هر چند که سفر به مریخ زیاد هم دور از ذهن نیست اما شاید بتوانیم نمادی از سیارهها و کرههای دیگر را در زمین ببینیم. نقاش طبیعت گاهی دست به خلق چشماندازهای زیبایی میزند که انسان ناخودآگاه فکر میکند مربوط به سیارهای دیگر هستند.
کوهها معمولا یکی از مهمترین بخشهای اکوسیستمهای طبیعی محسوب میشوند. برخی از کوهها به حدی زیبا هستند که به شهرتی جهانی رسیدهاند، با این وجود هستند کوههای که با تمام خاص بودنشان کمتر نامی از آنها میشنویم که البته این مورد به بی توجهی مسئولان بر میگردد.
این کوهها را نه طبیعت سرسبزشان و نه قلههای برفیشان دیدنی کردهاند بلکه تنها شکل ویژهای است که دارند. به جرات میتوان گفت کوههای مینیاتوری یکی از منحصربهفردترین مواهب طبیعی است که در ایران وجود دارد و مشابهش را در کمتر جایی از دنیا میتوان پیدا کرد مگر در سیارهای دیگر همچون مریخ!
معرفی
کوههای مینیاتوری یا مریخی بخشی از طبیعت زیبای شهر همیشه بهاری چابهار به شمار میرود که متاسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این کوهها به سبب وضعیتی که دارند در دستهی مناطق بدبوم یا بدلند قرار میگیرند.
ویژگی مشترک این مناطق عدم وجود پوشش گیاهی و نداشتن ارزش چراگاهی است. کوههای مینیاتوری از نوع رسوبی هستند و طبق نظر کارشناسان در گذشتههای دور زیر تلی از خاک مدفون بوده که بر اثر گذشت زمان و بارش بارانهای موسمی از زیر خاک سر برآوردهاند.
فرآیندهای تکتونیکی به دلیل فرورانش پوسته عمان به زیر مکران و فرسایش آبی و بادی از جمله مهمترین دلایل شکل گیری این کوهها بوده است. شیارهای ریز و یکدستی که روی این کوهها وجود دارد سبب شده است تا نام مینیاتوری به خود بگیرند و جلوهای به واقع فرازمینی داشته باشند.
عمر این کوهها را بالغ بر ۵ میلیون سال برآورد کردهاند. کوههای مینیاتوری یا مریخی ادامه رشته کوههای زاگرس هستند که تا پاکستان ادامه دارند. ارتفاع این کوهها متغییر بوده و از پنج متر تا بیش از صد متر در میان آنها پیدا میشود.
نکتهی جالب پیدا شدن انواع فسیل ماهی و آبزی در این کوهها است که ثابت میکند کوههای مینیاتوری در گذشته زیر آب قرار داشتهاند. همچنین از آنجایی که کوهها در نزدیکی دریا قرار دارند نمیتوان اثر جزر و مد را روی آنها نادیده گرفت.
در فاصلهی ۴۰ تا ۵۰ کیلومتری بعد از چابهار میتوان این کوهها را پیدا کرد که تا کیلومترها امتداد دارند. در میان این کوهها دریاچهای منحصربهفرد به رنگ صورتی وجود دارد که لیپار نامیده میشود.
در مطلبی جداگانه به این دریاچه نیز پرداختهایم. ترکیب این کوهها با دریاچهی لیپار چشماندازی را پدید آورده که نمیتوان به راحتی از آن چشمپوشی کرد. هر ساله همایشی به عنوان مریخ نوردی در چابهار برگزار میشود که طی آن علاقهمندان میتوانند به صورت پیاده مسیری مشخص از ساحل دریای عمان و کوههای مینیاتوری را طی کرده و از تماشای مناظر بی بدیل این منطقه لذت ببرند.
متاسفانه تاکنون اقدام مهمی برای ثبت این اثر طبیعی به عنوان یک ژئوپارک ملی در سطح جهان صورت نگرفته است که امیدواریم این اتفاق در آیندهای نزدیک به وقوع بپیوندد.
ایران عزیز ما سرزمین شگفتی ها و عجایب است که هر روز با یکی از زیبایی ها و عجایب آن ، در گوشه و کنار این خاک پهناور و عزیز آشنا می شویم که شاید هیچ وقت در مورد آنها نشنیده و ندیده بودیم
یکی از شکیل ترین و دیدنی ترین کوه هایی که در یزد وجود دارد ، عقابکوه است که به صورت یک کوه نسبتا” مرتفع و منفرد ( حدود ۲۰۰۰ متر از سطح دریا ) ، از قله جدا شده و چون شکلی عقاب مانند دارد ، آن را عقاب کوه نامیده اند . این کوه در نزدیکی شهرستان تفت قرار دارد.
معرفی کوه عقاب
اسفند ماه ۸۷ بود که باتفاق آقایان سیدمحمد سیدمحمدی و علی عباس هادی به استان یزد سفری داشتیم و ضمن بهره از جاذبه های استان، به تفت و عقاب کوه رفتیم . این عکس ها از کوهی در فاصله ۳۰ کیلومتری محور یزد به شیراز بعد از شهر تفت و نزدیک روستای اسلامیه ( فراشاه ) می باشدکه به طرز عجیب و زیبایی ، شبیه یک عقاب عظیم الجثه در دشتی بزرگ نشسته است …
فقط تصور کنید اگر یک چنین شاهکار طبیعی در آمریکا که عقاب به عنوان سمبل آنها می باشد قرار داشت ، چه ها که برای تبلیغ و سوء استفاده از آن نمی کردند .
یزد در محل تلاقی دشت کویر و کویر لوت واقع شده و به همین دلیل از آن با نام «عروس کویر» یاد می کنند. این منطقه دارای آب و هوای گرم و نیمه خشک درتابستان و زمستان های سرد و عمدتا” خشک می باشد.
یزد دارای کوه های بسیاری از جمله «خرانق»، «شیرکوه»، « کوه مسجد» و … می باشد .
روستای اسلامیه در دره ای عریض در سی کیلومتری جنوب غربی مرکز استان و ده کیلومتری شهرستان تفت ، در دامنه شمالی شیرکوه و در مجاورت کوه معروف عقاب کوه به صورت روستایی خطی در امتداد محور یزد ـ شیراز واقع گردیده است . متوسط ارتفاع آن از سطح دریا ۱۷۵۰ متر و عمق آبهای زیر زمینی آن ۴۰ متر می باشد .
قله زیبای عقاب کوه در ارتفاع ۱۴۰ متری از سطح روستای اسلامیه قرار دارد. جنس این کوه آهکی و به همین علت هیچ گونه گیاهی در آن رشد نمی کند و فاقد چشمه و گونه های گیاهی است .
عقابکوه در غرب اسلامیه واقع شده است . برای صعود به قله باید از قسمت غربی روستا ، همچنین دامنه شمال غربی کوه که از شیب کمتری برخوردار است اقدام کرد .
به علت فرسایش و آهکی بودن جنس کوه ، حفره های بسیاری در قسمت فوقانی به چشم می خورد که جانوران از آن به عنوان لانه استفاده می کنند .
شاهجهان نام بلندترین قلهءارتفاعات جنوبی حوزهء قوچان است که دنبالهء آن به کوههای بینالود و آلاداغ میرسد و ۳۳۵۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.مشیر الدوله پیرنیا در جلد سوم کتاب ایران باستان این سلسله جبال را با رشتههای شمال بدین طریق توصیف کرده است:«اولا سه رشته کوه است یکی موسوم به دامان کوه یا کوههای اکراد که دامنهاش به سمت کویر خوارزم ادامه دارد.دیگری به نام آلاداغ و میرابی در وسط. سوم به اسم جغتای یا کوههای جوین در جنوب.این سه زنجیره کوهها باهم متوازیند. رشته کوه های اولی آبهائی را به اترک میریزند و از آبهای رود تجن جدا میکنند و زنجیرهء کوههای مرکزی و جنوبی آبهای گرگان رود را از آبهای نیشابور.
تشکیل این سه زنجیره سه وادی ایجاد کرده.۱-وادی مشهد بین کوههای اکراد و آلاداغ و میرابی ۲-وادی میانآباد بین کوههای آلاداغ و کوه جغتای یا جوین ۳-وادی نیشابور میان جغتای و میرابی»
مراد از کوههای اکراد همان سلسله جبال شمال قوچان است که دنبالهء سلسله جبال البرز میباشد و از هزار مسجد تا الله اکبر و گیفان امتداد پیدا میکند و کوه شاهجهان همان سلسله جبال میانی را شامل میشود که بنام آلاداغ و میرابی ذکر گردیده است. ارتفاع کوه شاهجهان به قول هانری رنه دالمانی فرانسوی(در غالب جاها به ۱۱۵۱ متر میرسد و بلندترین قله آن ۳۰۰۰ متر است.)۱
«کوه شاهجهان دارای دارای چند قسمت است کوه خروس یا کرکسرو،تخته میرزا،گورکی یا گورکان یا گبرکان،دو قلعه اسماعیلیان در کوههای شاهجهان موجود بود.یکی امروز به نام علی قلیچ و دیگری به نام مرسی است.»۲
درههای قسمت شمال شاهجهان بسیار سبز و خرم،دارای بوتهها و گیاههای متعدد میباشد و درههای جنوبی کمآبتر و از گیاهان کمتری برخوردار است.روستاهای اطراف شاهجهان با فاصلههای متعدد عبارتند از:جهان،بانیدر،نوده،آغیش،پیشاوه، خرق،بام،آق چشمه،آرمود آقاچی،درپرچین،استاد،خسرویه،اردغان،بیدواز.
«ده جهان»در قسمت جنوب کوه شاهجهان قرار دارد و بر تپه ماهورهها بنا شده است و جهان اصلی نزدیک به همینروستا آثار و بناهائی دارد که مربوط به زمان گذشته است و آثاری از نقبهای متعدد در گوشه و کنار تپهها وجود دارد.در افواه مردم گفته (۱)-به نقل از اتر کنامه تألیف رمضانعلی شاکری.
(۲)-نقل از احمد شاهد(سیلاخوری).
میشود جهان یازده گورستان داشته است و بعضیها معتقدند ده اولیه جهان در تپههای کنار چشمهء عباسقلی خان در النگ پائین قلهء شاهجهان قرار داشته است.زبان مردم ده ترکی است و از نوع ترکی سرولایت«چکنه»میباشد و در گفتارشان«همبله»زیاد است و حدود دویست خانوار هستند.در مسافرت به شاهجهان از راههای متعددی میتوان استفاده نمود ما از ده جهان به ارتفاعات شاهجهان رفتیم در این مسیر:
دره اول را رین درهسی میگویند.انشعاب اول از این دره به لواشلی دره معروف است.ادامه رین درهسی،غیبانه دره است.در این دره گلهای زرد و گل ختمی و کنگر فراوان است.و به خصوص در دامنههای دره گلهای ختمی زیادی مشاهده میشود.
آنگاه دره شاه حسن آغاز میگردد.از این دره راهی به بانیدر میرود و او هم دهی است در جنوب جهان،دره دیگری که از دره شاه حسن جدا میگردد،خرپران نام دارد.ادامهء دره شاه حسن به تپه ماهورهائی ختم میشود و گداری دارد که طول آن نسبتا زیاد است.و سه اصله درخت سنجد در تپه ماهورهای قسمت غربی گدار وجود دارد که به گفته اهالی عزیز هستند.و از قطع آنها خودداری نمودهاند و بعد چشمهء شاه حسن میباشد.از گدار شاه حسن به بالا را پرخودوشن میگویند و سمت چپ آن راهی است بنام کوچ یولی که به پلنگ دره معروف است و پلنگ دره یکی از درههائی است که از جهان هم میتوان به ارتفاعات شاهجهان رفت و آب این درهها به طرف ده جهان جریان دارد.ادامهء پرخودوشن به درهء یمانی میرسد و بعد از آن آقزو و بعد هم چشمهء آقزو است.
چادرهای طایفه باچکانلوئیها در دره شرقی چشمه برپا بود.تعداد چادرهائی که آنجا وجود داشت نه چادر بود و مجموع گوسفندان آنها به ۲۰۰۰ رأس میرسید.ییلاق، قشلاق آنها مراوه تپه است.از محل چادرها تا قلهء شاهجهان حدود ۱۲ کیلومتر فاصله بود.شمال چادرهای باچکانلوئیها کوه شاهجهان و جنوب آن ده بانیدر قرار داشت بالاتر از آقزو چشمهء کریم بود و سپس هزار خروار نام داشت و بعد از این محل چشمهء عباسقلی است که در النگی وسیع و زیبا و در غرب شاهجهان و درست در پای قله قرار دارد.تپه ماهورههای غربی را زمینهای نیمهمسطحی فراگرفته و گفته میشود محل اصلی ده جهان در قدیم بوده است.
در شمال شرقی کوه شاهجهان،چشمهء کبابی،مشرق چشمهء دگز یا دگز و چشمهء سبز شمال چشمه پاطو،که اسم اصلی او چشمهء کیقباد است قرار گرفتهاند.طایفهای از اکراد به نام رودکانلو در کنار چشمه پاطو اتراق میکنند در تابستان طایفههای قهرمانلو و ملوانلو نیز در اطراف شاهجهان چادر میزنند.قلهء کوه مسطح است و حدود بیش از دوهزار متر مربع وسعت دارد در قسمت غربی قله و مشرف به النگ و چشمهء عباسقلی خان با فاصله یکصد متر سه گودی وجود دارد که اطراف آنها سنگچین بوجود آمده و قسمتی را که مشرف به النگ است به نام قبر مادر کیقباد مینامند و روستائیان نقل میکنند که قبر مذکور در زمان فتحعلی شاه شکافته شده و وسائلی منجمله تاج کیقباد را از آنجا بردهاند!!
در قسمت غرب کوه با فاصله پنج یا شش کیلومتر غاری است که یخدان نام دارد در این غار بلورهای یخی در تابستان به صورت بسیار زیبائی از سقف به زمین وصل میشود. سالهای پیش از این یخها به اسفراین حمل میشده است.در زمستان آب این غار گرم است و از آن بخار متصاعد میشود البته نه به صورت چشمههای آب گرم بلکه سردی خود را از دست داده است و این خود قابل بررسی است.
آبریزهای شاهجهان تا فاصلههای بسیار دو از نظر سفرههای آب زیرزمینی بهم مربوطند.در یکی از درههای ده استاد،در سالهائیکه زمستان پربرف و بارندگی خوب میشود در بهار آب از درزهای سنگها مانند فواره جستن میکند و مانند فواره های نصبشده در شهرها مناظری به وجود میآورد.از غارهای سنگی اطراف همین دره شکافها تا کوههای شاهجهان کشیده میشود و بعضیها میگویند گربهای را که از سوراخ غار استاد به درون آن رها کردهاند مدتها بعد در باباقدرت دیدهاند که استاد در آبریزهای طرف قوچان و باباقدرت در آبریزهای طرف اسفراین قرار گرفته است.
در کنار درههای جهان که منتهی به شاهجهان میشود دو ده قدیمی بنامهای قزقلعه و اوغول قلعه وجود دارد که آثاری قدیمی تاکنون از این دو ده به دست آمده است و اهالی اظهار میدارند که تاکنون هفتاد خم از آنجا بیرون آوردهاند و در افواه مردم افسانههائی برای این دو ده ساختهاند.
*** صاحب مطلع الشمس میگوید:«وجه تسمیهء این کوه وجود دو مقبره در بالای آنست که یکی به نام شاهجهان و دیگری به نام جهان ارقیان معروف است.»
در صفحه ۱۶۲ کتاب اترکنامه که از یادداشتهای مرحوم مدیر الدیوان افشار استخراج گردیده نقل شده است که:«چهار سال قبل از امیر تیمور گورکانی شاهجهان نامی بر اکراد طبرستان حکومت میکرده است و کوه معروف شاهجهان که امروز به همین نام خوانده میشود در تصرف اکراد قرمانلو،شادکانلو و خرده اویماقها بوده است.قبر شاهجهان بر قله کوه واقع بوده است موقعی که ناصر الدینشاه در سنه ۱۳۰۰ قمری به قوچان آمد اهل اردوی وی قبر را شکافته به خیال مقبرهء کیانی که سلاطین را با جواهرات و اسلحهء مخصوص دفن میکردهاند،قبر شاهجهان را زیر و رو کرده و هرچه داشته برده بودند.»
این مطلب با گفتههای مردم اطراف شاهجهان فقط در اسم شاه تفاوت دارد.اما یکی از مطلعین اسفراین آقای احمد سیلاخوری«شاهد»معتقد است که:«شاه جهان، غازان محمود یکی از خانان بزرگ چنگیزی است که توسط صدر الدین حموئی اسلام را قبول کرده و کوه شاهجهان بنام همین پادشاه است که با غازان شاهجهان اطلاق شده و روی سکههای ضرب اسفراین،جاجرم،خبوشان،بیهق،نیشابور بدین نام(شاهجهان غازان محمود)ضرب کردهاند و نام پادشاه را بدین منوال در تاریخ ضبط نمودهاند».
تاریخ را ورق میزنیم تا آنچه دربارهء غازان محمود خان ابن ارغون خان گفته است مرور کنیم تا معلوم شود تا چه اندازه به کوه شاهجهان ارتباط پیدا میکند.محمد
حسن خان اعتماد السلطنه در جلد اول کتاب مرآت البلدان در صفحه ۲۹۳ چنین مینویسد: «ذکر سلطنت غازان محمود خان ابن ارغون خان.وی در ششصد و نود و چهار پادشاه شده و صدر جهان را وزیر کرد.چون با امیر نوروز صدر جهان عهد کرده بود پس از نیل به سلطنت اسلام گزیند،در خدمت شیخ صدر الدین ابراهیم بن سعد الدین حموی اسلام قبول نمود و صدهزار مغول به تبعیت او مسلمان شدند.امیر نوروز در ترویج اسلام و اضمحلال سایر ادیان سخت میکوشید.پسر براق خان که از ترکستان به عزم تسخیر ایران به مازندران آمده بود،امیر نوروز را مأمور کرد.او را منهزم نموده بعد از چندی صدر جهان از وزارت معزول و جمال الدین دستگردی وزیر شد،و طغاجار و بعضی امراء منافق را غازان خان بکشت و بعضی دیگر نیز به سعی امیر نوروز نابود شدند،ولی چون غرور امیر نوروز را گرفته بود و حسودان نیز سعایت کردند.غازان قصد قتل او کرده،وی به هرات گریخت و پناه به عز الدین کرت برد.فخر الدین با اینکه سمت مصاهرت امیر نوروز را داشت،و حقوق دیگر از امیر نوروز بر ذمه او بود،راه عقوق گرفته وی را به قتلغشاه نوئین که مأمور انجام کار او بود سپرد و قتلغشاه امیر نوروز را بدست خود گردن زد.بالجمله غازان خان ظلم و بسیاری از رسوم بد را برانداخت و قواعد نیکو احداث کرد و با سلاطین مصر و شام جنگها نمود.گاهی غالب و گاهی مغلوب شد.عمارت شنب غازان تبریز را برای مدفن خود بساخت.هشت نه سال سلطنت کرد و درگذشت در تاریخ وفاتش گفته شده:
شد از نواحی قزوین شه جهان،غازان بسوی خلد که باد آن جهان از اینش به به سال هفتصد و سه بد ز هجرت از شوال به روز یازدهم وقت عصر یکشنبه
«به عقیدهء صاحب وصاف دویست هزار نفر با غازان خان اسلام اختیار کردند،و این فقره در فیروزکوه اتفاق افتاده و سایر مورخان به جای فیروزکوه لار نوشتهاند.» (حاشیه صفحه ۳۹۳ همان کتاب).
در جلد نهم فرهنگ جغرافیائی ایران از انتشارات دائره جغرافیائی ارتش در صفحه ۱۰۴ ذکر شده است.«جهان،ده از دهستان بام بخش صفیآباد شهرستان سبزوار ۳۸ ک شمال صفیآباد ۴ ک-شمال اتومبیلرو بام به میان آباد.کوهستانی،معتدل سکنه ۵۹۴ شیعه-ترکی-فارسی-قنات-غلات پنبه-شغل زراعت-راه مالرو- در تابستان میتوان اتومبیل برد.»
یکی از مطلعین میگوید:«جهان امروزی روستائی است که در آغاز زوجهان بر تپه ماهورهها بنا شده و جهان اصلی نزدیک به همینروستا آثار و بناهائی دارد که مشهور به زمان گذشته است.آثاری که از این ابنیه بدست آمده کوزههای فیروزهای هشتصد،نهصدساله است.»
در جلد چهارم معجم البلدان در صفحه ۲۹۸ نوشته شده است که:«جهان قلعهایست از بام از قرای حول و حوش شهر مقدس مشهد،هوایش ییلاق،آبش از رودخانه و ده خانوار سکنه دارد.»البته از قرای حول و حوش مشهد صحیح نمیباشد.
دربارهء جهان ارغیان.در جلد چهارم معجم البلدان صفحه ۲۹۹«جهان ارغیان
متعلق به بام صفی آباد از قرای حول و حوش مشهد مقدس است هوایش ییلاق آبش از دو رودخانه که از دو طرف قلعهء بام میرود و از کوه جهان ارغیان برمیخیزد.»بنا به قول یکی از مطلعین.ارغیان در نزدیکی صفیآباد فعلی وجود داشته و آن نیز از شهرهائی بوده است که در آغاز بدست مغولان و در انجام بدست عبد المؤمن و عبد الله ازبک از بین میرود.»
مرحوم وحید از مطلعین روستای بام میگفت:«اردین نام دهی است در نزدیکی بام.در این ده قدیمی نقبهائی وجود دارد و آثاری که نشاندهندهء شهری قدیمی است و اردین همان ارغیان است و قبر خواجه حسن اردینی در خرمنگاه ده است او معتقد بود که بام هم در اصل بان بوده است و بان نام گلی است از گلهای بهشتی.»
در صفحه ۲۳ جلد اول مرآت البلدان آمده است:«ارغیان الکهایست در نواحی نیشابور،گویند مشتمل است بر هفتاد و یک قریه و دار الحکومه آن داونپز است.»
در وقایع قوچان در جلد اول ناسخ التواریخ از حاکم جهان ارغیان که سعادتقلی خان بغایری بوده است نام برده شده و در جائی دیگر ذکر گردیده است اراضی بام که از محال جهان است مضرب خیام شد و…باتوجه به نوشتههائی که از کتابها و افراد مختلف نقل گردید چند نکته قابلتوجه است.
۱-نام کوه شاهجهان نمیتواند به غازان خان محمود شاهجهان ارتباط پیدا کند زیرا با اینکه گفته میشود قبر صدر الدین حموئی همان کسی که غازان محمود به دست او اسلام آورد در بحرآباد جوین است اما واقعهء اسلام آوردن سلطان مغول در فیروزکوه و یا در لار اتفاق افتاده است بنا به نوشتهء محمد حسن خان اعتماد السلطنه عمارت شنب غازان تبریز را غازان محمود برای مدفن خود ساخته است.بنابراین موضوع انتساب کوه به این شاهزاده مغولی چه به نام و چه به نشان که قبر او باشد مرتبط نمیگردد و شاه جهان لقبی است برای غازان محمود نه اینکه کوه شاهجهان منسوب به او باشد.
۲-ده جهان سابقهء قدیمی دارد و اهالی این روستاها بدست مغولان و اعقاب آنان قتل عام شدهاند و حتی خیلیها معتقدند که ده جهان اولیه در پای کوه شاهجهان و در تپه ماهورههای چشمهء عباسقلی خان بوده است.بدینجهت میتوان چنین پنداشت که قله بلند این منطقه را کوه شاهجهان میگفتهاند.کوهی که بلندتر از بقیه کوههای اطراف است و به ده جهان مربوط میشود و نمونهء آنهم در بسیاری از محلها وجود دارد کوه شرق خبوشان قدیم به شاه داغی معروف است و شاهکوه و نظائر آنکه از نظر بلندی به محلهای اطراف خود یعنی بلندترین نقطهء کوههای جهان این نام را پیدا کرده است.
معرفی کوه شاه جهان
۳-مقبرهای که در آنجا نام برده میشود به قبر مادر کیقباد مشهور است و با نام کوه اصلا وفق نمیدهد.
در تاریخ میخوانیم که قباد در موقع فرار از بلاش به نزد هیاطله در نیشابور دختر دهقانی را به زنی گرفت و خسرو انوشیروان از بطن این دختر دهقانزاده شده است.اصولا دره اردغان بنام زو انوشیروان معروف است همان درهای که به تخته میرزا و
کوههای شاهجهان میرسد و باغهائی نیز به همین نام در این دره وجود دارد و مردم این افسانه را بازگو مینمایند.این قول که انوشیروان از دختر دهقانیزاده شده است در خدای نامک ذکر گردیده و در شاهنامه نیز آمده است.این قول وسیلهء پرفسور آرتور کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی رد شده و گفته شده است که افسانهای بیش نیست،ولی همین نامها و نشانهها خود افسانههائی هستند که به زمان ما رسیدهاند و حقایقی را دربر دارند.حکیم ابو القاسم فردوسی میگوید:
«یکی دختری داشت دهقان چو ماه ز مشک سیه بر سرش بر کلاه جهانجوی،چون روی دختر بدید ز مغز جوان شد،خرد ناپدید همانگه بیامد به زرمهر گفت که با تو سخن دارم،اندر نهفت برو زود از من به دهقان بگوی مگر جفت من گردد،این ماهروی بشد نزد و رازش به دهقان بگفت که گر دختر خوب را،نیست جفت یکی پاک انبازش آرم به جای که گردی به اهواز بر،کدخدای گرانمایه دهقان،به زرمهر گفت که این دختر خوب را،نیست جفت اگر هست شایسته،فرمان توراست مر این را بدان ده،که او را هواست بیامد خردمند نزد قباد که این ماه،بر شاه،فرخنده باد»
و در بازگشت قباد از هیتال به ایران و آگاهی یافتن از زادن پسرش،انوشیروان چنین گوید:
«برفتند یکسر بر کیقباد به گفتند کای شاه خسرونژاد گر از تو دل مردمان خسته شد به شوخی دل و دیدهها شسته شد کنون کام دل را بر آن کت هواست که شاه جهان بر جهان پادشاست»
منظور از ذکر این داستان آن نیست که باز این مسائل به کوه شاهجهان مربوط شود که هم قبر مادر کیقباد است و هم فردوسی.لقب شاه جهان به قباد داده است که به او و مقبرهء منتسب به او نزدیکتر خواهد بود که این امر هم خود قابل بررسی است.
۴-گفته شده است دو مقبره در این کوه وجود دارد شاهجهان و جهان ارقیان. در مورد شاهجهان که مذکور افتاد ولی در مورد جهان ارقیان تاریخ روشنتر است. ارقیان بنا به نوشتههای تاریخی آبای بزرگی بوده که هفتاد و یک ده را شامل میشده است و وقتیکه جهان ارقیان گفته میشود منظور ده جهان است که به ارقیان نسبت داده میشود و جزو حکومت و ابوابجمعی آن است و نام شخص نیست بلکه نام روستائیست که خوشبختانه هنوز هم وجود دارد.اکثر اهالی صفیآباد را ارقیانی میدانند و خرابههای ارقیان نزدیک صفیآباد است.
نتیجه آنکه جهان ارقیان نام شخص نیست و دهی است که تحت حکومت ارقیان قرار داشته و در وقایع تاریخی اخیر هم از حاکم جهان ارقیان نام،برده شده است. شاهجهان نیز انتسابی به غازان محمود شاهجهان حاکم مغول ندارد.ده جهان تحت حکومت ارقیان بوده است و باید به جای جهان ارقیان،نام اول به دوم اضافه شود که جهان ارقیان میباشد.(ارقیان-ارغیان)
کوه شره زول در ۲۳ کیلومتری شمال غربی شهرستان ایلام قرار دارد. ارتفاع این کوه حدود ۲۰۵۰ متر است و بهصورت رشته نسبتا طویلی به درازای ۴۱ کیلومتر و پهنای متوسط ۱۵ کیلومتر، از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد و گسترش مییابد. دهستان چوار در جنوب و دهستانهای سهراب و مرکزی در دامنههای شمالی این کوه جای گرفتهاند. بخش شمال غربی آن از جنگلهای بلوط پوشیده شده است. رودخانههای کنگیر، گلال رود، کزاب و مورت از این کوه سرچشمه میگیرند.
مجموعه ارتفاعات کوه صفهبا بلندترین نقطه ارتفاع ۲۲۵۷ متر در جنوب غربی اصفهان واقع است . این کوه از شمال به جاده کمربندی از غرب به کوههای تخت رستم و دره خان از شرق به شهرک ها و مجتمع های مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن منتهی می شود.
در دامنه کوه صفه، چشمهای به نام «چشمه درویش» و دویست متر بالاتر از آن «چشمه گل زرد» قرار دارد.
کوه صفه از محل چشمه درویش که سنگ کوه از خاک جدا گشته و دامنه کوه محسوب میشود در سمت غرب، به فضای سنگی مسطحی (صفه) منتهی میگردد که کوه به همین جهت «صفه» نامیده شده است. قبلاً در این محل چهار طاقیهایی ساخته بودند که چشمههای آب و درختهای چنار چشمانداز مصفایی به آن میداده است. در آن حوالی سنگاب بزرگی نیز بود که آب سرد آن از برفابهای قله تأمین میشد.
بالاتر از این محل، با عبور از چند پیچ و خم، قله کوه نمودار میشود. در سمت چپ کوه یک سلسله تپههای کوچک و بزرگ به نام هزار دره قرار گرفته که جاده شیراز از وسط آن میگذرد. این تپهها دارای خاک سرخ است که جهت زینت و رنگآمیزی عمارات به کار میرود. بعد از این تپهها به طرف شرق، کوههای کلاه قاضی قرار دارد. در سمت غرب کوه صفه نیز شاه کوه قرار گرفته و پس از آن بلوک لنجان آغاز میگردد. در دامنههای مرتفع کوه صفه، قلعههایی وجود داشته که دیواره آنها عموماً از سنگ و بسیار مستحکم بوده، و از آنها برای دفاع استفاده میشده است. مهمترین آنها به نام قلعه دیو معروف بوده که ویرانههای آن هنوز باقی است. در مغرب دامنه کوه صفه، عمارت قلعه مانند دیگری وجود داشته که با خشتهای بزرگ به اضلاع نیم متر ساخته شده و به نام تخت رستم معروف بوده است. زیرا بنابر باورهای مردم، جنگ اسکندر و دارا در آنجا اتفاق افتاده است. اما برخی صاحبنظران آن را آتشگاه میدانند. قله کوه صفه از سطح زمین ۵۹۰ متر ارتفاع دارد.
کوهستان صفه که تا چند دهه پیش به صورت عنصری مجزا و با فاصله از شهر قرار داشت اینک با توسعه شهر به طرف جنوب کاملا به شهر متصل شده و بخشی از آن به پارک کوهستانی و محل تفرج شهروندان تبدیل شده است.
فضای سبز کوه صفه که در حال حاضر عرصه ای به مساحت ۱۰۰ هکتار را تبدیل به منظره ای سبز کرده است در قسمتهای دامنه کوه قرار دارد و به عنوان پارک کوهستانی و بخشهایی از آن شکل پارک جنگلی دارد روزانه پذیرای جمع کثیری از طبیعت دوستان و گردشگران است .
از جمله نقاط مشهور در کوه صفه قلعه شاهدژ یا شاه دز می باشد که به قلعه دیو نیز معروف است و به عنوان هسته مرکزی پارک کوهستانی صفه است و چشمه های موجود از جمله چشمه پاچنار و خاجیک به عنوان قلب تپنده این مجموعه اند که با وجود درختان کهنسال همچون نگینی زیبا می درخشد.
تحولات تاریخی کوهستان صفه
کوهستان صفه در دوران باستان
اصفهان همان طور که از ریشه نام آن «سپاهان» بر میآید در دوران ساسانیان مقر سپاهیان «ولیعهد نشین» بوده است و وجود برخی آثار به جا مانده مثل آتشگاه و گورهای زرتشتیان بر این امر گواهی می دهد.
با توجه به این زمینه تاریخی و برخی شواهد عینی احتمال قوی این است که کوه صفه از زمانهای خیلی دور به عنوان پایگاه و پناهگاه مورد استفاده مردم بوده است. شیوه ساخت و معماری قلعه کوه صفه به سایر قلعههای دوران ساسانی شباهت دارد. وجود حفرههای سنگی در اطراف کوه صفه یادآور «استودانها» (استخوان دانهای) زرتشتی است که در بسیاری از نواحی باستانی ایران مشاهده میشود. همچنین بعید نیست که برخی از بقایای ویران شده موجود در کوه صفه متعلق به بنای آتشکده باشد.
کوهستان صفه در قرون میانه اسلامی
در کتابهای معتبر تاریخی مربوط به قرون میانه اسلامی مثل «تاریخ ابن اثیر» «تاریخ راوند» و «تاریخ جهانگشای جوینی» شرحهای مبسوطی راجع به مبارزات دولت سلجوقی، که سنی مذهب و طرفدار خلفای بغداد بودند با پیروان فرقه شیعه اسماعیلیه در اصفهان آمده است که به کوهستان صفه و قلعه آن مربوط میشود. با تاسیس دولت سلجوقی در ایران، شهر اصفهان به عنوان پایگاه اصلی آن روز رو به توسعه نهاد و در عین حال در کانون کشاکش سیاسی و نظامی قرار گرفت از جمله حوادث مهم دوران سلجوقی که به طور مستقیم با سرگذشت کوهستان صفه ارتباط پیدا میکند، بالا گرفتن جنبش اسماعیلیه در منطقه اصفهان و بازسازی قلعه «شاهدز» در کوه صفه و جنگ طولانی اسماعیلیان با دولت سلجوقی است ماجرای تسلط اسماعیلیه بر کوه صفه و سرانجام بدفرجام آنان یکی از حوادث شگرف و شگفت تاریخ ایران، به طور عام و داستانی پرمخاطره برای منطقه اصفهان و کوه صفه، به طور خاص به شمار میرود.
وقتی ملکشاه سلجوقی در سال ۴۸۵ هجری قمری درگذشت میان فرزندان او (برکیارق، محمود و محمد) بر سر سلطنت اختلاف و نزاع درگرفت که باعث تضعیف دولت سلجوقی گردید.
در این شرایط، یکی از معتقدان و فعالان اسماعیلی در اصفهان به نام «احمدابن عطاش» به شیوه زیرکانه با فرمانده قلعه شاهدز طرح دوستی ریخت و آنجا را به تصرف خود و مریدانش درآورد. آنان با تقویت استحکامات نظامی کوه صفه در سراسر اراضی اطراف مسلط شدند و باج و خراج آنها را در اختیار خود گرفتند. از این رهگذر سالهای طولانی جنگ و هراس و خونریزی در منطقه حاکم شد و قلعه شاهدز و فدائیان اسماعیلی شهرت وسیع پیدا کردند. اما مدتی بعد که سلطان محمد سلجوقی سلطنت و قدرت خود را تثبیت کرد، تصمیم به قلع و قمع اسماعیلیان گرفت. او در سال ۵۰۰ هجری تمام کوهستان صفه را به محاصره درآورد و پس از ماه ها مناقشه دینی و سیاسی و زد و خورد سرانجام قلعه را فتح کرد و باقیمانده ساکنان و جنگجویان قلعه را کشت و رهبران آنان را به اسارت درآورد.
کوهستان صفه در دوره صفویه
در دوره صفویه با انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت کشور و تبدیل آن به یک شهر مهم سیاسی و اقتصادی و پرشکوه، اهمیت نظامی و دفاعی آن کاهش پیدا کرد و برعکس بر نقش معماری، هنری و فرهنگی آن افزوده شد. در این دوره برخی از نقاط خوش منظره کوه صفه مورد بازسازی قرار گرفت و مسیرهای ارتفاعی و دسترسی جدید میان آنها و شهر احداث گردید. در زمان شاه سلیمان صفوی یا شاه صفی دوم ( ۱۱۰۶ – ۱۰۷۷) در محل یکی از چشمههای دامنه کوه صفه که امروزه به چشمه پاچنار معروف است بنایی برای تفریح و گردش درباریان ساخته شد که به نام (تخت سلیمان) خوانده شده است. برخی از جهانگردان و سفرنامه نویسان دوره صفوی از این بنا یاد کرده و به معرفی آن پرداخته که حکایت از شهرت و اهمیت این بنا در آن روزگار میکند.
ـ انگلبرت کمپفر ( Engelbert Kampher ) ( ۱۷۱۶ – ۱۶۵۱ م )
سیاح، طبیعیدان و پزشک آلمانی که به عنوان منشی و پزشک همراه با سفیر سوئد بارها به ایران سفر کرد و سفرنامهای مفصل درباره مشاهدات خود همراه با نقشهها و تصاویر متعدد انتشار داد. از جمله شرح و تصویری از بنای تخت سلیمان (پاچنار) در زمان خود شاه سلیمان تهیه کرده است که با توجه به ویران شدن اصل بنا امروزه بسیار ارزشمند است.
ـ کورنلیس دوبروین ( Cornelis deBrruyn ) ( ۱۷۲۷-۱۶۵۲)
سیاح و نقاش هلندی که در سالهای ( ۱۷۰۱ تا ۱۷۰۳ ) به ایران و اصفهان سفر کرد و سفرنامهای مشروح و مصور از سرزمین، مردم و آثار ایران به چاپ رسانید. او حدود شانزده سال بعد از کمپفر تصویر دیگری از بنای تخت سلیمان ارائه داده است .
ـ وارطانیس یوزوکچیان ( Vardanes usukjian )
خلیفه و پیشوای روحانی ارمنی که در سال ۱۸۴۴ (دوره قاجار) به ایران و اصفهان سفر کرد و سفرنامهای با عنوان وصف بناهای مشهور اصفهان در سال ۱۸۵۴ در شهر قسطنطنیه به چاپ رسانید. او ضمن ارائه تصویری از بنای تخت سلیمان وضع آن را تشریح کرده است.
بلندترین کوهستان منطقه هورامان معروف به بام کرمانشاه
کوهستان شاهو از کنار رودخانه سیروان در نزدیکی روستای داریان شروع و به طرف جنوب شرقی هورامان کشیده و تا شمال شهر روانسر ادامه دارد که طول آن 65 کیلومتر و عرض آن ما بین 10 تا 15 کیلومتر می باشد.
شاهو ده ها قله بیش از سه هزار متری دارد که بلندترین قله آن حوی خانی با ارتفاع 3490متر می باشد.
کوهستان شاهو در بیشتر سال پوشیده از برف می باشد، شاهو مراتع و چراگاه های با صفا و خوش آب و هوایی دارد همچنین دارای چشمه های خروشان و معدنی، رودخانه هایی در اطراف و غار های بسیار شگفت انگیزی در دل خود می باشد برای نمونه غار قوری قلعه که طولانی ترین غار آبی آسیا است.
تنوع گیاهی شاهو فوق العاده زیاد است و حدود 40 نوع گل و گیاه در ارتفاعات مختلف آن رویش دارد که اکثر آن ها خاصیت دارویی دارند.
یکی از جاذبه های توریستی مهم برای ماجراجویان، طبیعت گردان، کوه نوردان و تفریح کنندگان در فصول مختلف سال می باشد.
برای رسیدن به قله های مهیج و زیبای شاهو مسیرهای متفاوتی وجود دارد که همه آنها را میتوان در قالب مسیرهای زیر گنجاند:
مسیر روستای داریان به سمت قله بسیار زیبای نور
مسیر شهر پاوه به سمت قله زاولی و منطقه با صفا و برف گیر پیاز دول
مسیر شهر شاهو که پس از عبور از جنگل سرسبز به قله الیسور می باشد
مسیر روستاهای تاریخی دیوزناو و پالنگان به سمت قله هواره برزه
مسیر گردنه مله پالنگانه به سمت قله ساناو
مسیر روستای قوری قلعه به سمت قله پیر خدر
مسیر روستای زیبای شمشیر به بلندترین قله شاهو که حوی خانی است
باغ جهاننما بهشت کوچک زمینی شهر شیراز است که شکوه و زیبایی آن جلوهای دیگر از باغهای سرسبز و پر گل شیراز را برای بازدیدکنندگان به نمایش میگذارد. ویژگیهای منحصر به فرد جهاننما هر بینندهای را شگفتزده میکند.
شیراز شهر تمدن و ادب فارسی پر از باغهای معروف و بوستان است. از این رو شاید وقتی به این شهر سفر میکنید به دیدن یک یا دو باغ معروف بسنده کرده و با خودتان فکر کنید که همهی این مکانها شبیه به هم هستند. اما در واقع هر کدام از این اماکن ویژگی و زیبایی خود را دارند و به هیچ وجه با هم قابل قیاس نیستند. باغ جهاننما نیز مانند سه باغ دیگر معروف شهر شیراز شکوه و جلال خاص خود را دارد. جهاننما که هنگام اقامت تیمور کورگانی درشیراز، در اوج شکوه خود بود، به قدری این فرد را شیفته و حیران زیبایی خود کرد که وی باغی را در اطراف زادگاه خود یعنی سمرقند به همین نام ساخت.
در کتاب عجایب المقدور از این باغ با نام زینت الدنیا یاد شده است. لرد کرزن سیاستمدار انگلیسی در دوران قاجاریه از جملهی افرادی است که باغ جهان نما را در کتاب “ایران و قضیهی ایران” به تصویر کشیده است. او در توصیف باغ می گوید: «در سمت دیگر جاده اصفهان به شیراز، قدری بالاتر از حافظیه، باغ جهاننما است که در زمان کریم خان باغ وکیل نام داشت و در عهد فتحعلی شاه هنگامی که او والی فارس بود اسمش را تغییر دادند و عمارتی تابستانی در آنجا ساختند، شامل محوطه محصور در حدود ۲۰۰ یارد که حالا چند درخت دارد و رو به خرابی است. در اوایل این قرن، عمارت مرکزی آن یا کلاه فرنگی وضع مرتبی داشت و مختص اقامتگاه افراد عالی رتبه انگلیس بود از جمله و.سی.جی.ریچ مأمور مقیم بریتانیا در بغداد که در کردستان اکتشافاتی کرده بود و در۵ اکتبر ۱۸۲۱ میلادی از مرض وبا درگذشت و در باغ همان جا مدفون شد». جهانگرد و جواهر فروش فرانسوی : «شاردن» در دورهی صفویه، و فرصت الدولهی شیرازی از دیگر افراد مشهوری هستند که به توصیف این باغ پرداختهاند.
معرفی
باغ جهاننما قدیمیترین باغ، شهر شیراز محسوب میشود. این باغ با مساحت ۲/۸ هکتار دارای ۳۵۰۰ متر مربع فضای سبز است. عمدهی فضای سبز جهاننما را درختهای تنومند و کهن سرو و نارنج، شمشاد سبز، رزهفترنگ، بنفشه، اطلسی و گلهای داوودی تشکیل میدهد. این عمارت هشت ضلعی دارای چهار شاهنشین و اتاقهای دو طبقهای است که در میان شاه نشینها واقع شده است. پنجرههای چوبی این باغ بعد از مرمت و بازسازی توسط مالک خصوصی آن جای خود را به پنجرههای آهنی داده است. عمارت وسط این باغ مربوط به دورهی زند است. خیابان کشیهای اطراف عمارت ذکر شده به همراه درختکاریهای زیبا در سال ۱۱۸۵ هجری قمری به دستور کریم خان زند انجام گرفت. نمای عمارت کلاه فرنگی این باغ باشکوه بدون هیچ نقاشی و کاشیکاری بنا شده است. به گفتهی برخی این نما دارای زینتهایی بوده که به مرور زمان از بین رفته است. غالبا معماری و نقشهی ساخت باغهای ایرانی به گونهای طراحی میشد که در مسیر عبور جوی آب باشد. عبور آب معروفرکن آباد از وسط این باغ نشاندهندهی این ویژگی است.
معرفی باغ جهان نما
دسترسی
خوشبختانه باغ جهاننما نزدیک به ورودی شهر شیراز و در منطقهای ویژه است. در خیابانهای اطراف این باغ مکانهای بسیاری برای بازدید از جمله آرامگاه حافظ، هفتتنان، دروازه قرآن، خواجوی کرمانی، بابا کوهی، باغ ملی، گهواره دید، کتابخانه ملی اسناد و… وجود دارد.
متاسفانه هنوز خط متروی شیراز در این مسیر راهاندازی نشده است، اما تاکسیها و اتوبوسهای شهری بهخوبی این منطقه این شهر را پوشش میدهند. ۷ خط مسیر اتوبوس مسیرهای مختلف سطح شهر را تا پایانهی دورازه قرآن پوشش میدهند.
متاسفانه هنوز خط متروی شیراز در این مسیر راهاندازی نشده است، اما تاکسیها و اتوبوسهای شهری بهخوبی این منطقه این شهر را پوشش میدهند. ۷ خط مسیر اتوبوس مسیرهای مختلف سطح شهر را تا پایانهی دورازه قرآن پوشش میدهند.
آبشارها که از جاذبههای طبیعی به شمار میروند، اغلب آب یک رودخانه را از مکانی مرتفع به دره هدایت میکنند. اگر دوست دارید با بزرگترین آبشار طبیعی خاورمیانه آشنا شوید
تقریبا میتوان با اطمینان گفت که محیطهای آبی پرطرفدارترین جاذبههای گردشگری هستند. حال هر مقصدی که محیط آبی قابل توجهی مانند دریا، دریاچه، رودخانه، چشمه یا آبشار داشته باشد بسیار مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی قرار میگیرد.
در این میان آبشارها به خاطر محیطهایی که در آنها شکل میگیرند در فصول گرم سال پذیرای افراد زیادی هستند. کبودوال، لاتون، شاهاندشت، مارگون، بیشه، آل سفید در کنار شوی از معروفترین آبشارهای ایران هستند.
آبشار شوی بزرگ ترین آبشار طبیعی خاورمیانه جواهری ارزشمند در کشور است که پتانسیلهای بالقوهای برای تبدیل شدن به یکی از مهمترین جاذبههای این مرز و بوم را دارد.
معرفی
شوی آبشاری با ارتفاع ۸۵ متر و عرض ۷۰ متر در شهرستان دزفول از توابع استان خوزستان قرار دارد. البته از آنجایی که شوی در نزدیکی مرز بین خوزستان و لرستان قرار دارد برخی از مردم لرستان بر این باورند که این آبشار متعلق به استان لرستان است.
جدای از این بحثها باید گفت هر جاذبهای که در ایران قرار دارد متعلق به تمام مردم این سرزمین است و همه میتوانند از تماشای آنها لذت ببرند و به آنها افتخار کنند. آبشار مذکور در دامنهی رشته کوههای زاگرس واقع شده و از تنوع محیطی و زیستی فوق العادهای برخوردار است.
وجود دهستانی به نام شوی در اطراف آبشار سبب نامگذاری آن به این اسم شده است. در زبان محلی شوی معنی لطافت میدهد. البته در برخی جاها به دلیل نزدیکی آبشار شوی به ایستگاه راه آهن تله زنگ از آن به نام آبشار تله زنگ هم یاد میشود.
این آبشار از درون غاری سرچشمه میگیرد و پس از بیرون آمدن از آن از صخرههای بلندی به پایین میریزد. آب این آبشار مسافتی را از میان دشتها و کوه ها میپیماید و در نهایت به آغوش دریاچه سد دز در استان خوزستان وارد میشود.
جاندارانی همچون کل بز، پلنگ، خرس و سمندر ایرانی بخش مهمی از زیستگاه اطراف آبشار را تشکیل میدهند. اگر بخواهیم از مهمترین گونههای گیاهی که اطراف این منطقه رشد کردهاند نام ببریم، باید به درختانی همچون بید، انجیر، مو، زبانگنجشگ، افرا، کیکم و بلوط اشاره کنیم. همچنین میتوان روی دیوارههای صخرهای که آبشار از آن سقوط میکند و در زیر آن رویش گیاهی به نام سیاهوشان را مشاهده کرد که خاصیت دارویی فوق العادهای دارد. بد نیست بدانید این گیاه برای درمان بیماریهایی مانند زردی یا یرقان و کمک به دفع راحت سنگهای کلیوی بسیار مفید است.
در نزدیکی آبشار شوی آبشار دیگری وجود دارد که اغلب با عنوان آبشار شوی دوم یا آبشار سنگ مار از آن یاد میشود. این آبشار با پیادهروی حدود نیم ساعت از آبشار اصلی فاصله دارد اما مطمئن باشید پیمودن این راه ارزشش را دارد که با چشم اندازی کاملا متفاوت از آبشار اصلی روبرو خواهید شد.
دسترسی نه چندان آسان به این آبشار تا حد مطلوبی باعث بکر ماندن آن شده است و همین مورد لذت دیدن آن را دوچندان میکند. آبشار شوی به عنوان سی و پنجمین اثر طبیعی ملی و اولین اثر ملی استان خوزستان در تاریخ ۲۹ دی سال۱۳۹۳ به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسید.
دسترسی
دسترسی به آبشار شوی بدون تحمل کمی سختی و مدت زمانی پیادهروی امکان پذیر نیست. مسیری تا نزدیکی آبشار وجود دارد که مجبور هستید در انتهای آن وسیلهی نقلیه خودتان را پارک کرده و باقی ماندهی راه را که مسیری کوهستانی است، با پای پیاده طی کنید.
البته همین موضوع خود بخشی از جذابیت سفر به این منطقه محسوب میشود. در ضمن اگر بخواهید با استفاده از قطار به این ناحیه سفر کنید باید چند ساعتی را اضافه به صورت پیاده طی کنید.
برای رسیدن به آبشار دو مسیر در اختیار شما قرار دارد. مسیر اول از منطقه سردشت دزفول و پیرچل شروع و به آبشار منتهی میشود. در طی این مسیر باید جادهای ۱۳۰ کیلومتری از دزفول تا روستای سرتنگ را پیموده و پس از آن از این روستا تا آبشار را طی زمانی حدودا دو ساعته با پای پیاده طی کنید.
مسیر دوم نیز همان گونه که بالاتر گفتیم از طریف راه آهن تله زنگ صورت میپذیرد. در طول این مسیر میتوانید از امامزاده احمد معروف به پیرچل و آبشارهای متعدد دیگر و آبشار دوم (سنگ مار) دیدن کنید.
بهتر است بدانید که این مسیر دسترسی سختتری دارد و طبعا زمان بیشتری هم به طول میانجامد. با این وجود اگر توانایی بدنی و وقت کافی دارید این مسیر پیشنهاد میشود. برای دسترسی به ایستگاه قطار تله زنگ باید از طریق شهر دورود در استان لرستان و قطار درود اندیمشک استفاده کنید.
بهترین زمان برای سفر به این منطقه و دیدن آبشار شوی فصل بهار و به خصوص فروردین است. در این موقع از سال آبشار در بهترین حالت خود قرار داشته و طبیعت هم در زیبایی هرچه تمام تر قرار دارد.
اگر مایل بودید میتوانید شب را در اطراف آبشار چادر بزنید اما حتما به تجهیزات مربوط به سفر توجه کافی را داشته باشید. همچنین خودتان را برای بارشهای شدید فصل بهار آماده کنید.
آبشار پونه زار یکی از زیباترین آبشارهای ایران محسوب میشود. اگر این حرف را باور ندارید باید با چشمان خودتان از نزدیک آبشار را ببینید. این آبشار با دیوارههایی پوشیده از خزه خوشرنگ و فضایی بانشاط، پذیرای علاقهمندان به طبیعتگردی است. آبشاری در دل کوه که شکوه آبشارهای بلند را کاملا به شما نشان میدهد و با صدای جوشوخروش خود شما را مهمان یک موسیقی طبیعی میکند. در محل ریزش آبشار، خزههای سرسبز دائمی تشکیل و باعث شده که هر گردشگری دوست داشته باشد از نزدیک آن را حس کند. اگر شما هم به طبیعتگردی علاقه دارید، در این مطلب از نابرو با من همراه باشید.
معرفی ابشار پونه زار
آبشار پونه زار کجاست؟
آبشار پونه زار ششمین آبشار مرتفع ایران بهشمار میآید و یکی از شگفتانگیزترین جاهای دیدنی اصفهان است. این آبشار خزهای زیبا و بکر، با ارتفاع ۷۰ الی ۷۵ متر در فاصله ۲۵ کیلومتری غرب فریدونشهر از توابع استان اصفهان واقع شده و از ارتفاعات زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد. از شهر فریدونشهر تا آبشار فقط ۲۵ کیلومتر فاصله است؛ اما بهدلیل جاده پرپیچوخم و خطرناکی که پیشرو دارید، دستکم ۳۰ دقیقه زمان برای رسیدن به پارکینگ آبشار لازم خواهید داشت.
در طول مسیر رسیدن به این آبشار، از چندین روستا مانند چغیورت و پشتکوه عبور میکنید. این مکانها برای رفع خستگی و نوشیدن چای جای مناسبی محسوب میشوند. بهاینترتیب شما میتوانید چند دقیقهای در این روستاها استراحت کنید. پایین آبشار پونه زار دره عمیقی وجود دارد که آب به آنجا میریزد. بنابراین وقتی به آبشار رسیدید، مراقب خود و کودکانتان باشید. البته من به شما توصیه میکنم که با فرزندان خود به این سفر نروید.
سفر به آبشار
بالای آبشار محلی برای کمپ، سرویس بهداشتی و جای پارک خودرو قرار دارد. اگر قصد پایین رفتن از آبشار را دارید، حتما احتیاط کنید؛ چون مسیر به طرف پایین آبشار صعبالعبور بوده و امکان ریزش پلهها وجود دارد.
در همه فصلهای سال میتوانید به تماشای آبشار پونه زار بروید. البته زمستان را برای این سفر بهدلیل سرمای هوا توصیه نمیکنم. زمانیکه هوا معتدل است، از اوایل بهار تا ابتدای تابستان، بهترین وقت برای سفر به آبشار بوتهزار محسوب میشود.
این آبشار از چندین سرچشمه خنک و گوارا تشکیل شده است. یکی از سرچشمهها در فاصله دو الی سه کیلومتری بالای آبشار قرار گرفته و میانه راه، چند چشمه دیگر هم به آن اضافه میشوند. سرچشمههای مهم دیگری هم کنار خود آبشار قرار دارند که در مسیر پاکوب آبشار مشخص هستند. همه سرچشمههای آبشار پونه زار دائمی بوده و در همه فصلهای سال، با نمایی زیبا جلوهگری میکند.
به این دلیل که در مسیر آبراهههای این آبشار پونه روییده، آبشار به این نام معروف شده است. اطراف آبشار پوشش گیاهی متنوعی بهچشم میخورد که بیشتر آن را درختان زرشک وحشی تشکیل میدهند. جالب است بدانید بسیاری از گلهای وحشی و دارویی ایران را میتوان در کوههای این منطقه و اطراف این آبشار پیدا کرد. اگر قصد دارید به این آبشار سفر کنید، درنظر داشته باشید آب پونهزار بسیار سبک است. همچنین طبق گفته مصرفکنندگان، این آب خاصیت دارویی نیز دارد.
معرفی ابشار پونه زار
چه وسایلی را با خود ببرید؟
با توجه به اینکه برای رفتوبرگشت چند ساعته باید کوهپیمایی و رانندگی کنید، کفش مناسب و لباس، ضروری بهنظر میرسد. همچنین باید کلاه آفتابگیر، کرم ضدآفتاب، عینک آفتابی، کیف کوچک کمکهایاولیه، آب و خوراکیهای سبک را همراه خود داشته باشید. اگر اهل سفر یا طبیعتگردی باشید، طبق تجربهتان به فهرستی از وسایل اساسی و موردنیاز برای سفر به آبشار دسترسی دارید.
در سادهترین حالت به کمپ یا همان چادرزدن نیاز دارید که به تناسب مقصد موردنظر، نوع چادر انتخابی هم متفاوت خواهد بود. با توجه به مکان آبشار پونهزار، چادرهای عصایی گزینه مناسبی هستند. با اینگه باز و جمع کردن این نوع چادر زمانبر است، اما کوچکتر و سبکتر بوده و برای طبیعتگردی و کوهنوردی مناسبتر بهنظر میرسد. اگر قصد دارید شب را در آبشار پونه زار سپری کنید، حتما مواد خوراکی را داخل چادر خود ببرید تا حیوانی بهخاطر غذا سمت شما نیاید. همچنین از پشهبند، بهویژه در تابستان، استفاده کنید؛ دراینصورت میتوانید از دیدن ستارهها در شب نیز لذت ببرید.
در آخر باید به این نکته اشاره کنم که اگر به طبیعت میرویم، بهتر است دستکم با هدف گوش سپردن به صدای آن و کائنات باشد. بنابراین نباید آلودگی صوتی ایجاد کنیم. واقعا شنیدن صدای پرندهها، باد و صدای آبشار زیبا نیست؟! در گردشها و طبیعتگردیها همه زبالهها را به شهر بازگردانیم؛ زیرا معمولا در طبیعت زیبا و بکر مدیریت پسماند وجود ندارد. پس کمک کنیم طبیعتی که از آن لذت بردهایم، همانقدر بکر و دست نخورده بهجا بماند.