ابتدا مایه خمیر را با یک قاشق سوپخوری پودر قند و ۱/۴ پیمانه (۵۰ میلی لیتر) آب ولرم در ظرفی مخلوط کنید و سپس در ظرف را بگذارید تا ۱۰ دقیقه بماند و پف کند. سپس روغن را آب (ذوب) کرده در ظرف دیگری بریزید تا کمی خنک شود. آنگاه تخم مرغ را شکسته و نیمی از آن را همراه نمک در لیوان کمی هم می زنیم و به روغن اضافه می کنیم.مایه خمیر آماده شده را کم کم به مخلوط روغن و تخم مرغ می افزاییم . و به همزدن ادامه می دهیم . سپس آرد را اضافه می کنیم و آنقدر هم می زنیم که خمیر لطیف و یکدست و بدون چسبندگی به دست آید . خمیر را ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ورز دهید . سپس روی آن را بپوشانید و حدود ۲ ساعت استراحت دهید. اگر خمیر شل بود می توانید کمی آرد برای تنظیم سفتی آن اضافه کنید.
خمیر آماده را لوله کرده و به اندازه های یکسان چانه کنید و چانه ها را با وردنه باز کنید و با وردنه ای ظریفتر نازکشان کنید. سپس ورقه های نازک خمیر را یک یک روی ساج انداخته و هر دو طرف آن را روی گاز بپزید . پیش از آنکه خنک شوند روی تخته کار پهن کنید و روی آن مایه بادام (مخلوط هل ، پودر قند و پودر بادام) بپاشید. سپس ورقه را با دقت لوله کنید . روی آن را با فشارمناسب وردنه بکشید. در پایان با فاصله های ۳ سانتی متری و به شکل اریب ببرید . کاک را در ظرف در بسته نگاهداری کنید.شیرین کام باشید.
لغتنامه دهخدا
نمط. [ ن َ م َ ] (ع اِ) روش . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوع . (مهذب الاسماء). دستور. (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). طرح . (ناظم الاطباء). گونه ٔ چیزی . (منتهی الارب ). گونه و طریقه ٔ چیزی . (ناظم الاطباء). طرز. طراز. قبیل . سنخ . جنس . منوال . طریق . طریقه . فن . (یادداشت مؤلف ) :
بلاغت نگه داشتندی و خط
کسی کو بدی چیره بر یک نمط.
فردوسی .
تا سایه ٔ او دور شد از دولت محمود
دیدی که جهان بر چه نمط بود و چه کردار.
فرخی .
تا تو بدانی که سخن بر چه نمط باید گفت . (تاریخ بیهقی ص 213). اگر آن همه قصاید آورده شدی سخت دراز گشتی و معلوم است که در جشن ها بر چه نمط گویند. (تاریخ بیهقی ص 539). ولیکن این نمط که از تخت ملوک به تخت ملوک باید نبشت دیگر است . (تاریخ بیهقی ص 71).
این سخن باز هم از آن نمط است
نه چو دیگر سخن حدیث بط است .
سنائی .
حور را حرز و هیکل است آن خط
که نیابی بر آن نهاد و نمط.
سنائی .
هر زمان تازه تر بودنمطش
خصم خواند همی حدیث بطش .
سنائی .
شکال هم بدین نمط فصلی آغاز نهاد. (کلیله و دمنه ). و هم بر این نمط افتتاح کرده شود. (کلیله و دمنه ).
بر یک نمط نماند کار بساط ملکت
مهره به دست ماند چون خانه گشت ششدر.
خاقانی .
کافرم گر پیش از او یا بیش از این اسلام را
زین نمط کاو ساخت تمهید و مقرر ساختند.
خاقانی .
گر به جهان زین نمط کس سخنی گفته است
بنده به شمشیر شاه باد بریده زبان .
خاقانی .
و از این نمط همه شب با زن سخن می گفت . (سندبادنامه ص 92).
زآن نمطها که رفت پیش از ما
نوبری کس نداد بیش از ما.
نظامی .
نظامی زین نمط در داستان پیچ
که از تو نشنوند این داستان هیچ .
نظامی .
بعد از این اگر بر این نمط بگفت . (جهانگشای جوینی ).
زین نمط بسیار برهان گفت شیر
کز جواب آن جبریان گشتند سیر.
مولوی .
زین نمط زین نوع ده طومار و دو
برنوشت آن دین عیسی را عدو.
مولوی .
خاطر رنجور جویان صد سقط
تا که پیغامش کند از هر نمط.
مولوی .
منافع سفر بر این نمط که گفتی بسیار است . (گلستان ).
گر تو قرآن بدین نمط خوانی
ببری رونق مسلمانی .
سعدی .
مها زورمندی مکن بر کهان
که بر یک نمط می نماند جهان .
سعدی .
|| فرش و بساط رنگین . (غیاث اللغات ). نوعی از گستردنی نگارین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) :
پروز سبزه دمید بر نمط آبگیر
زلف بنفشه خمید بر غبب جویبار.
خاقانی .
آنجا که سمند او زند سم
شیر از نمط زمین شود گم .
نظامی .
کاین نمط از چرخ فزونی کند
با قلمم بوقلمونی کند.
نظامی .
مرصع بسی تیغ گوهرنگار
نمطهای زرافه ٔ آبدار.
نظامی .
|| ابره ٔ هر فرش که باشد. (منتهی الارب ). ابره از هر پوشاک و هر بالاپوش . || پوشش و گلیم و پوشاک و بالاپوش . (ناظم الاطباء). لباده . نمد. معرب نمد است . (یادداشت مؤلف ). || جامه ٔ پشمین که بر هودج افکنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جامه ٔ پشمین که پرزی رقیق دارد و بر هودج پوشند. (یادداشت مؤلف ). ج ، اَنْماط، نِماط :
کشیدند بر طره ٔ کوی و بام
شقایق نمطهای بیجاده فام .
نظامی .
|| بساط شطرنج . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) :
عشق بیفشرد پا بر نمط کبریا
برد به دست نخست هستی ما را ز ما.
خاقانی .
طاق پذیر است عشق جفت نخواهد حریف
برنمط عشق اگر پای نهی طاق نه .
خاقانی .
|| پوست پلنگ . (فرهنگ خطی ) :
گرنه سگش بود فلک چون نمط پلنگ و مه
پر نقط بهق شود روی عروس خاوری .
خاقانی .
|| به معنی پرده ٔ سرود نیز آمده . (غیاث اللغات ). نمطهای تنگ ؛ پرده های دقیق از سرود. (غیاث اللغات از شرح اسکندرنامه ) (از آنندراج ) :
به هر نسبتی کآمد از بانگ چنگ
سخن شد بسی در نمطهای تنگ .
نظامی .
|| گروه مردم که بر یک کار باشند. (از منتهی الارب ). گروه مردم . (مهذب الاسماء). || سبدمانندی که زنها در آن اسباب کار خود را می گذارند. (ناظم الاطباء).
بیماریهای نقص ایمنیعبارت است از وجود نقص در دستگاه ایمنی بدن. دستگاه ایمنی سالم از بدن در برابر میکربها «باکتریها، ویروسها و قارچها)، سرطان (حفاظت نسبی) و هرگونه جسم خارجی که وارد بدن میشود محافظت به عمل میآورد. زمانی که دستگاه ایمنی نتواند به نقش خود خوب عمل کند، بدن مستعد عفونت و سرطان میشود. نقص ایمنی میتواند هم در مردان و هم در زنان و در تمام سنین رخ دهد.
یک نوع نقص ایمنی (که بحث آن در سر فصل دیگری جداگانه آمده است) نشانگان نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) است. نقص ایمنی در اثر داروها نیز میتواند به وجود آید (داروهای قوی که برای مهار دستگاه ایمنی مورد استفاده قرار میگیرند).
*پیشگیری
راه خاصی برای پیشگیری وجود ندارد. اگر سابقه خانوادگی بیماری نقص ایمنی وجود داشته باشد، پیش از تشکیل خانواده، برای مشاوره ژنتیکی مراجعه کنید. با بررسی کشت مایع موجود در کیسه آب به هنگام حاملگی ممکن است بتوان بعضی از این اختلالات را شناسایی نمود.
*عواقب مورد انتظار
انواع شدید نقص ایمنی معمولاً مرگبار هستند. انواع خفیف را میتوان با موفقیت درمان نمود.
بررسیهای تشخیصی ممکن است شامل موارد زیر باشند: آزمایش خون از نظر پادتنها، بررسی میکروسکوپی خون و سلولهای بافت، آزمونهای پوستی، عکسبرداری از قفسه سینه برای بررسی غده تیموس، و بررسیهای رادیواکتیو در رابطه با عملکرد دستگاه ایمنی
درمان به پیچیدگی نقص ایمنی بستگی دارد. اهداف درمان اساساً عبارتند از حفظ سلامت در حد بهینه، پیشگیری از بروز مشکلات عاطفی و کنترل عفونتها
از تماس با افراد مبتلا به بیماریهای مسری باید خودداری شود.
بدون مشورت با پزشک، هیچ نوع واکسنی دریافت نکنید.
ندرتاً عمل جراحی برای پیوند مغز استخوان یا غده تیموس
بستری کردن برای درمان عفونتهای جدی
*فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
معمولاً به هنگام بیماریهای حاد استراحت در رختخواب لازم است. به جز آن، محدودیتی برای فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری وجود ندارد.
*رژیم غذایی
رژیم خاصی توصیه نمیشود.
*درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم بیماری نقص ایمنی رادارید.