا بود).

سرشت و طینت امام

در سرشت و طینت امام حسن (ع ) برترین نشانه هاى انسانیت وجود داشت . هر که او را مى دید به دیده اش بزرگ مى آمد و هر که با او آمیزش ‍ داشت ، بدو محبت مى ورزید و هر دوست یا دشمنى که سخن یا خطبه او را مى شنید، به آسانى درنگ مى کرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پایان برد. محمّد بن اسحاق گفت :

(پس از رسول خدا (ص ) هیچکس ‍ از حیث آبرو و بلندى قدر به حسن بن على نرسید. بر در خانه اش فرش ‍ مى گستردند و چون از خانه بیرون مى آمد و آنجا مى نشست راه بسته مى شد و به احترام او کسى از برابرش عبور نمى کرد و او چون مى فهمید؛ بر مى خاست و به خانه مى رفت و آن گاه مردم رفت و آمد مى کردند). در راه مکه از مرکبش فرود آمد و پیاده به راه رفتن ادامه داد. در کاروان همه از او پیروى کردند حتى سعد بن ابى وقاص پیاده شد و در کنار آن حضرت راه افتاد.

ابن عباس که از امام حسن (ع ) مسن تر بود، رکاب اسبشان را مى گرفت و بدین کار افتخار مى کرد و مى گفت : اینها پسران رسول خدایند.

با این شاءن و منزلت ، تواضعش چنان بود که : روزى بر عده اى مستمند مى گذشت ، آنها پاره هاى نان را بر زمین نهاده و خود روى زمین نشسته بودند و مى خوردند، چون حسن بن على را دیدند گفتند: (اى پسر رسول خدا بیا با ما هم غذا شو). امام حسن (ع ) فورا از مرکب فرود آمد و گفت : (خدا متکبران را دوست نمى دارد) و با آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنها را به میهمانى خود دعوت کرد، هم غذا به آنان داد و هم پوشاک .

در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند. از جمله مدائنى روایت کرده که :

حسن و حسین و عبداللّه بن جعفر به راه حج مى رفتند. توشه و تنخواه آنان گم شد. گرسنه و تشنه به خیمه اى رسیدند که پیرزنى در آن زندگى مى کرد. از او آب طلبیدند. گفت این گوسفند را بدوشید و شیر آن را با آب بیامیزید و بیاشامید. چنین کردند. سپس از او غذا خواستند. گفت همین گوسفند را داریم بکشید و بخورید. یکى از آنان گوسفند را ذبح کرد و از گوشت آن مقدارى بریان کرد و همه خوردند و سپس همانجا به خواب رفتند. هنگام رفتن به پیرزن گفتند: ما از قریشیم به حج مى رویم . چون باز گشتیم نزد ما بیا با تو به نیکى رفتار خواهیم کرد. و رفتند.

شوهر زن که آمد و از جریان خبر یافت ، گفت : واى بر تو گوسفند مرا براى مردمى ناشناس مى کشى آنگاه مى گویى از قریش بودند؟ روزگارى گذشت و کار بر پیرزن سخت شد، از آن محل کوچ کرد و به مدینه عبورش افتاد. حسن بن على (ع ) او را دید و شناخت . پیش رفت و گفت : مرا مى شناسى ؟ گفت نه . گفت : من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم . و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دینار زر به او دادند. آن گاه او را نزد برادرش حسین بن على فرستاد. آن حضرت نیز همان اندازه به او بخشش فرمود. او را نزد عبداللّه بن جعفر فرستاد او نیز عطایى همانند آنان به او داد.

حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود که به گفته مروان ، با کوهها برابرى مى کرد.
بیعت مردم با حسن بن على (ع )

هنگامى که حادثه دهشتناک ضربت خوردن على (ع ) در مسجد کوفه پیش ‍ آمد و مولى (ع ) بیمار شد به حسن دستور داد که در نماز بر مردم امامت کند، و در آخرین لحظات زندگى ، او را به این سخنان وصى خود قرار داد:

(پسرم ! پس از من ، تو صاحب مقام و صاحب خون منى ). و حسین و محمّد و دیگر فرزندانش و رؤ ساى شیعه و بزرگان خاندانش را بر این وصیت گواه ساخت و کتاب و سلاح خود را به او تحویل داد و سپس ‍ فرمود:

(پسرم ! رسول خدا دستور داده است که تو را وصى خود سازم و کتاب و سلاحم را به تو تحویل دهم . همچنانکه آن حضرت مرا وصى خود ساخته و کتاب و سلاحش را به من داده است و مرا ماءمور کرده که به تو دستور دهم در آخرین لحظات زندگیت ، آنها را به برادرت حسین بدهى ).

امام حسن (ع ) به جمع مسلمانان درآمد و بر فراز منبر پدرش ایستاد. خواست درباره فاجعه بزرگ شهادت پدرش ، على علیه السلام با مردم سخن بگوید. آنگاه پس از حمد و ثناى بر خداوند متعال و رسول مکرم (ص ) چنین گفت :

(همانا در این شب آن چنان کسى وفات یافت که گذشتگان بر او سبقت نگرفته اند و آیندگان بدو نخواهند رسید). و آن گاه درباره شجاعت و جهاد و کوشش هایى که على (ع ) در راه اسلام انجام داد و پیروزیهیى که در جنگها نصیب وى شد، سخن گفت و اشاره کرد که از مال دنیا در دم مرگ فقط هفتصد درهم داشت از سهمیه اش از بیت المال ، که مى خواست با آن خدمتکارى براى اهل و عیال خود تهیه کند.

در این موقع در مسجد جامع که مالامال از جمعیت بود، عبداللّه بن عباس ‍ بپا خاست و مردم را به بیعت با حسن بن على تشویق کرد. مردم با شوق و رغبت با امام حسن بیعت کردند. و این روز، همان روز شهادت پدرش ، یعنى روز بیست و یکم رمضان سال چهلم از هجرت بود.

مردم کوفه و بصره و مدائن و عراق و حجاز و یمن همه با میل با حسن بن على بیعت کردند جز معاویه که خواست از راهى دیگر برود و با او همان رفتار پیش گیرد که با پدرش پیش گرفته بود.

پس از بیعت مردم ، به ایراد خطبه اى پرداخت و مردم را به اطاعت اهل بیت پیغمبر (ص ) که یکى از دو یادگار گران وزن و در ردیف قرآن کریم هستند تشویق فرمود، و آنها را از فریب شیطان و شیطان صفتان بر حذر داشت .

بارى ، روش زندگى امام حسن (ع ) در دوران اقامتش در کوفه او را قبله نظر و محبوب دلها و مایه امید کسان ساخته بود. حسن بن على (ع ) شرایط رهبرى را در خود جمع داشت زیرا اولا فرزند رسول خدا (ص ) بود و دوستى او یکى از شرایط ایمان بود، دیگر آنکه لازمه بیعت با او این بود که از او فرمانبردارى کنند.

امام (ع ) کارها را نظم داد و والیانى براى شهرها تعیین فرمود و انتظام امور را بدست گرفت . امّا زمانى نگذشت که مردم چون امام حسن (ع ) را مانند پدرش در اجراى عدالت و احکام و حدود اسلامى قاطع دیدند، عده زیادى از افراد با نفوذ به توطئه هاى پنهانى دست زدند و حتى در نهان به معاویه نامه نوشتند و او را به حرکت به سوى کوفه تحریک نمودند، و ضمانت کردند که هرگاه سپاه او به اردوگاه حسن بن على (ع ) نزدیک شود، حسن را دست بسته تسلیم او کنند یا ناگهان او را بکشند.

خوارج نیز بخاطر وحدت نظرى که در دشمنى با حکومت هاشمى داشتند در این توطئه ها با آنها همکارى کردند.

در برابر این عده منافق ، شیعیان على (ع ) و جمعى از مهاجر و انصار بودند که به کوفه آمده و در آنجا سکونت اختیار کرده بودند. این بزرگمردان مراتب اخلاص و صمیمیت خود را در همه مراحل – چه در آغاز بعد از بیعت و چه در زمانى که امام (ع ) دستور جهاد داد – ثابت کردند.

امام حسن (ع ) وقتى طغیان و عصیان معاویه را در برابر خود دید با نامه هایى او را به اطاعت و عدم توطئه و خونریزى فرا خواند ولى معاویه در جوانب امام (ع ) تنها به این امر استدلال مى کرد که (من در حکومت از تو با سابقه تر و در این امر آزموده تر و به سال از تو بزرگترم همین و دیگر هیچ !).

گاه معاویه در نامه هاى خود با اقرار به شایستگى امام حسن (ع ) مى نوشت : (پس از من خلافت از آن توست زیرا تو از هر کس بدان سزاوارترى ) و در آخرین جوابى که به فرستادگان امام حسن (ع ) داد این بود که (برگردید، میان ما و شما بجز شمشیر نیست ).

و بدین ترتیب دشمنى و سرکشى از طرف معاویه شروع شد و او بود که با امام زمانش گردنکشى آغاز کرد. معاویه با توطئه هاى زهرآگین و انتخاب موقع مناسب و ایجاد روح اخلالگرى و نفاق ، توفیق یافت . او با خریدارى وجدانهاى پست و پراکندن انواع دروغ و انتشار روحیه یاءس در مردم سست ایمان ، زمینه را به نفع خود فراهم مى کرد و از سوى دیگر، همه سپاهیانش را به بسیج عمومى فرا خواند.

امام حسن (ع ) نیز تصمیم خود را براى پاسخ به ستیزه جویى معاویه دنبال کرد و رسما اعلان جهاد داد. اگر در لشکر معاویه به کسانى بودند که به طمع زر آمده بودند و مزدور دستگاه حکومت شام مى بودند، امّا در لشکر امام حسن (ع ) چهره هاى تابناک شیعیانى دیده مى شد مانند حجر بن عدى ، ابو ایوب انصارى ، و عدى بن حاتم … که به تعبیر امام (ع ) (یک تن از آنان افزون از یک لشکر بود). امّا در برابر این بزرگان ، افراد سست عنصرى نیز بودند که جنگ را با گریز جواب مى دادند، و در نفاق افکنى توانایى داشتند، و فریفته زر و زیور دنیا مى شدند. امام حسن (ع ) از آغاز این ناهماهنگى بیمناک بود.

مجموع نیروهاى نظامى عراق را 350 هزار نوشته اند.

امام حسن (ع ) در مسجد جامع کوفه سخن گفت و سپاهیان را به عزیمت بسوى (نخیله ) تحریض فرمود. عدى بن حاتم نخستین کسى بود که پاى در رکاب نهاد و فرمان امام را اطاعت کرد. بسیارى کسان دیگر نیز از او پیروى کردند.

امام حسن (ع ) عبیداللّه بن عباس را که از خویشان امام و از نخستین افرادى بود که مردم را به بیعت با امام تشویق کرد، با دوازده هزار نفر به (مسکن ) که شمالى ترین نقطه در عراق هاشمى بود اعزام فرمود. امّا وسوسه هاى معاویه او را تحت تاءثیر قرار داد و مطمئن ترین فرمانده امام را، معاویه در مقابل یک میلیون درم که نصفش را نقد پرداخت به اردوگاه خود کشاند. در نتیجه ، هشت هزار نفر از دوازده هزار نفر سپاهى نیز به دنبال او به اردوگاه معاویه شتافتند و دین خود را به دنیا فروختند.

پس از عبیداللّه بن عباس ، نوبت فرماندهى به قیس بن سعد رسید. لشکریان معاویه و منافقان با شایعه مقتول او، روحیه سپاهیان امام حسن (ع ) را ضعیف نمودند. عده اى از کارگزاران معاویه که به (مدائن ) آمدند و با امام حسن (ع ) ملاقات کردند، نیز زمزمه پذیرش صلح را بوسیله امام (ع ) در بین مردم شایع کردند. از طرفى یکى از خوارج تروریست نیزه اى بر ران حضرت امام حسن زد، بحدى که استخوان ران آن حضرت آسیب دید و جراحتى سخت در ران آن حضرت پدید آمد. بهر حال وضعى براى امام (ع ) پیش ‍ آمد که جز (صلح ) با معاویه ، راه حل دیگرى نماند.

بارى ، معاویه وقتى وضع را مساعد یافت ، به حضرت امام حسن (ع ) پیشنهاد صلح کرد. امام حسن (ع ) براى مشورت با سپاهیان خود خطبه اى ایراد فرمود و آنها را به جانبازى و یا صلح – یکى از این دو راه – تحریک و تشویق فرمود. عده زیادى خواهان صلح بودند. عده اى نیز با زخم زبان امام معصوم را آزردند. سرانجام ، پیشنهاد صلح معاویه ، مورد قبول امام حسن واقع شد ولى این فقط بدین منظور بود که او را در قید و بند شرایط و تعهداتى گرفتار سازد که معلوم بود کسى چون معاویه دیر زمانى پاى بند آن تعهدات نخواهد ماند، و در آینده نزدیکى آنها را یکى پس از دیگرى زیر پاى خواهد نهاد، و در نتیجه ، ماهیت ناپاک معاویه و عهد شکنى هاى او و عدم پاى بندى او به دین و پیمان ؛ بر همه مردم آشکار خواهد شد. و نیز امام حسن (ع ) با پذیرش صلح از برادر کشى و خونریزى که هدف اصلى معاویه بود و مى خواست ریشه شیعه و شیعیان آل على (ع ) را بهر قیمتى هست ، قطع کند، جلوگیرى فرمود. بدین صورت چهره تابناک امام حسن (ع ) – همچنان که جد بزرگوارش رسول اللّه (ص ) پیش بینى فرموده بود – بعنوان (مصلح اکبر) در افق اسلام نمودار شد. معاویه در پیشنهاد صلح هدفى جز مادیات محدود نداشت و مى خواست که بر حکومت استیلا یابد. امّا امام حسن (ع ) بدین امر راضى نشد مگر بدین جهت که مکتب خود و اصول فکرى خود را از انقراض محفوظ بدارد و شیعیان خود را از نابودى برهاند.

از شرطهایى که در قرارداد صلح آمده بود؛ اینهاست :

معاویه موظف است در میان مردم به کتاب خدا و سنت رسول خدا (ص ) و سیرت خلفاى شایسته عمل کند و بعد از خود کسى را بعنوان خلیفه تعیین ننماید و مکرى علیه امام حسن (ع ) و اولاد على (ع ) و شیعیان آنها در هیچ جاى کشور اسلامى نیندیشد. و نیز سب و لعن بر على (ع ) را موقوف دارد و ضرر و زیانى به هیچ فرد مسلمانى نرساند. بر این پیمان ، خدا و رسول خدا (ص ) و عده زیادى را شاهد گرفتند. معاویه به کوفه آمد تا قرارداد صلح در حضور امام حسن (ع ) اجرا شود و مسلمانان در جریان امر قرار گیرند. سیل جمعیت بسوى کوفه روان شد.
ابتدا معاویه بر منبر آمد و سخنى چند گفت از جمله آنکه : (هان اى اهل کوفه ، مى پندارید که به خاطر نماز و روزه و زکات و حج با شما جنگیدم ؟ با اینکه مى دانسته ام شما این همه را بجاى مى آورید. من فقط بدین خاطر با شما به جنگ برخاستم که بر شما حکمرانى کنم و زمام امر شما را بدست گیرم ، و اینک خدا مرا بدین خواسته نائل آورد، هر چند شما خوش ندارید. اکنون بدانید هر خونى که در این فتنه بر زمین ریخته شود هدر است و هر عهدى که با کسى بسته ام زیر دو پاى من است ).

و بدین طریق عهدنامه اى را که خود نوشته و پیشنهاد کرده و پاى آنرا مهر نهاده بود زیر هر دو پاى خود نهاد و چه زود خود را رسوا کرد!

سپس حسن بن على (ع ) با شکوه و وقار امامت – چنانکه چشمها را خیره و حاضران را به احترام وادار مى کرد – بر منبر بر آمد و خطبه تاریخى مهمى ایراد کرد.

پس از حمد و ثناى خداوند جهان و درود فراوان بر رسول اللّه (ص ) چنین فرمود:

(… به خدا سوگند من امید مى دارم که خیرخواه ترین خلق براى خلق باشم و سپاس و منت خداى را که کینه هیچ مسلمانى را به دل نگرفته ام و خواستار ناپسند و ناروا براى هیچ مسلمانى نیستم …) سپس فرمود: (معاویه چنین پنداشته که من او را شایسته خلافت دیده ام و خود را شایسته ندیده ام . او دروغ مى گوید. ما در کتاب خداى عزوجل و به قضاوت پیامبرش از همه کس به حکومت اولیتریم و از لحظه اى که رسول خدا وفات یافت همواره مورد ظلم و ستم قرار گرفته ایم ). آنگاه به جریان غدیر خم و غصب خلافت پدرش على (ع ) و انحراف خلافت از مسیر حقیقى اش ‍ اشاره کرد و فرمود: (این انحراف سبب شد که بردگان آزاد شده و فرزندانشان – یعنى معاویه و یارانش – نیز در خلافت طمع کردند).

و چون معاویه در سخنان خود به على (ع ) ناسزا گفت ، حضرت امام حسن (ع ) پس از معرفى خود و برترى نسب و حسب خود بر معاویه نفرین فرستاد و عده زیادى از مسلمانان در حضور معاویه آمین گفتند. و ما نیز آمین مى گوییم .

امام حسن (ع ) پس از چند روزى آماده حرکت به مدینه شد.

معاویه به این ترتیب خلافت اسلامى را در زیر تسلط خود آورد و وارد عراق شد، و در سخنرانى عمومى رسمى ، شرایط صلح را زیر پا نهاد و از هر راه ممکن استفاده کرد، و سخت ترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت و شیعیان ایشان روا داشت .

امام حسن (ع ) در تمام مدت امامت خود که ده سال طول کشید، در نهایت شدت و اختناق زندگى کرد و هیچگونه امنیتى نداشت ، حتى در خانه ، نیز در آرامش نبود. سرانجام در سال پنجاهم هجرى به تحریک معاویه بدست همسر خود (جعده ) مسموم و شهید و در بقیع مدفون شد.

همسران و فرزندان امام حسن (ع )

دشمنان و تاریخ نویسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستانها پرداخته و حتى دوستان ساده دل سخنانى بهم بافته اند. امّا آنچه تاریخ ‌هاى صحیح نگاشته اند همسران امام (ع ) عبارتند از:

(ام الحق ) دختر طلحه بن عبیداللّه – (حفصه ) دختر عبدالرحمن بن ابى بکر – (هند) دختر سهیل بن عمر و (جعده ) دختر اشعث بن قیس .

بیاد نداریم که تعداد همسران حضرت در طول زندگیش از هشت یا ده به اختلاف دو روایت تجاوز کرده باشند. با این توجه که (ام ولد)هایش هم داخل در همین عددند.

(ام ولد) کنیزى است که از صاحب خود داراى فرزند مى شود و همین امر موجب آزادى او پس از مرگ صاحبش مى باشد.

فرزندان آن حضرت از دختر و پسر 15 نفر بوده اند بنامهاى : زید، حسن ، عمرو، قاسم ، عبداللّه ، عبدالرحمن ، حسن اثرم ، طلحه ، ام الحسن ، ام الحسین ، فاطمه ، ام سلمه ، رقیه ، ام عبداللّه و فاطمه .

نسل او فقط از دو پسرش حسن و زید باقى ماند و از غیر این دو انتساب به آن حضرت درست نیست .

منبع:زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

زندگی نامه امام حسن مجتبی ع

767 بار مشاهده

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

منبع:

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

عکس در مورد ولادت امام حسن مجتبی ع

648 بار مشاهده

متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

 

شمس عفت زگریبان، قمر آورده برون
نخله ی فاطمه، اول ثمر آورده برون
بوالحسن را حسنی داده خداوند و حسن
از افق، رخ پی اهل نظر آورده برون
آمد آن ماه که ماه رمضان کرد دو نیم
چون نبی معجز شق القمر آورده برون

———————————————–

آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفی / نور دو چشم مرتضی
فروغ چشم من رسد / زینت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمین چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن

ولادت امام حسن مجتبی(ع) مبارک
————————————————————-

تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.

مهمانی حق چه باصفا شد
میلاد امام مجتبی شد
(این عید بر عاشقان مبارک)

————————————-
ماه رحمت، سفره اش گسترده شد
زنده از فیضش جهان مرده شد
آسمان پرگشته از شادی و شور
آمده از لطف حق میلاد نور

ولادت امام حسن (ع) مبارک

——————————————
میلاد حسن(ع) خسرو دین است امشب
شادی و سرور مؤمنین است امشب
از یمن قدوم مجتبی(ع) طاعت ما
مقبول خداوند مبین است امشب

میلاد نور، در نیمه ی ماه نور، بر عاشقان نور مبارکباد.

ولادت باسعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی(علیه السلام) مبارک
——————————————————————

دوش بر گوشم رسید این مژده از جان آفرینم
کاید از ره آن نگار دلنواز و نازنینم
گفتم ای مه از کدامین آسمان باشی؟ بگفتا
شمس ایوان ولایت، عُروَه الوثقای دینم
من همان ماه تمامم، جلوه ی ماه صیامم
شاهد صلح و قیامم، وجه رب العالمینم
طاعات قبول*عیدتون مبارک

———————————————————-

ولادت مظهر جود و کرم و بخشش، مبارک … التماس دعا

میلاد کریم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترین سردار لشکر حیدر و غریب شهر پیامبر تهنیت باد.

—————————————————————-
روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولای وی افطار کنید
میلاد کریم اهل بیت مبارک

——————————————————–
امام حسن: بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است. میلادش مبارک

امشب خوان ماه رمضان به یمن قدوم کریم اهل بیت گسترده تر است. هوشیار باشید که بی نصیب از کنارش نگذرید.

با عشق حسن(ع) من به جهان ناز کنم
افطارمو با نام حسن باز کنم
صد شکر که درک شب قدر رمضان
با جشن ولادتش آغاز کنم
——————————————————————-
در جود و کرم دست خدا هست حسن(ع)
دست همه را وقت عطا بست حسن(ع)
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن(ع)

——————————————-
پیامبر: به حسن(ع) شکوه و جذبه و وقار و به حسین(ع) بخشندگی و رحمت خود را بخشیدم.

پیامبر: فرزند صالح گلی است که خدا به بندگانش می‌دهد. دو گل من در دنیا حسن و حسین اند.

بر خوان رحمت خداوند، امروز دست کریم تو ساقی سعادت است و ما نه تشنه طهور که جرعه نوش ظهور رُخت به صف ایستاده ایم.

در ضیافت الهی چهره زیبایت نقاب خلقت را گسست یعنی که خداوند به وجود کریمت بندگانش را خواهد نواخت.

—————————————————-
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
میلاد امام حسن(ع) مبارک
——————————————————-

جان به جانان عرض کردن عاشقان را عار نیست
مفلسان را با کریمان کارها دشوار نیست
میلاد امام حسن(ع) مبارک

منبع:متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

متن تبریک میلاد امام حسن مجتبی ع

889 بار مشاهده

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

شعر در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

یا امام حسن مجتبی (ع)

ندیده اند افاضات آفتابت را

نخوانده است کسی سطری از کتابت را

به دستهای گدایان فقط دعا دادند

به چشم های تو دادند استجابت را

چرا غلام نداری ؟ مگر که ما مردیم

نشسته ایم ببینیم انتخابت را

تو تکسواری حتی کسی شبیه حسین

عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را

نه که نظر نخوری- نه – مدینه میمیرد

اگر که دست علی وا کند نقابت را

نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی

نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی

نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا

چقدر محترم است این گدای با آقا

نشسته ام بنویسم حسن ، کریم ، کرم

مدینه ، سفره ی آقا ، برو بیا ، آقا

نشسته ام بنویسم به جای العفوم

الهی یا حسن یا کریم یا آقا

تو مهربانی ات از دستگیری ات پیداست

بگیر دست مرا هم تو را خدا آقا

دخیل های نبسته شده زیاد شدند

چرا ضریح نداری ؟ چرا ؟ چرا ؟ آقا

تویی کریم کرم زاده من گدا زاده

مرا خدا به تو داده تو را به من داده

همه فقیر تو هستند ما گدا ها هم

گدای لطف تو هستند خضر و موسی هم

سه بار زندگی ات را به این و آن دادی

هر آنچه داشته بودی و گیوه ات را هم

قسم به ایل و تبارت – قسم به طایفه ات

غلام قاسم و عبدالله توآم با هم

عجیب نیست بگردد فرشته دور سرت

عجیب نیست بگردد علی و زهرا هم

من از بهشت به سمت شما سفر کردم

که من بهشت بدون تو را نمی خواهم

بدون عشق مسلمان شدن نمی ارزد

بدون مهر تو انسان شدن نمی ارزد

ندیده اند افاضات آفتابت را

نخوانده است کسی سطری از کتابت را

به دستهای گدایان فقط دعا دادند

به چشم های تو دادند استجابت را

چرا غلام نداری ؟ مگر که ما مردیم

نشسته ایم ببینیم انتخابت را

تو تکسواری حتی کسی شبیه حسین

عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را

نه که نظر نخوری- نه – مدینه میمیرد

اگر که دست علی وا کند نقابت را

نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی

نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی

نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست

نگات مثل علی و صدات مثل خداست

نشسته ام بنویسم علی است بابایت

نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست

نشسته ام بنویسم هزار ای والله

هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست

سکوت کردی اما حسین شهر شدی

سکوت کردن تو کربلاست – عاشوراست

اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند

نبود دست تو آری خدا چنین میخواست

قرار بود که در صلح – کربلا بشوی

سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی

نشسته ام بنویسم که سفره داری تو

همیشه بیشتر از حد انتظاری تو

به دست با کرمت می دهی کریمانه

به سائلان حسینت هر آنچه داری تو

تو نیمه ی رمضانی ولی شب قدری

مرا به دست خداوند می سپاری تو

اگر بناست بسوزم به هیزم فردا

قسم به چادر زهرا نمی گذاری تو

نخواستم بنویسم ولی نفهمیدم

چطور شد که نوشتم حرم نداری تو

نوشتم از سر این کوچه رد مشو اما

نگاه کردم و دیدم چگونه داری تو …..

…. تلاش میکنی از مادرت جدا نشوی

تلاش میکنی او را حرم بیاری تو

میان کوچه به دنبال توست مادر تو

میان کوچه به دنبال گوشواری تو

مگر چه دیده ای از زندگیت سیر شدی

چقدر زود شکسته شدی و پیر شدی
علی اکبر لطیفیان

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

منبع:شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

695 بار مشاهده

تعبیرخواب ببر

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

تعبیر خواب ببر

تعبیرخواب ببر

محمد بن سیرین گوید: ببر جانوری درنده و دشمن شیر است و دیدن وی به خواب دشمن قوی و دلیر است. لیکن کریم و مهربان است.

منوچهر مطیعی تهرانی گوید: ببر در خواب یک حیوان استثنایی است که تعابیر مربوط به حیوانات و درندگان دیگر درباره او صدق نمی‌کند زیرا این حیوان درنده و عظیم الجثه و در عین حال قشنگ و دوست داشتنی در خواب دشمن است اما دشمنی قوی و کریم. دشمنی که شما به هیچ وجه توان مقابله و رو یارویی با او را ندارید اما همین دشمن کریم و مهربان و باگذشت است و چنانچه بر شما چیره شود بدون وارد آوردن آسیب کلی از شما می‌گذرد و پی کار خود می‌رود.

لیلا برایت می‌گوید: اگر در خواب ببری را مشاهده کردید، به این معنا است که یکی از دشمنان شما قصد آزار شما را دارد. اگر در خواب ببینید که ببری مدام شما را تعقیب می‌کند، به این معنا است که شخصی به شما ضرر می‌رساند.

تعبیر خواب بچه ببر اهلی

کتاب سرزمین رویاها: شما یک بچه ببر اهلی دارید: از شما تقاضای ازدواج خواهد شد.

تعبیر خواب جنگ با ببر

ابن سیرین گوید: اگر بیند با ببر در نبرد و جنگ است و او را قهر کرد، دلیل که بر دشمن چیره شود. اگر بیند ببر وی را قهر کرد دشمن بر وی ظفر یابد. اگر بیند ببر ازوی ترسان است و می‌گریخت از دشمن ایمن گردد.

مطیعی تهرانی: اگر در خواب دیدید که با ببر می‌جنگید با دشمنی دارای خصوصیات نقل شده در بالا دست و پنجه نرم می‌کنید و الزاماً درگیر می‌شوید. اگر در خواب ببر به شما حمله کند مورد تجاوز دشمن قرار می‌گیرید و چنانچه از پیش روی او بگریزید ایمن می‌شوید زیرا فرار از مقابل ببر ایمنی تعریف شده و اگر ببر را فراری دهید پیروز خواهید شد.

تعبیر خواب پوست و استخوان ببر

ابراهیم کرمانی گوید: پوست و استخوان و موی ببر به خواب دیدن، مال و منفعت است که ازدشمن بدو رسد، به قدر آن چه دیده است. اگر بیند بر ببر نشسته است و او مطیع است، دلیل که دشمن مطیع او گردد.

منوچهر تهرانی: پوست ببر در خواب مالی است که بدون زحمت و تلاش بدست می‌آید و چنانچه در خواب ببینید پوست ببر گسترده و روی آن نشسته‌اید پولی به شما می‌رسد که خیالتان را راحت می‌کند و برای سال‌های آینده تأمین خواهید یافت.

آنلی بیتون: دیدن زیراندازی از پوست ببر در خواب، نشانه آن است که در موقعیتی قرار خواهید گرفت، که از تفریح و آرامش لذت بسیار خواهید برد.

تعبیر خواب حمله کردن ببر

هانس کورت می‌گوید: حمله‌ی ببر در خواب، بیانگر آن است که شما در اثر یک شکست دچار یأس و ناامیدی می‌شوید. اگر در خواب مشاهده کنید که جلوی حمله‌ی یک ببر را می‌گیرید، به این معنا است که به اهدافتان رسیده و در انجام کارهایتان موفق می‌شوید. اگر در خواب ببری را در قفس ببینید، بیانگر شکست دشمنان است.

تعبیرخواب ببر

بیتون می‌گوید:

اگر خواب ببینید ببری به شما حمله می‌کند، نشانه آن است که عدم موفقیت، شما را غرق در نومیدی خواهد ساخت.
اگر خواب ببینید حمله ببری را دفع می‌کنید و او را از خود دور می‌سازید، نشانه آن است که در تمام کارهای خود پیروز و موفق خواید شد.
اگر خواب ببینید ببری از شما می‌گریزد، نشانه آن است که بر مخالفان پیروز خواهید شد. و مقام مهمی را از آن خود خواهید کرد.
دیدن ببرهای محبوس در قفس حیوانات، نشانه آن است که بر دشمنان خود چیره می‌شوید.

تعبیر خواب ببر به روایت کتاب سرزمین رویاها

درکتاب سرزمین رویاها آمده است:

خواب ببر: دشمنان بر سر راه شما پدیدار می‌شوند
به یک ببر نگاه می‌کنید: شانس در خانواده
یک ببر می‌دود: یک بیماری خطرناک
یک ببر را می‌کشید: مراقب حسود باشید.
یک ببرماده بعد از زایمان می‌میرد: پول بدست می‌آورید.
یک ببر در سیرک: دوستان بسیار خدمتگذاری خواهید داشت.
یک ببر شما راغافلگیر می‌کند: پریشانی و اضطراب بزرگ
یک ببر در قفس: مرگ یک شخصیت مهم
صدای غرش یک ببر را می‌شنوید: غم بزرگی باعث ناراحتی شما می‌شود.
یک ببر زنجیره شده: یک دشمن شما را غافلگیر می‌کند.
یک ببر در حال غذا خوردن: ثروت بزرگی به شما نزدیک می‌شود.

منبع:تعبیرخواب ببر

تعبیرخواب ببر

1,211 بار مشاهده

آبشار پلنگ دره کجاست؟

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

آبشار پلنگ دره واقع در شیرگاه مازندران یکی از زیباترین و جذاب ترین مسیر های طبیعت گردی استان مازندران است. از شهر زیبای شیرگاه و از پاسگاه نگهبانی منابع طبیعی حدود 13 کیلومتر جاده خاکی که با ماشین حدود یک ساعتی طول می کشد را باید طی کرد تا به این مکان زیبا و بکر رسید لازم به ذکر است که جنگل های ابتدایی مسیر بسیار زیبا و رویایی می باشند.
آبشار پلنگ دره که در شمال شرقی شهر شیرگاه قرار دارد و یکی از زیباترین مکان های دیدنی شهر شیرگاه به حساب می آید. شاهد یک رودخانه ای زلال و زیبا با آبشار 8 متری و ریزش آب به حوضچه سنگی خواهید بود.

چشمه‌های متعدد و رودخانه‌ای زیبا و تمیز با عمق کم نیز یکی دیگر از زیبایی‌های جنگل پلنگ دره جز جنگل های بکر و دست نخورده به شمار می‌رود. این جنگل‌ها جانور درنده خو و خطرناک ندارند. بنابراین می‌توانید مطمئن باشید خطری شما را تهدید نمی‌کند. در این مسیر خاکی و جنگلی حتی می‌توانید دوچرخه سواری کنید. زیرا مسیر جنگل پلنگ دره شیب تند و نفس‌گیر ندارد. از ابتدای جاده اصلی تا خود آبشار پلنگ دره بیش از 13 کیلومتر راه نیست.
در هر وضعیت آب و هوایی می توان این مسیر را رفت و پیاده روی اجباری ندارد، با هر سن و سالی (خرد سال و افراد مسن) می توانید همسفر شوید. شایان ذکر است جهت رفتن به آبشار پلنگ دره و حوضچه سنگی، باید یک بار از عرض رودخانه (۱۵ متری) به عمق نیم متری عبور کنید از این رو دمپایی و لباس مناسب به همراه داشته باشید. پیشنهاد می شود جعبه کمک های اولیه چراغ قوه و باس و کفش مناسب به همراه داشته باشید.

آبشار پلنگ دره کجاست؟

آبشار پلنگ دره کجاست؟

آبشار پلنگ دره کجاست؟

منبع:آبشار پلنگ دره کجاست؟

آبشار پلنگ دره کجاست؟

1,173 بار مشاهده

طرز تهیه شامی لپه

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

مواد لازم برای تهیه شامی لپه

طرز تهیه شامی لپه

400 گرم گوشت گوساله یا گوسفندی
400 گرم لپه
4 عدد تخم مرغ
1 عدد پیاز
زعفران به مقدار لازم
نمک، فلفل و زرچوبه به مقدار لازم

مراحل تهیه شامی لپه

برای تهیه این شامی خوشمزه اول از همه باید گوشت رو بپزیم. پس پیاز رو خورد میکنیم و تفت میدیم و وقتی پخت و کمی رنگش برگشت، بهش زرچوبه اضافه کرده و گوشت رو هم داخلش میریزیم.
گوشت و پیاز رو یکم تفت میدیم تا رنگ گوشت برگرده.
بعد به گوشت آب اضافه میکنیم تا بپزن. البته بهتره آب رو بیش از حد نریزیم چون بهتره مزه گوشت به آبش نره و وقتی پخت تنگ آب شده باشه. دقت کنین که وقتی گوشت پخت کمی نمک هم بهش اضافه کنین و بعد بذارین آبش رو بکشه.
وقتی گوشت پخت و سرد شد ریش ریشش میکنیم.
لپه هایی که از قبل خیس کردیم و پختیم و آبشون هم کاملا کشیده شده رو با گوشتکوب خوب میکوبیم تا کاملا حالت پوره بگیرن و بعد گوشت ریش ریش شده رو به لپه ها اضافه میکنیم.
برای تهیه شامی میتونیم لپه پخته و گوشت رو داخل غذا ساز بریزیم یا با چرخ گوشت چرخ کنیم اما به نظر من بهتره ریش ریش های گوشت موقع خوردن شامی احساس بشه چون خیلی در دلپذیر تر شدن شامی تاثیر داره.
در این مرحله باید گوشت و لپه رو خیلی با حوصله ورز بدیم تا کاملا به خورد هم برن و گوشت تبدیل به ریش ریش های خیلی باریک بشه که به سختی دیده بشن.

طرز تهیه شامی لپه

در نهایت تخم مرغ ها، زعفران، نمک و فلفل رو به مواد اضافه کرده و باز هم ورزشون میدیم.
حالا باید شامی ها رو شکل بدیم تا برای سرخ کردن آماده بشن پس یه گلوله از مواد برمیداریم.
بعد کف دستمون فشار میدیم تا گرد بشه و با انگشتمون یه سوراخ وسطش ایجاد میکنیم.
حالا داخل ماهیتابه روغن ریخته و وقتی داغ شد شامی ها رو توش میچینیم. احتیاجی نیست که در ماهیتابه بسته باشه. فقط باید با شعله خیلی ملایم شامی هارو سرخ کنیم تا تخم مرغ های توش هم خوب بپزن.
بعد از اینکه یه طرف طلایی شد برشون میگردونیم تا هر دو طرف شامی ها طلایی و سرخ بشه و بعد هم روی یه دستمال میذاریمشون تا روغن اضافیشون بره.

البته این مدل شامی خوشبختانه خیلی کم روغن به خودش میکشه.
حالا شامی های پوک و خوشمزه ما حاضره و میتونیم هر طور دوست داریم نوش جونشون کنیم …

منبع:طرز تهیه شامی لپه

طرز تهیه شامی لپه

970 بار مشاهده

بیوگرافی ایرج نوذری

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

ایرج نوذری متولد 7 اسفند 1342 در تهران، بازیگر است

فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته زبان شناسی می باشد، بجز بازیگر در عرصه اجرا، گویندگی و موسیقی نیز فعالیت کرده است، او استاد ورزش رزمی کونگ فوی نیز می باشد

ایرج نوذری فرزند زنده یاد منوچهر نوذری می باشد
شروع فعالیت با حمایت پدر

فعالیتم را در زمینه هنر و ورزش از همان کودکی آغاز کردم

پیشرفت‌ هایم را مرهون تشویق‌ های پدرم منوچهر نوذری هستم، وقتی 3 سال بیشتر نداشتم در مدرسه رازی که از مطرح‌‌ترین مراکز علمی کشور بود و دروس آن توسط اساتید بین‌المللی و فرانسوی تدریس می‌ شد، شروع به تحصیل علم و ورزش کنم

اولین حضور هنری

اولین تجربه ایرج نوذری در سن 28 در سال 1370 با فیلم اونیاز و آخرین تلاش شروع شد او سپس به خارج از کشور مهاجرت کرد و 12 سال بعد دوباره به ایران بازگشت
بازگشت طوفانی به ایران

اولین تجربه او بعد از بازگشت به ایران بازی در سریال مسافری از هند در سال 1382 بود سریال مسافری از هند با ۹۶٪ بیننده پربیننده‌ ترین سریال پس از انقلاب در تلویزیون ایران بوده است

ایرج نوذری با همین سریال به شهرت رسید

توانایی در زبان های مختلف

به زبان‌های سنسکریت، هندی، هندوستانی، اردو، اسپانیایی، فرانسوی، انگلیسی و ادبیات فارسی آشنایی کامل دارم و در بسیاری از ورزش‌های گروهی و انفرادی به طور حرفه‌ای کار کرده‌ ام

بیوگرافی ایرج نوذری

موسیقی

استاد ضرب‌های کوبه‌ ای و ضرب‌ های هندی تبلا و طبله نیز می‌ باشم

نواختن موسیقی فیلم‌ های بای‌ سیکل ران، گفتگو با باد و موسیقی متن مسابقه ستاره‌ ها و همینطور موسیقی مسافری از هند به عهده من بود
ازدواج

در سال 1370 با یک دختر اسپانیایی ازدواج کرده است این زوج صاحب دو دختر بنام های دلربا و دلناز دارد تاکنون عکسی از همسرش منتشر نشده است
دختران

دخترهایم حالا دیگر بزرگ شده اند و مشغول تحصیل هستند

دختر بزرگم دلناز در مالزی بین تمام همکلاسی هایش شاگرد اول شد و می خواهد تغذیه بخواند و دکترا بگیرد و دختر کوچکم دلربا هم به موسیقی علاقه مند است و دوست دارد دکترای موسیقی بگیرد
حضور در دوبله

از فروردین سال ۱۳۵۵ کار دوبله را شروع کردم. با وجود مخالفت پدرم، از این جا شروع به کار کردم در فیلم های ایرانی که خارج از کشور کار می شد، صحبت می کردم تا امروز که در خدمتتان هستم

هرچند که کمتر می توانم به این مقوله از هنر بپردازم
کونگ فو کار

از 7 سالگی کونگ‌ فو را شروع کردم. به عبارتی 47 سال که کونگ‌ فو کار می‌ کنم استادم آقای ابراهیم میرزایی بودند که متاسفانه سال‌هاست از ایران رفته‌ اند

مدتی هم ریاست امور بین الملل فدراسیون کونگ فوی ایران را برعهده داشتم

این روزها

او این روزها کنار همه فعالیت های هنری اش به فکر ساخت مستند می باشد

مجموعه ای هم در حال نوشتن می باشد که نوذری ها نام دارد و در آن به زندگی محمود نوذری (عمویش) منوچهر نوذری (پدرش) و خودش می پردازد و رمز و رازهایی از زندگی شان را می گوید که تا به حال کسی نشنیده است.

منبع:بیوگرافی ایرج نوذری

بیوگرافی ایرج نوذری

969 بار مشاهده

بانوان و دختران بر روی عادات روزانه خود و یا به صورت کلی بر روی سبک زندگی خود بسیار حساس بوده به همین دلیل هم همیشه به دنبال منابعی قابل اعتماد برای بهبود سبک زندگی خود هستند. با ورود اینترنت به زندگی‌ها، مجلات آنلاین بانوان به یکی از انتخاب‌ها برای رفع این نیاز تبدیل شدند ولی شما باید پیش از انتخاب مجله مورد نظر خود از معتبر بودن آن اطمینان حاصل کنید. در این مطلب قصد داریم مجله‌ای قابل اعتماد و معتبر را که حوزه سبک زندگی بهتر بانوان و دختران فعالیت می‌کند را به شما معرفی کنیم. همراه ما باشید و معرفی مجله بانوان و دخترانه صورتی‌ها را مطالعه کنید.

صورتی‌ها مجله ای برای دختران و بانوان ایرانی

صورتی ها : مجله ای برای بانوان و دختران ایرانی

صورتی‌ها مجله آنلاینی است که هدف آن ارتقای سبک زندگی بهتر بانوان و دختران می‌باشد. این مجله از شهریور ماه سال ۱۳۹۵ شروع به فعالیت کرده است. مجله صورتی‌ها به صورت روزانه در موضوعات مختلفی مانند مد و زیبایی، سلامت و بهداشت، مطالعه و کتابخوانی و ورزش و تناسب اندام و موضوعات متنوع دیگر اقدام به تولید محتواهای اختصاصی و با کیفیت می‌کند. در ادامه شما را با موضوعات مختلف این مجله آشنا خواهیم ساخت.

سلامت و بهداشت فردی بانوان:

باتوجه به اولویت بالای سلامت در زندگی بانوان و دختران ابتدا بخش سلامت و بهداشت مجله را معرفی می‌کنیم. در این بخش تلاش بر این است که تمامی نکات و روش‌های لازم برای داشتن بدنی سالم بیان شود. نکات مهم در داشتن پوست و موی زیبا و سالم و …
این بخش به سه زیر مجموعه تقسیم بندی شده است که در زیر می‌توانید نام هرکدام را بخوانید.

  • بهداشت پوست
  • بهداشت مو
  • خواص خوراکی‌ها

مد و زیبایی:

بانوان زیادی به صورت روزانه دنیای مد و زیبایی را دنبال می‌کنند زیرا به زیبایی اندام و لباس‌های خود اهمیت زیادی قاعل هستند. در بخش مد و زیبایی مجله بانوان صورتی‌ها جدیدترین اخبار دنیای مد و زیبایی برای شما تهیه می‌شود و شما می‌توانید با جدیدترین مدل‌های لباس و روش‌های آرایشی آشنا شوید. زیر مجموعه‌های این بخش عبارت‌اند از

  • مدل لباس (لباس مجلسی و لباس ورزشی و …)
  • مدل مو (موی باز عروس، بافت مو، شینیون و …)
  • زیورآلات
  • نکات آرایشی ( طراحی ناخن، آموزش آرایش صورت و …)
  • مدل لاک
  • و …

اگر شما نیز به مد و زیبایی خود اهمیت زیادی قاعل هستید حتما موضوعات این بخش را به صورت روزانه دنبال کنید.

مطالعه و کتابخوانی:

مطالعه کردن عادتی است که در کشور ما ایران رواج ندارد و شاید بتوان گفت یکی از ضعف‌های مردم ما بخصوص بانوان و دختران محسوب می‌شود. صورتی‌ها برای اینکه کتاب‌خواندن را در بین بانوان به یک عادت روزانه تبدیل کند قسمت مخصوصی به نام مطالعه و کاتبخوانی را ایجا کرده است.
این بخش شامل چندین زیر مجموعه است که در زیر می‌توانید آن‌ها را مشاهده کنید.

  • داستان‌های کوتاه
  • دانلود رمان (رمان عاشقانه، جنایی و …)
  • معرفی کتاب
  • کتاب‌های صوتی

تمامی محتواهای این بخش به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می‌گیرد.

بازیگران و چهره‌ها:

اگر به خواندن بیوگرافی بازیگران و چهره‌های معروف دنیا علاقه دارید و احبار دنیای هنرمندان را دنبال می‌کنید پیشنهاد می‌کنیم از این بخش از مجله بانوان و دخترانه صورتی‌ها دیدن کنید. در این بخش جدیدترین اخبار هنرمندان و چهره‌های معرف و همچنین بیوگرافی هنرمندان و گالری تصاویر آن‌ها برای شما تهیه می‌شود.

این بخش نیز شامل موارد زیر می‌باشد:

  • گالری عکس چهره‌ها
  • بیوگرافی بازیگران و چهره‌ها
  • اخبار و حواشی چهره‌ها
  • بازیگران در شبکه‌های اجتماعی
  • دیالوگ‌های ماندگار

سرگرمی:

اختصاص دادن زمانی برای تفریح و سرگرمی بسیار ضروری می‌باشد و هر شخصی باید بر اساس روال زندگی خود این زمان را مشخص کند. صورتی‌ها برای این موضوع نیز محتواهای اختصاصی و مفیدی را تولید کرده است و روزانه نیز به‌روزرسانی می‌شود. در این موضوع می‌توانید محتواهایی مانند:

  • عکس نوشته های مختلف (عکس نوشته‌های غمگین، عکس نوشته‌های عاشقانه و طنز و…)
  • تکست و اشعار منتخب از نویسندگان و شاعرانبزرگ ایرانی و خارجی
  • عکس پروفایل دخترانه (عکس های خاص و اختصاصی زیبا برای پروفایل)
  • آموزش‌های اختصاصی برای ساخت وسایل تزیینی و هنرهای دستی
  • ویژگی‌های متولدین ماه‌های مختلف

را پیداکنید. بیشتر عکس نوشته‌ها و عکس‌های پروفایل این مجله اختصاصی می‌باشد.

با بخش‌ها و موضوعات مختلف این مجله آشنا شدید. رایگان بودن تمامی محتواهای موجود در این مجله چه محتواهای متنی و چه ویدیویی از جمله مزیت‌های مجله صورتی‌ها می‌باشد.

629 بار مشاهده