چگونه از امضای خود به عنوان Watermark در فتوشاپ استفاده کنیم ؟
نرم افزار Adobe Photoshop, یک ویرایشگر تصاویر گرافیکی است که برای سیستم عامل های ویندوز و OSX طراحی شده است. این نرم افزار می تواند تصاویر گرافیکی را در چندین لایه ویرایش و ایجاد کند و از ماسک ها، ترکیب بندی آلفا و چندین مدل رنگ مانند RGB، CMYK، Lab Color Space، Spot Color و Duotone پشتیبانی می کند. نرم افزار فتوشاپ از فرمت های گرافیکی گسترده ای پشتیبانی می کند، اما فرمت های PSD و PSB مخصوص به خود را نیز دارد که از تمام ویژگی های اشاره شده پشتیبانی می کنند. در این مقاله به شما آموزش می دهیم که چگونه از امضای خود به عنوان Watermark استفاده کنید. با ما همراه باشید.
مراحل :
امضا کردن
با یک ماژیک تیره روی یک کاغذ سفید امضا بزنید. حتما از یک سطح روشن (ترجیحا سفید) و یک ماژیک تیره استفاده کنید.
حالت scene
دوربین خود را در حالت “scene” یا “text” قرار دهید ، هر کدام که برای تصاویر واضح تر است. از یک دوربین خوب با وضوح عالی استفاده کنید.
دوربین
با استفاده از دوربین یک عکس از امضا خود بگیرید و آن را به کامپیوتر انتقال دهید.
باز کردن تصویر
تصویر امضای خود را در هر نسخه از Adobe Photoshop باز کنید.
پنجره Levels
دکمه های Ctrl+L (windows) را فشار دهید یا به Image>Adjustment>Levels بروید.
تنظیم سایه ها
سایه ها را به اندازه ای افزایش دهید که جوهر امضا یکدست شود هم چنین highlight ها را تا حدی افزایش دهید تا زمینه به طور کامل یک رنگ شود. در پایان این مرحله باید تفاوت بین پس زمینه و امضا مشخص باشد. به همین دلیل ما رنگ های سیاه و سفید را انتخاب کرده ایم.
گزینه ی Magic Eraser
روی دکمه eraser کلیک کرده و نگه دارید سپس گزینه ی Magic Eraser را انتخاب کنید.
پاک کردن پس زمینه
پس زمینه را فقط با یک کلیک پاک کنید.
اگر مراحل را به درستی انجام نداده باشید ، این مرحله به خوبی انجام نمی شود. به عقب برگردید و مراحل را دوباره انجام دهید.
گزینه text
اگر می خواهید متن دیگری را با امضای خود بنویسید ، از گزینه text استفاده کنید.
فرمت
آن را به عنوان یک فایل .PNG ذخیره کنید. بعداً می توانید از آن استفاده کنید.
فایل png
فایل png خود را باز کرده و آن را روی عکس مورد نظر خود کپی کنید!
این منطقه با جذابیت های طبیعی بیشمار شامل قله ها و ارتفاعات مختلف، چشمه سارها، آبشار روهای متعدد با آب گوارا، دریاچه ،گیاهان داروئی و انواع حیوانات وحشی و جاذبه های بین المللی ایران ومازندران است که دارای شهرتی عالمگیر می باشد،وجود گونه های کم نظیر ماهی قزل آلا اوقات خوبی را برای گذراندن اوقات فراغت و ماهیگیری فراهم آورده که به همراه جاذبه های فوق الذکر و نیز آب و هوای بسیار مطبوع در فصل تابستان، پذیرای گردشگران و علاقمندان بیشماری است.این منطقه در 8. کیلومتری شمال شرقی تهران و 1.. کیلومتری شهر آمل در بخش لاریجان و در 1. الی 35 کیلومتری شمال غرب شهر پلور و جاده توریستی هزار و حد فاصل آمل و تهران قرا ر دارد . جاده دسترسی به آن در شهر پلور از جاده هزار جدا شده و پس از طی مسافت حدود 12 کیلومتر به بزرگترین سد خاکی خاور میانه ساخته شده بر روی رود هزار که به سد لار معروف است میرسد و در ادامه از کنار دریاچه پشت سد عبور کرده و تا انتهای دشت لار ادامه می یابد .برای رفتن به پشت سد لارو قسمت آبگیری آن در نهایت به سرچشمه اصلی ختم می شود وبه علت سرمای بیش از حد آب انسان قادر به نگهداری دست خود حتی به مدت چند ثانیه نیز نمی باشد.لازم است تا با هماهنگی اداره محیط زیست تهران یک تور مجوز ورود به این منطقه حفاظت شده را دریافت کند ، البته فصل بهار بهترین زمان برای چیدن قارچ خوراکی وسیری که بسیار نادر بوده و استفاده از آنها مانند گوشت شکارهای مختلف بصورت کباب بسیار دلپذیر است و بهترین خاطرات را فراهم می آورد صید ماهی قزل آلا در قالب تور نیز با مجوز محیط زیست مقدور است.
یکی از زیباتریین مقاصدی که می توانید به عنوان مقصد برای آخر هفته های تابستانی و گرم و داغ خود انتخاب کنید، آلاشت مازندران است.
این روستای زیبا و دیدنی که دارای فاصله ای تنها ۴ ساعته از تهران است، یکی از خوش آب و هواترین مناطقی است که ما می توانیم به شما در نزدیکی تهران معرفی کنیم.
این روستای بسیار خاص و خوش آب و هوا یکی از بهترین مقاصد مردم در زمانی است که دیگر از آب و هوای گرم شهر به تنگ آمده اید و دیگر می خواهید به جایی پناه ببرید که کمی شما را با مفهوم واقعی تابستان البته به جز گرمای ذوب کننده اش آشنا شوید.
فکرش را بکنید که صبح یک روز تعطیل، پنجره ی اتاق خود در آلاشت را باز کرده اید و رو به طبیعتی بسیار سر سبز و زیبا هستید!
به نظر تجربه کردن این تصویر ذهنی بهتر از این است که آن را تصور کنید. بنابراین، ما در ادامه شما را از همه نظر برای سفر به یکی از زیباترین نقاط استان مازندارن یعنی آلاشت، آشنا خواهیم کرد.
آلاشت مازندرانیکی از معروف ترین منطقه های این استان است که به خاطر جاذبه های طبیعی که در خود دارد یکی از معروف ترین نقاط برای سفر در نزد تمامی مسافرینی است که می خواهند روزهای یک نواخت و تکراری خود را به صرف بازدید از یک منطقه ی خوش آب و هوا مهمان کنند.
آلاشت در واقع نزدیک به سوادکوه و پل ورسک است و از نزدیک ترین نقاط شمالی ایران به شهر تهران است.
از لحاظ جغرافیایی، آلاشت رد ارتفاع ۱۹۰۰ متری از سطح دریا قرار گرفته و از لحاظ جاذبه های توپوگرافیک و جغرافیایی به خاطر طبیعت همیشه سبز و بسیار بکرش معرف شده است.
بر طبق آماری که در سال ۱۳۹۵ از آخرین آمارگیری در این منطقه به دست آمد، در حدود ۱۱۹۳ نفر در این روستای بسیار خوش آب و هوا زندگی می کنند.
با این که آلاشت به روستا معروف است اما درباره ی این منطقه باید بدانید که در سال ۱۳۵۱ بود که این منطقه از روستا تبدیل به شهر شد و دیگر آن را شهر آلاشت مازندران می شناختند.
به صورت میانگین سالانه ی بارشی در این منطقه ی مازندرانی، ۷۱۰ میلی متر می باشد.
آلاشت به صورت کلی از چندین محله تشکیل شده که معمولا نام های خانوادگی آنان یک پشوند و پیشوندی از آلاشت و اشاره ی آن دارد.
از نکات جالبی که درباره ی مردم آلاشت می توانیم به شما بگوییم این است که مردم این شهر مخصوصا در بازه های سنی بالا این است که در فصلی همچون فصل بهار، گیاهان دارویی و سبزیجاتی که بعدا می توان آن ها را خشک کرده و به عنوان ادویه های غذایی استفاده می شوند را جمع آوری نمایند.
یکی از جذابیت های آلاشت این است که درختانی مثل گیلاس، سیاه ریشه، گردو و فندق بسیار رشد می کنند.
درباره ی نام آلاشت اهالی این منطقه چنین می گویند که نام این منطقه را به سه شکل” آلاشت” ،” اِلاشت” و ” اَلاشت” تلفظ می کنند. در مراوده و گفتگو با اهالی این روستا از زبان آن ها ” اِلاشت” را بیشتر می شنوید.
اما هنگاهی که مامورین ثبت احوال، در شناسنامه های مردم نام آلاشت را ثبت کردند این نام رواج بیشتری یافت و سازمان جغرافیایی ارتش نیز این نام را ثبت کرد.
اما بهتر است بدانید که این نام به چند دلیل که مهم ترین آن آشیانه عقاب است گرفته شده است و وجه تسمیه آن وجود عقاب های بسیار زیاد در این منطقه است.
اگر به دنبال مقصدی مناسب برای گذراندن اوقات خود و مسافرتی خاطره انگیز می باشید مکانی بکر به شما پیشنهاد می کنیم به نام دریاچه زیبای مارمیشوکه در ارومیه واقع می باشد.دریاچه مارمیشو ارومیه
تا به حال به دریاچه مارمیشو ارومیه سفر کرده اید؟
مطمئناً همه گردشگران در سفر به شهر ارومیه دریاچه ارومیه را از نزدیک ملاحظه کردند ولی شاید کمتر کسی بداند که در همسایگی این دریاچه با عظمت زیبا دریاچه ناشناخته دیگری نیز وجود دارد که قدرت این را دارد که لذت و هیجان گردش در ارومیه را به چندین برابر برساند این دریاچه، مارمیشو نام دارد.
برای اینکه این دریاچه ی زیبا را ببینید بایستی تقریبا 45 کیلومتر از غرب شهر ارومیه فاصله داشته باشید تا بتوانید دریاچه نیلی رنگ مارمیشو را بین کوهستان های شهرستان ارومیه که نزدیک به مرز ایران و ترکیه است مشاهده کنید.
از حاشیه رودخانه زیبای نازلوچای در غرب شهر ارومیه مسیر شما عبور می کند و در بین راه از روستاهای بانی ، هلانی و پسان می گذرید آنگاه به روستای زیبای مارمیشو می رسید مسیر جاده چنان زیبا است که دیدگان هر گردشگری را مجذوب خود میکند این جاده در دره ی زیبای واقع است که خود دارای منظره کوهستانی خاصی می باشد.
تامین آب دریاچه مارمیشو ارومیه از چشمه های طبیعی و نزولات جوی
همین که در روستای مارمیشو زیارتگاه پیر خراسانی را پیدا کردید و مسیر سنگلاخی را که بسیار زیبا است ادامه دادید می توانید به دریاچه مارمیشو برسید. مساحت این دریاچه 5 هکتار و عمق آن 50 الی 60 متر می باشد در بین مردم منطقه قزل آلا های بومی آن شهرت خاصی دارند. رودخانه زیبای نازلوچای نیز از کوه های بایبون و ستاره لوند سرچشمه گرفته و در نتیجه به تنگه ای بسیار دیدنی و سرسبز می رسد.
با جمع شدن آب رودخانه نازلوچای دریاچه مارمیشو پدیدار شده است که زیستگاه بسیاری از گیاهان و جانوران به شمار می رود به عنوان مثال می توان به درختانی چون بید ، ماهی قزل آلا ، لاله کوهی ، شیرین بیان ، زالزالک ، بلوط ، زنبق وحشی ، صنوبر وگون اشاره کرد. باید بدانید محیط دریاچه به قدری آرام است که بهترین جا برای ماهیگیری می باشد.
دریاچه مارمیشو
زیستگاه بسیاری از آبزیان من جمله پرندگان مهاجر مختلف و ماهی قزل آلا در مارمیشو است. به ملت وجود گیاهان متنوع در این منطقه پرورش زنبور عسل همچنین شرایط مناسبی دارد برای همین است عسل آن بسیار معطر از گل های وحشی و مرغوب بوده است.
اگر شانس با شما یار باشد و با زنبور داران این منطقه مواجه شوید بهترین فرصت است تا بتوانید طعم واقعی یک عسل طبیعی را چشیده و هدیه سفره هایتان بکنید. در بخش گردشگری نمناک میخوانید که درختان فراوانی اطراف دریاچه را احاطه کرده است به طوری که مثل یک حلقه سبز می درخشد در فصل تابستان و بهار سر تا سر سبز و در پاییز یکپارچه و هماهنگ صحنه ای رنگین خلق می شود که مطمئن کمتر جایی شبیه به آن را دیده اید.
از آنجایی که این منطقه کوهستانی می باشد و در دره واقع است فقط در فصل های گرم و مناسب بازدید کننده دارد بنابراین بهتر است چنان برنامه ریزی کنید که بازدید شما از این دریاچه و منطقه اطراف آن در فصل زمستان نباشد.
دیدن چادرهای عشایر و ایلات که در این منطقه اتراق کردند یکی از جالب ترین و دیدنی ترین مناظری می باشد که در طول این سفر خواهید دید، آشنا شدن با روش زندگی عشایر برای هرکسی جذابیت خاصی دارد بنابراین در کنار بازدید از این دریاچه زیبا و مناظر اطراف آن آشنایی با زندگی این افراد سفرتان را خاطره انگیز می کند
اگر از آن دسته گردشگرانی هستید که ماجراجویی و هیجان برایتان مهم است می توانید چادر مسافرتی خود را به همراه داشته باشید و چند روزی را در دل این منطقه زیبا و در همسایگی ایلات و عشایر دوست داشتنی بگذرانید، اما به یاد داشته باشید که هیچ چیزی را از طبیعت نگیرید به جز فیلم و عکس یادگاری و هیچ چیزی را در طبیعت به جان بگذارید جز رفته پایتان!
آبشار زیبایی در نزدیکی دریاچه مارمیشو وجود دارد که در مسیر رودخانه نازلوچای واقع است و به اسم آبشار مارمیشو معروف است بنابراین می توانید در کنار اتراق و بازدید، از این آبشار زیبا نیز دیدن نمایید این آبشار زیبا فصلی میباشد و در فصلی که بارندگی زیاد است از بین صخره های کوه های اطراف رودخانه نازلو چای به آن میریزد.
یکی از این دیدنیهای مسحورکننده در ۲۰ کیلومتری جنوبشرقی رامسر بر روی رودخانه زیبا و خروشان «نسارود» قرار گرفته که «سد میجران» نامیده میشود.
رامسر یکی از محبوبترین و زیباترین مقاصد سفر در ایران است. آن را با نام عروس شهرهای شمال نیز میشناسند.
سد زیبای میجران رامسر
این شهر که دیار شگفتیهاست در استان مازندران قرار گرفته است. قرارگیری در دامنه جنگلی و سرسبز البرز و ساحل دریای خزر، دیدنیهای متعدد مسحورکننده و چشماندازهای طبیعی و افسانهای زیادی در این شهر پدید آورده است.
یکی از این دیدنیهای مسحورکننده در ۲۰ کیلومتری جنوبشرقی رامسر بر روی رودخانه زیبا و خروشان «نسارود» قرار گرفته که «سد میجران» نامیده میشود.
سد میجران رامسر حد واسط بین اربه کله و دالخانی است. سد میجران به واسطه وسعت خود و جنگل های اطرافش، چشم انداز زیبایی را برای گردشگران و طبیعت دوستان خلق کرده است.
این سد به فاصله 5 کیلومتر به طرف جنوب از مارکوه قرار دارد که البته جاده تا تاج سد آسفالته است. با توجه به منطقه حفاظتی سد میجران شما نمی توانید وارد محوطه یا کناره آن شوید. اما بزرگی این سد از فاصله ای دورتر از خود سد بسیار جذاب است.
میجران در اسفند ماه سال ۱۳۸۲ به منظور تامین آب زراعی منطقه به میزان ۱۵۰۰ هکتار، توسعه و تقویت صنعت گردشگری و تامین آب نوشیدنی شهرهای رامسر، کتالم و سادات شهر به میزان ۷ میلیونمتر مکعب ساخته شده است.
در ساخت میجران مصالحی نظیر سنگریزه با هسته بتن آسفالتی به کار رفته است و حجم مصالح بدنه سد ۳۸۲۵۰۰ متر مکعب است.
طول تاج میجران تقریبا به ۱۸۶ متر و عرض تاج آن به ۸ متر میرسد.
ارتفاع سد از بستر رودخانه ۵٫۵۴ متر و ارتفاع از پی آن ۵٫۵۸ متر است.
ضخامت میجران در پی حداکثر به ۲۲۰ متر میرسد.
حجم ذخیره آب در این سد بزرگ خاکی به ۸ میلیون مترمکعب میرسد
دریاچه های منطقه سبلان در ناحیه بزرگ و وسیع سبلان در استان اردبیل با مجموعه ای از دیواره ها یخچالها و مراتع و برکه ها و دریاچه های بزرگ و کوچکی قرار دارند. هر ساله در تابستان گروههای بزرگی از کوهنوردان به قصد صعود به قلل، به این منطقه وارد می شوند و پس از انجام برنامه های خاص خود، از این منطقه خارج می گردند. اوایل تیرماه برای دیدار مجموعه دریاچه های کوهستانی این ناحیه، از اردبیل درجاده ای آسفالته ابتدا به آبادی لاهرود و سپس به سوی آب گرم قطورسو حرکت میکنیم و پس از دو ساعت در جاده خاکی به این منطقه زیبا در شمال قله سبلان می رسید. با گذراندن شبی بسیار خوش در چادرهایتان اندکی دورتر از آب گرم، صبح دومین روز آماده بازدید از دریاچه های منطقه شوید.
جاده ای خاکی و ماشین رو را به سوی غرب در پیش بگیرید، پس از نیم ساعتی در پشت تپه ماهورهای چندی به آب گرم مشهور شابیل می رسید از سمت شمال مسیر را ادامه داده تا راهپیمایی یک ساعته در میان انبوهی از چمنزارها و گلها و لاله های وحشی، خود را بر لبه دره عظیم شیروان درسی رسانده، از سراشبی تند آهکی آن پایین بروید. پس از رسیدن به کف این دره، نیم ساعتی را به سوی شمال در حالی به حرکت ادامه دهید که نمای بسیار زیبایی از گرز دیوها و اشکال بسیار جالبی در میان سنگهای دره به چشم می آید.
معرفی دریاچه سبلان
پس از یک سرپایینی، دریاچه بزرگ آت گولی به رنگ سبز قرار دارد. این دریاچه در زمانی که شیروان دره پر از آب تر است، به منتهای وسعت خود می رسد. اطراف دریاچه را نیزارها چندی پوشانده است. در کنار این دریاچه استراحت کوتاهی بکنید و بعد مسیر را پی گرفته، پس از نیم ساعتی دیگر به دریاچۀ کوچکتر این منطقه به نام لجن گولی می رسید. از مسیری که پیموده اید برگردید و خود را به میدان ارشک برسانید و از تپه ماهورهای سرسبز اندکی به سوی جنوب غربی تغییر مسیر دهید. در پس این تپه ها خود را در مقابل پهنۀ وسیع دریاچۀ بزرگ طاوس گولی N381936 E474601 می بینیم که چادرهای عشایر کناره آن احاطه کرده اند. استراحتی کوتاه کرده، در آخر روز در حالی که خورشید می رود تا در کرانه های غربی غروب کند، با گذر از عرض پهن دشت بزرگی خود را به دریاچۀ سیاه رنگ قره گول رسانده، با دیدار از چهار دریاچه کوهستانی در منطقه سبلان به بازدید خود پایان می دهید و به محل اردوی خود در آبگرم قتور سویی باز گردید.
در سومین روز از اجرای برنامه هایتان در منطقه سبلان به قصد دیدار دریاچه زیبا بر تارک قلۀ سبلان، راهی شوید . این بار، با وسیله نقلیه کمک دار از آبگرم حرکت کنید و پس از یک ساعت طی طریق در جادۀ خاکی پر دست انداز به پناهگاه شرقی می رسید.
هنوز کوهنوردان به این منطقه نیامده اند و پناهگاه یا به قولی حسینیه معروف به مقدس اردبیلی در جناح شمال شرقی سبلان خالی از سکنه به نظر می رسد. بعد از رسیدن به پناهگاه استراحتی بسیار کوتاهی در ارتفاع ۳۶۰۰ متری، از شیب تند سنگلاخی به سمت جنوب مسیر را پی بگیرید و در ارتفاع ۳۸۰۰ متری به سمت غرب تغییر جهت داده، از شیب تند مسیر بالا روید و پس از سه ساعت صعود از بالای صخره های بزرگ و کوچک در حالی که پس هر گام ارتفاع افزایش می یابد، بر گرده اصلی قله قرار می گیریم. در حالی که سوز شدیدی از سمت غرب بر گونه هایتان می وزد، یک تکه مسیر برفی بزرگ را تراورس کنید، از شیب تند آن صعود کنید و به منطقه مسطح محراب داشی در ارتفاع ۴۶۰۰ متر می رسید . پس از یک و نیم ساعت به لبۀ خاکی همواری می رسید و توقف کنید. نفسی تازه کنید و بعد حرکت کنید ناگهان در مقابل دریاچه بسیار زیبای قله سبلان در ارتفاع ۴۸۰۰ متری N381603 E475008 که پوششی از یخچالها آن را در بر گرفته قرار می گیرید. هوا سرد خواهد بود .هیچ کس هم در این موقع نیست باد زوزه کشان میوزد. هوا صاف و آفتابی است. به کناره دریاچه روید. آب زلال است و شفاف. زمانی زیادی به آب چشم می دوزید. سپس در اطراف دریاچه گردشی کنیدو سر و صورتی را صفا دهید. اینجا دیگر جای شنا کردن نیست دمای هوا پایین است. یک ساعت بر فراز سبلان بمانید و پس از دیدار این منطقۀ چشم نواز، از مسیر صعود شده به پناهگاه باز گردید شب را بمانید، و برنامه سومین روز خود را در این منطقه نیز خاتمه می دهید.
با اینکه شبی سرد و طوفانی را در پناهگاه می گذرانید، بسیار سرحال هستید. از پناهگاه خارج و از شیب تند زیر آن به سمت شرق به پایین سرازیر می شوید. پس از یک و نیم ساعت به مراتع گرگربلاغ می رسید و به سمت جنوب تغییر دهید. به یک راه عشایری پاکوب رو به سوی قله ای مخروطی شکل و کاملاً خاکی فاقد هر گونه سنگ و صخره به نام پیشیک بولاغی به ارتفاع ۳۷۵۰ متر جهت گرفته، از ماهور های سرسبز بکر و ساکت و خاموش گذر می کنید. پس از دو ساعت راهپیمایی در پای قله پیشیک بولاغی و گردنۀ آن، به دریاچه نیلگون و بسیار بزرگ قوملی گول می رسید. دریاچه با وسعتی کم نظیر از حد فاصل گردنه تا ریشه قله پیشروی کرده و دارای آب روشن و شفافی است. یک روز کامل را در اینجا به استراحت و شنا بپردازید و از طبیعت زیبای منطقۀ سبلان استفاده ببرید و به این ترتیب به برنامۀ چهار روزه خود در منطقۀ زیبای شمال سبلان پایان دهید. پس از بازگشت از منطقۀ آبگرم قتورسو به اردبیل، این بار برای بازدیدی از دره آلوارس جناح جنوبی سبلان و قلل هرم داغی و در نهایت دریاچۀ میمندگول به سرعین و از آنجا در جاده ای خاکی به آبادی آلوارس می رسید.
درۀ بزرگ و طویل آلوارس از ده بخوبی دیده نمی شود. با دو ساعتی حرکت در امتداد رودخانه و کمی بالاتر از آن پس از پیچی موسوم به دربند بتدریج دورنمایی از قلل هرم داغی رخ می نماید. شما به منطقه ای بسیار زیبا وارد شده اید . مسیر مالرو عشایری را در پیش بگیرید، در حالی که از تپه ماهورهای چندی می گذریم و ارتفاع می گیریم و به مراتع گرگربلاغ اوباسی و چادرهای عشایر آن می رسیم، پس از ۴ ساعت کوهپیمایی استراحتی کنید با راهنمایهای عشایر پس از شناسایی مسیر، حرکت خود را آغاز کنید . از چادرها فاصله گرفته، در ابتدای به سوی قله ۳۳۷۴ متری قزل گول داغی سنگلاخی ارتفاع می گیرید. سپس با عبوری تراورس گونه از تپه ماهورها پس از یک ساعت در زیر کوه تلکه داغی بۀ دریاچۀ بزرگ میمندگول که ساکت و آرام در کف گودالی بزرگ غنوده می سید. با فرود از تپۀ کوچکی به کنار آب رسیده، چادر خود را برپا کنید . دریاچه میمند گول به دلیل اندکی دور افتادن از مسیر اصلی آلوارس بسیار کم مورد توجه علاقمندان به طبیعت قرار گرفته است و رد پای جانوران بزرگ مثل خرس در جای جای کنار آب دیده می شود.
در فاصله ۸۸ کیلومتری شمال شرق قزوین و در منطقه الموت، یکی از زیباترین مناظر طبیعی جهان هستی وجود دارد که با نام دریاچه اوان شناخته می شود.
این دریاچه که یکی از دریاچه های طبیعی ایران نیز بشمار می آید، دارای چشم اندازها و مناظر زیبای فراوانی بوده و به عنوان یکی از اصلی ترین جاذبه های طبیعی منطقه الموت و قزوین شناخته می شود.
این دریاچه زیبا و بکر برای سپری کردن روزی آرام و به دور از همهمه های زندگی شهری، یکی از بهترین گزینه ها بشمار آمده و می توان روزی خاطره انگیز را در آن سپری کرد.
این دریاچه به دلیل واقع شدن در موقعیت جغرافیایی کوهستانی، دارای آب و هوایی بسیار خنک به ویژه در تابستان ها است.
دریاچه اوان
با سفر به این دریاچه علاوه بر لذت بردن از منظره ها و چشم انداز های زیبا و سرسبز می توان از تفریحاتی نظیر قایقرانی، کوهنوردی و شنا نیز بهره مند شد.
مسیر دسترسی به این دریاچه بسیار مناسب بوده و برای رسیدن به آن جاده ای وجود دارد که گردشگران را به راحتی به سمت دریاچه هدایت می کند. مسیر منتهی به دریاچه نیز خالی از جذابیت نبوده و وجود دشت ها و چشم انداز های زیبا، گردشگران را برای رسیدن به دریاچه اوان مشتاق تر می کند.
در حاشیه این دریاچه امکانات و تفریحگاه های مناسبی نیز برای خانواده ها و گردشگران فراهم شده که در کنار دیگر مزیت ها و زیبایی های آن، سبب شده تا این دریاچه به یکی از پر مخاطب ترین و گردشگر پذیر ترین محل ها در منطقه بدل شود.
یکی از منظره هایی که این دریاچه را به دریاچه ای منحصر به فرد و زیبا بویژه در فاصل پاییز بدل می کند، حضور پرندگان مهاجر فراوان در آن است. با سفر به دریاچه اوان در فصل پاییز می توان گونه های گوناگون پرندگان نظیر غاز، مرغابی و قو را مشاهد کرد.
همچنین این دریاچه زیستگاه جانواران فراوانی مانند سیاهگوش، شغال، بز کوهی، کبک، پلنپ، کل و شاهین بوده و در آب این دریاچه نیز آبزیان و ماهی هایی مانند قزل آلا، اردک ماهی، کپور و لاکپشت زیست می کنند.
مسیر دسترسی به دریاچه اوان
برای رسیدن به این دریاچه زیبا باید مسیر جاده قزوین به الموت را در پیش گرفت و پس از عبور از گردنه های پر پیچ و خم و دشت های سرسبز و نیز عبور از رجایی دشت، پس از حدود ۳ ساعت رانندگی به دوراهی رسیده که با انتخاب جاده دریاچه می توان به دریاچه زیبای اوان رسید.
اگر تهرانید و حوصله تا سر رفت می توانید سری به روستاهای اطراف بزنید؛ روستایی مانند «افجه» که در بهار زیبایی هایش صد چندان می شود.
روستای افجه در پنج کیلومتری لواسان، مردمانی دارد باغدار، با گویش مازندرانی تکلم می کنند. بسیار خونگرمند و میهمان نواز. افجه علاوه بر آنکه زیبایی های خودش را دارد دشت هویجی داردکه دیدنش در بهار بسیار دلچسب است.
آشنایی با روستای افچه
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران که در سال 1385 صورت گرفته، 685 نفر یعنی 186 خانوار است.
صاحب طرائق که به سال 1315 قمری از افجه دیدن کرده درباب این روستا چنین نوشته است:
«افجه جای بسیار باصفا و خوبی است، باغات زیاد و آبشارهای بسیار دارد، در واقع پایتخت لواسان کوچک است، به قدر لزوم دکاکین هم دارد. جوراب بافی در آنجا کسب معتبری است … از جمله عمارات خوب افجه قصر رفیع و بنای منبع مرحوم میرزا آقاخان صدر اعظم نوری است اگرچه محتاج مرمت است.»
در روستای افجه و اطرافش شکوفه های درختان گردو و گیلاس خودنمایی می کنند. روستا حمامی تاریخی دارد که دارای دو بخش مجزای زنانه و مردانه بوده و بنای آن دارای تاق، گنبدهای عرقچین و قوس های جناغی است. قدمت حمام به دوره صفوی یا اوایل حکومت قاجار نسبت داده می شود. با وجود قدمتش هنوز فعال و مورد استفاده مردم روستاست.
سری هم به محله چراغان بزنید. ضمن تماشای بافت تاریخی و دیدنی روستا، سقاخانه حضرت ابوالفضل را از نزدیک ببینید. این سقاخانه ودرخت چناری 400 ساله از شهرت زیادی برخوردار هستند.
گشت و گذاری در ارتفاعات
دره افجه در فصول مختلف سال مورد توجه گردشگران و کوهنوردانی است که از مسیرهای آن برای صعود به قله ریزان پرسون، ساکا، آتشکوه و مهرچال عبور می کنند. همچنین نقل شده است که یکی از راه های قدیمی افجه که به مسیر عبور پادشاهان صفوی اختصاص یافته بود از همین مسیر گذشته و تا دشت لار ادامه می یابد. امروزه می توان آثار کاروانسراهای صفوی را که در آن سوی دیواره صخره ای کوه و در انتهای دره واقع شده است مشاهده کرد.
در انتهای روستا با گذر از رودخانه از طریق راهی پاکوب با پیاده روی سبک به آبشار پسچویک در فاصله کمتر از دو کیلومتری شمال شرقی روستا و در منطقه یال کوه که مشرف است به دشت هویج رسید. این آبشار حدود 15 متر ارتفاع داشته و اطراف آن پوشیده از درخت های افرا است. آبشار موآب هم در سینه کش قله ساکا حدود 180 متر ارتفاع دارد و به جز اواخر تابستان که تا حدی آرام و کم آب است، بقیه سال صدای شرشر آبش گوشنواز است.
دوش گرفتن در عصر صفوی
اما در شمال غرب دشت هویج و در مسیر صعود به قله آتشکده، دشت «سبواستان» با درختان گردو و گیلاس خودنمایی می کند و آبشار نچرند به ارتفاع 45 متر از دامنه کوه به دره پایین دست آن سرازیر می شود. کمی آن طرف تر حمام تاریخی روستا قرار دارد که در مرکز بافت قدیمی واقع شده و مطمئنا نظر شما را به خود جلب خواهد کرد.
این حمام دو بخش مجزای زنانه و مردانه داشته و بنای آن دارای تاق، گنبدهای عرقچین و قوس های جناغی است. اهالی منطقه قدمت حمام را به دوره صفوی یا اوایل حکومت قاجار نسبت می دهند اما با این حال این حمام همچنان فعال است و مردم روستا از آن استفاده می کنند.
حمام روستای افجه هم مربوط به دوره صفوی – اوایل دوره قاجار است که در تاریخ اول مهر 1382 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
با پشت سر گذاشتن آبشار و دیدن معماری خاص حمام افجه به محله های قدیمی و بافت های اصیل این روستا می رسید که در فاصله های نزدیک به هم قرار گرفته اند. اگر به محله چراغان سری بزنید می توانیدضمن تماشای بافت دیدنی آن سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) را هم از نزدیک ببینید. این سقاخانه و درخت چنار کهنسالی که قدمت آن را به 400 سال قبل نسبت داده اند، در تمام منطقه لواسانات شهرت زیادی دارند.
دشت هویج
دشت «هویج» یا «گُرچال»، دشتی است در البرز مرکزی، استان تهران و بعد از روستای افجه. افجه، روستایی کوچک در شمال شرقی لواسان در 22 کیلومتری تهران قرار دارد. گُر و یا آگِر در گویش ایرانیان باستان به معنای آتش است و چال نیز به معنای جایگاه. از همین رواین دشت را در گذشته گرچال به معنای جایگاه آتش یا آتشدان می نامیده اند.
دلیل نام هویج را هم باید در تاریخ این دشت جست و جو کرد. روایت های تاریخی مختلف حکایت از آن دارند که در روزگار گذشته بخش وسیعی از زمین های این دشت به کاشت هویج اختصاص داشته است. هر چند که امروزدیگر اثری از این مزارع به چشم نمی خورد.
این دشت در ارتفاع 2400 متری از سطح دریا و در بالادست روستای افجه در نزدیکی لواسان قرار گرفته و گفته می شود در گذشته در آن هویج کشت می شده است، هر چند که امروزه تنها چیزی که در آن یافت نمی شود همان هویج است. هم اکنون نیز دهقانان افجه به کشت محصولات مختلف کشاورزی درآن مبادرت می ورزند و وجود باغ های گیلاس در آن جلوه خاصی دارد به ویژه در فصل بهار و به هنگام شکوفایی شکوفه های گیلاس.
دشت هویج یک منطقه خصوصی است و متعلق به اهالی روستای افجه که اجدادشان آنجا هویج می کاشتند. به حقوق دیگران باید احترام گذاشت. به خصوص کحسانی که زمین ها را آباد می کنند و از آن محصول می گیرند. پس از حصالرهایی که کشیده شده دلخور نشوید. ضمنا، این دشت بیشتر محل عبور و استراحت کوهنوردان است ولی دارای آب تمیزی نیست.
آب خنک و تمیز را می توانید در کوچه باغ های گیلاس قبل از دشت از طریق یک شیر آب تامین کنید.
چطور برویم؟
هر جای تهران باشید، باید خودتان را به اتوبان شهید بابایی و جاده لشگرک برسانید. راه لواسان را پی گیرید. وارد بلوار اصلی شهر لواسان که می شوید بعد از رسیدن به میدان، به سمت چپ تغییر مسیر دهید. پس از حدود 8 کیلومتر به روستای افجه خواهید رسید. جاده آسفالت را ادامه دهید تا به دو راهی برسید که سمت راست ادامه جاده آسفالت و از پل عبور می کند. سمت جپ هم به وسیله جاده ای خاکی شما را به پای کوه خواهد برد.
در انتهای جاده خاکی به مجاور رودخانه می رسید. از اینجا به بعد آماده پیاده روی شوید. اینجا هم دو مسیر پیش رو دارید. از سمت راست در یک مسیر جاده ای که مناسب ماشین های دو دیفرانسیل است، حرکت کنید و یا از سمت چپ وارد دره ای که رودخانه جریان دارد شوید.
کجا بمانیم؟
افجه فاقد هرگونه امکان اقامتی است. تنها رستورانی کوچک دارد. نزدیکترین کلانتری، پمپ بنزین و مرکز درمانی در لواسان با 5 کیلومتر فاصله واقع است. ماندن در دشت هویج هم نیازمند داشتن تجهیزات سفرهای طبیعی ونیز آگاهی از منطقه است و نیز اطلاع از وضعیت جوی هم بسیار ضروری است. در صورت نیاز به همیاری مردم محلی می توانید با دهیاری افجه تماس بگیرید.
تارا آغداشلو در ۱۵ دی ۱۳۶۶(5 ژانویهٔ 1988) در تهران به دنیا آمد.
پدر وی آیدین آغداشلو (زاده ۸ آبان ۱۳۱۹ در رشت) که فرزند محمد بیک آغداشلو (حاجی اوف) و ناهید نخجوان است. محمد بیک از مهاجران قفقازی و عضو حزب مساوات قفقاز بود و خاندان وی نیز نام خانوادگی خود را از نام شهر کوچک آغداش گرفتهاند. پس از تصرف دوباره قفقاز توسط نیروهای بلشویک به دستور لنین، این نیروها به دستگیری و کشتار اعضای حزب مساوات پرداختند و محمد بیک آغداشلو ناچار شد شبانه سوار بر اسب از رود ارس بگذرد و به ایران پناه آورد.
آیدین پدر تارا آغداشلو نخستین بار با شهره ازدواج کرد اما بخاطر اختلافات فکری و درگیری های مداوم از او جدا شد و در دومین ازدواجش در سال ۱۳۶۰ با فیروزه اطهاری (دانشآموخته معماری) که از دانشجویان خودش بود، ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر به نامهای تارا و تکین شد.تارا از بچگی روحیه تندخویی در خود داشت و در بازی های کودکانه با بقیه کودکان دچار مشکل می شد و با پیگیری آیدین و سفارش خاص ایشان، مربیان وی برای رفع این موضوع نهایت تلاش خود را به کار بستند اما خوی لجاجت و هیجان بیش از حد، وی را از درس و فراگیری مسائل علمی باز می داشت.
این روال در وی ادامه پیدا کرد تا در دوران راهنمایی که در مدرسه کاشفی مشغول به تحصیل شد و ارتباط وی با پسرها آنچنان بین دیگر هم کلاسیهایش جا افتاده بود که مسئولین مدرسه بارها به خانواده اش تذکر دادند اما بی توجهی تارا و لجاجت در تداوم این مسائل باعث شد از مدرسه اخراج شود و سال سوم راهنمایی را ناقص رها کند .
بیوگرافی تارا آغداشلو
مشکلات و مسائل عدیده ای که تارا برای خانواده اش به وجود می آورد تمامی نداشت و اساسا طرز زندگی تارا با جامعه ایرانی هماهنگ نبود که بعدها نیز خود تارا در یک مصاحبه ای در صدای آمریکا به این مساله اذعان نمود البته که درگیری پدرو مادر وی و در نهایت طلاق آنها نیز در این مشکلات دخیل بود و بخاطر همین بعد از جدایی تصمیم به این گرفتند که تارا همراه مادرش در 15 سالگی به کانادا مهاجرت کنند و ایران را برای همیشه ترک کنند.
اما فشار روانی و غربت و دوری از پدر و طلاق پدرو مادر موجب افسردگی تارا شد تا حدی که از هفته سوم به روانپزشک مراجعه کردند و در نهایت با تشخیص معالجین در بیمارستان روانی کانادا بستری شد تا اینکه وی پس از 9 ماه بهتر شد و از تحت درمان مستقیم خارج شد.
تارا در 18 سالگی و بعد از رسیدن به سن قانونی با یکی از هم کلاسی هایش به نام لادبن که جوانی کانادایی بود رابطه عاشقانه و عاطفی ایجاد کرد اما باقی ماندن اثرات بیماری و تندخویی وی نتوانست این رابطه را بیشتر از 6 ماه پایدار بدارد.
این اتفاقات پی در پی و ناخوشایند برای تارا بالاخره وی را وادار به بازبینی زندگی خویش کرد و این بازبینی تحولی بزرگ برایش به وجود آورد تا جایی که بعد از مهاجرت به لندن و تحصیل در دانشگاه، در مدتی کوتاه و فقط در چندین سال از خودش یک چهره رسانه ای ساخت، هرچند که جنجال زیادی از مسیر این پیشرفت پیش آمد.
بعد از لیسانس در لندن فوق لیسانس ارتباطات جهانی و رسانهای گرفت، وی نخستین کتاب شعرش خویش را با نام ” این یک انار نیست ” منتشر کرده است که گفتگوها در مورد کپی بودن این اشعار به شدت مورد بحث است چون وی به هیچ وجه در صحبت ها و برنامه های تلویزیونی چنین طبعی را از خود نشان نداده است و کاملا فضای خشک و منطقی دارد و به گفته چند تن از نزدیکان، تمام اثرات وی سفارشی است و از جانب دیگران نوشته شده است و علت ناهماهنگ بودن اثرات هم تعدد نویسندگان می باشد. تارا آغداشلو قبل از حضور در شبکه من و تو ۱ بارها به عنوان کارشناس در شبکههای بیبیسی فارسی و صدای آمریکا شرکت کرده است.
به گفته وی، نوشتن خیلی زود شروع شد، از شعر به داستان به روزنامه نگاری، ترانه، مقاله، پایان نامه، و هنوز هم ادامه داره. با وجود مهاجرت به کانادا تو سنّ کم، در این ۱۰ سال رابطه ام با ایران عمیقا حفظ شد.
اما از خیلی زود تصمیم گرفتم، یا شاید ناچار شدم، که آدم جهانی باشم تا بتونم هم از زندگیم لذت ببرم هم فعالیتهایی که دوست دارم رو در سطح گسترده تری انجام بدم و خاطرات تلخ گذشته را از یاد ببرم. نه تنها به طور حرفهای، بلکه معتقدم زندگی فقط با ذهن باز و چشم های کنجکاو و جویا معنی پیدا میکنه.
همین شد که بعد از لیسانس روزنامه نگاری، چاپ مجموع شعرهام (این یک انار نیست)، و شروع کار خبرنگاری در تلویزیون، به لندن اومدم. اینجا فوق لیسانس ارتباطات جهانی و رسانه ای توی دانشگاه سواز (SOAS) گرفتم و مشغول به گرداندن یه گالری در شرق لندن شدم.
هنر همیشه بخشی از زندگیم بوده، مثل زبان دوم. اگه همه اینها به نظرتون یه کم قر و قاطی میاد، حق دارید.از هنر تا ادبیات تا سیاست، من همه اینها رو دوست دارم و دنبالشون هستم. راجع به هر کدوم هم سلیقه و نظر خودم رو دارم و با این زمینه هست که در برنامه سمت نو پیشتون خواهم بود.
تارا آغداشلو هم اکنون بیشتر فعالیتش در شبکه من و تو می باشد و جزء مجریان دسته دوم این کانال محسوب می شود و شاید علت رکود و عدم رشدش در این شبکه، باقی ماندن خصلت لجاجت و تندخویی اش می باشد که به دنبال آن مخاطبین این شبکه واکنش مثبتی به اظهار نظرات این مجری نشان نداده اند و جزء معدود مجریانی محسوب می شود که منتقدینش بیشتر از طرفدارانش می باشد.بحران جوانی، نقشه شهر، سمت نو از جمله برنامه هایی است که تارا در آن مشارکت داشته و مجری گری کرده است.
او در یکی از قسمت های برنامه سمت نو، علت توقف یک هفته ای این برنامه را تصادفش با یک زن در لندن اعلام کرد.
تارا که سعی می کرد ماجرای تصادفش با یک زن، آن هم در حال مستی را با بازی رسانه ای عادی جلوه دهد، دلیل عدم پخش یک هفته ای این برنامه را تصادف با یک زن و به دردسر افتادنش اعلام کرد.
آغداشلو در این برنامه با اعتراف به مستی اش در حین رانندگی و تصادفش با یک زن در لندن گفت: «با خانمی تصادف کردم، البته در حین مستی و ایشان الان در بیمارستان هستند.»
مجری شبکه من و تو سعی داشت تا با عادی جلوه دادن مصرف مشروبات الکلی، تصادفش با یک زن را توجیه و اینکه چون مست بوده خود را تبرئه کند.
وی هم اکنون ساکن لندن است و علاوه بر تحصیل و شعر وو مدلینگ بیشترین فعالیتش را شبکه تلویزیونی من و تو می گذراند …
موقعیت :میدان بزرگمهر ابتدای خیابان سلمان فارسی
تلفن : ۳۲۶۷۲۰۵۹
اصفهان، این شهرلاجوردی که چونان نگارستانی دلپذیر، و مرواریدی گرانبها و بیبدیل در مرکز فلات ایران زمین خوش میدرخشد، اینک در طلوع راستین دیگری از رونق آبادانی زیباتر و با شکوهتر از دیروز و روزگاران پیشین با پرنیان رنگ در رنگ گلها و فضاهای سبز و دلاویزی که در هر کوه و برزنش چشم نوازی میکنند، در هم میآمیزد تا زیبایی و شادابی را در فضاهای شهری مفهومی تازه بخشد.
در عصری که «ماشینیسم» و رشد قارچ گونه صنایع آلاینده، محیط زیست انسان و موجودات زنده را به مخاطره افکنده و آلودگی هوا سر منشأ بسیاری از بیماریهای تنفسی و مرگ و میرهای ناگهانی شده است، و در فصلی از تاریخ که خطرات ناشی از آلودگی هوا و کاهش موحش نازک شدن لایه اوزن نگرانی عموم ملل جهان را برانگیخته است و آیندهای تاریک را برای ابناء بشر به تصویر می کشاند، نمیتوان در چارهاندیشی و یافتن راه برون رفت از مشکلات تعلل ورزید. باید باور کنیم که یک نهضت بزرگ ملی در ایجاد یک محیط سالم شهری میتواند التیام بخش و ضامن سلامتی روح و جسم شهروندان باشد. پس باید دریچهای به باغ امید گشود و رویش و سخاوت را به نظاره نشست.
خوشبختانه از چند سال پیش به این سو، فضاهای سبز شهر اصفهان در پرتو برنامهریزیها و تلاشهای شهرداری و سازمان پارکها و فضاهای سبز گسترش یافته است، به گونهای سرانه فضای سبز این شهر به ازای هر شهروند به مرز حدود ۵/۱۳ متر مربع رسیده که در یک مقایسه اجمالی به حداقل استاندارد جهانی یعنی ۱۵ متر مربع نزدیک شده است. این فضاهای سبز که مشتمل بر فضاهای دلانگیز حاشیه زایندهرود و پارکهای محلی و کوهستانی و جنگلی است زیبایی، شادابی و پالایش نسبی هوای شهر اصفهان را باعث گردیده است
باغ بزرگ گلها است و جای جای آن باغ در باغ، اما این پروژه معظم واسطه عقد پارکهای شهر به شمار میرود. ویژگی و امتیاز منحصر به فرد این باغ را باید در وجوه چندگانه تفریحی، فرهنگی، آموزشی و تحقیقی آن جستجو کرد که امید میرود با جذابیتهای چشمگیر خود، استعدادهای توریستی شهر اصفهان را بیش از پیش افزایش دهد و تقویت کند.
این طرح به عنوان یکی از طرحهای مهم و بزرگ اصفهان+۲۲ به بهرهبرداری میرسد تا بدینوسیله بر زیباییها و مناظر دیدنی این شهر بیفزاید و دانشجویان و دانشپژوهان بتوانند از این مکان استفاده نمایند و اوقات فراغت خود را با گل و گیاه سپری کنند.
در طراحی این باغ اقلیم خشک منطقه اصفهان مورد توجه قرار گرفته و آب به صورت فوارههایی کوتاه جریان مییابد و سرانجام به برکه برخورد میکند، همچنین عناصر و مختصات فرهنگ معماری سنتی اصفهان در بناهای این باغ تبلور عینی یافته است.
معرفی قسمتهای مختلف مجموعه باغ گلها
پاویون ورودی :
ساختمانی به ابعاد ۶×۹ و ارتفاع ۶ متر در دو اشکوب است که طبقه همکف آن مشتمل بر دو قسمت شمالی و جنوبی (در سمت شمالی پلکان ساختمان و سمت جنوبی دفتری جهت ارائه بروشور و اطلاعات باغ و نمایش بذر گلها) میباشد. طبقه اول به صورت صفه است، که از این صفه میتوان محوطه کلی پارک را نظاره نمود و طبقه دوم که شامل یک سالن است برای ارائه فیلم و اسلاید انواع گیاهان منظور گردیده است.
باغ صخرهای :
وسعت این باغ ۲۵۰۰ متر و ارتفاع ۳ متر است و ۲۵۰ گونه گیاهان صخرهای که نمایی از طبیعت را ارائه مینمایند، در این باغ کاشته شده است.
آبشار باغ :
این آبشار در سمت شرقی باغ صخرهای قرار دارد و از ارتفاع چهارمتری حجم قابل توجهی از آب به داخل برکه ریزش میکند و جریان مییابد. در ساختمان آبشار از انواع سنگهای رودخانهای استفاده گردیده است تا آبشار کاملاً طبیعی جلوه نماید.
برکه :
به منظور تلطیف هوا و پرورش انواع گیاهان آبزی، در طرح باغ برکهای به مساحت حدود ۳۵۰۰ متر مربع در ضلع جنوب شرقی باغ پیشبینی گردیده است.
محوطه مخصوص کودکان :
در این محوطه با استفاده از انواع پرچینها طرحی پیشبینی گردیده است که بچهها بتوانند با گریز و اختفاء ساعاتی از وقت خود را در باغ بگذرانند.
محوطه باغ :
سطح کلی قطعات باغ جمنکاری و با پیشبینی انواع باغچهها در طرحهای متنوع استفاده از گلهای فصلی یکساله، دو ساله، دائمی و درخچههای زینتی ممکن میگردد. در مرکز باغ طرح فرش که یکی از نقشهای اصیل و دیرینه اصفهان است و گل و بوته و ترنج فرش از انواع انشاء گلها استفاده میگردد، معابر باغ که حدود ۵۰۰۰ متر مربع است با نوعی کفپوش (سنگهای گرانیت) با طرحهای خاص مفروش گردیده است.
باغ رز:
در قسمتی از باغ ، باغچههایی به منظور کشت انواع گل رز در ایران در نظر گرفته شده است.
آمفی تئاتر روباز :
در ضلع شرقی باغ گلها، در انتهای محور اصلی به منظور برگزاری نمایشگاههای مختلف و مراسم جشن و سخنرانی، با استفاده از تنه درختان فضایی به شکل آمفی تئاتر پیش بینی شده است که ظرفیت آن حدود ۲۵۰ نفر میباشد.
گلخانه :
به منظور پویا بودن باغ گلها، با توجه به شرایط اقلیمی اصفهان و کمبود گل در فصل زمستان، مجموعه گلخانه به مساحت ۷۰۰ متر مربع در ضلع مال شرق باغ پیشبینی شده است که با فراهم نمودن انواع اقلیم در طول فصل زمستان بازدید کنندگان میتوانند نظارهگر انواع گلها باشند.
نردههای اطراف باغ :
با توجه به تنوع گلها و گیاهانی که نیاز به مراقبت ویژه دارند، اطراف باغ با نردههای ساده و دیوار سبز انواع پرچین محصور، به گونهای که ضمن جلوگیری از تردد افراد به صورت دیوارهای سبز محدوده باغ را مشخص سازد.
باغ گیاهانی دارویی و خوراکی :
این مجموعه با مساحتی در حدود ۱۱۷۰ متر مربع دارای ۱۳۲ گونه از انواع گیاهان دارویی و خوراکی موجود در مناطق مختلف ایران میباشد که بر اساس یک سری مطالعات، انتخاب و نسبت به کشت آن اقدام شده است. موقعیت این مجموعه در شمال باغ میباشد.
باغ سوزنی برگان :
این قسمت دارای انواع درختان سوزنی برگ میباشد که مساحتی بیش از ۲۱۶۶ متر مربع از باغ را به خود اختصاص داده و در منتهیالیه دریاچه واقع گردیده است. تنوع گونه ها در این مجموعه بالغ بر ۸۶ گونه میباشد.
باغ گیاهان پیازی :
این مجموعه نیز با انواع گیاهان پیازی شکل گرفته، همچنین سعی شده با استفاده از تعداد قابل توجهی از گونههایی که با شرایط آب و هوایی اصفهان سازگاری دارند، منظره زیبایی به نمایش گذاشته شود.تعداد گونههای این مجموعه ۳۸ گونه و مساحت آن بالغ بر ۷۴۰ متر مربع است.
مجموعه گونههای زنبق :
این مجموعه نیز با مساحتی در حدود ۹۰۰ متر مربع درضلع شرقی باغ و در کنار آمفی تئاتر با تعداد ۴۶ گونه گیاهی پیشبینی شده است که دارای گونههای متعدد زنبق میباشد.
مجموعه پرچین :
به منظور جداسازی و تفکیک قطعات مختلف از پرچینهای متفاوت با گونه مورت، انواع شمشاد، و زرشک استفاده گردیده که طول عملیات اجرایی در این بخش به ۱۵۴۰ متر بالغ میگردد.
مجموعه گونههای داوودی :
این مجموعه نیز با مساحتی در حدود ۹۰۰ متر مربع در ضلع شرقی باغ با تعداد ۲۶ گونه گیاهی پیشبینی شده است که دارای گونههای متعدد از گلهای داوودی میباشد.
آب نما :
معابر اصلی و فرعی با استفاده از آب نماهایی به قطع ۸۰×۴۰ سانتیمتر همراه با فوارههای متعددا جرا گردیده که طراوت و زیبایی خاصی به مجموعه بخشیده است. آب مورد استفاده از مرکز باغ به منتهی الیه آب نماها متصل شده و پس از برگشت مجدد به صورت چرخشی جریان مییابد.
به منظور کاهش هزینه کارگری و حداکثر استفاده از آب و همچنین ایجاد محیطی مرطوب، از آبیاری تحت فشار استفاده شده و کلیه سطوحی که امکان آبیاری بارانی در آن وجود دارد، تحت پوشش طرح فوق قرار گرفته است.
جهت تأمین نور مناسب و روشنایی باغ در شب از پایههای بلند به همراه پروژکتور جهت نورپردازی به روش متمرکز استفاده شده است. همچنین پایههای کوتاه با نور ملایم در مسیرهای حرکت پیشبینی گردیده است که فضای زیبایی را در شب ایجاد مینماید.
با عنایت به فلسفه وجودی باغ مبنی بر ارائه انواع گلها سازگار با شرایط آب و هوایی اصفهان مجموعاً درقسمتهای مختلف باغ تعداد ۳۹۵ گونه گیاهی کاشته شده .