پیدایش تاول های بسیار کوچک و دردناک معمولاً در اطراف دهان از علایم تبخال لباست. این تاول ها گروهی ظاهر میشوند و در اطراف هر کدام یک حلقه قرمز وجود دارد. داخل این تاول ها مایع وجود دارد اما پس از مدتی تاولها خشک شده و ناپدید میشوند. درمان تبخال خود به خودی در عرض چند روز تا یک هفته و گاهی بیشتر اتفاق می افتد عود تبخال امری معمول است. ویروس برای تمام عمر در بدن باقی میماند اما معمولاً در حالت خفته قرار دارد. درمان تبخال
تبخال دهان خطرناک نیست ولی بسیار آزاردهنده و ناخوشایند است. هنگام ایجاد تبخال در اطراف دهان، لازم نیست وحشت زده و ناراحت شوید، بلکه می توانید آن را در منزل در عرض یک دقیقه درمان کنید.
ولی نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این است که درمان تبخال را باید به سرعت هرچه تمام تر شروع کرده تا ظاهر ناخوشایند آن بزرگتر نشود، چراکه حتی چندین لایه کرم پودر نیز نمی تواند کاملا آن را بپوشاند. و تا زمان برطرف شدن کامل آن احساس ناخوشایندی با شما همراه است. در زیر با دو روش درمان خانگی تبخال تنها در یک دقیقه آشنا می شوید که به دلخواه یکی را می توانید انتخاب کنید:
1- جوش شیرین
شما باید مقداری جوش شیرین را با مقداری آب مخلوط کنید و سپس یک گاز پانسمان را در آن خیس کرده و آن را به تبخال بزنید. شما می توانید تا هروقت خواستید آن را در محل نگه دارید چرا که به خشک شدن
سریع تبخال کمک می کند. همچنین جوش شیرین برای رفع خارش نیز فوق العاده عمل می کند.
2- چای سیاه
شما باید کیسه چای را به مدت چند دقیقه در آب ولرم خیس کرده و به گزارش پرشین وی آن را چندین دقیقه روی محل تبخال بزنید.
همچنین می توانید چای سیاه غلیظی آماده کرده و پارچه ای را در آن خیس کنید و سپس روی تبخال قرار دهید. این کار باعث بهتر به نظر رسیدن محدوده دچار تبخال خواهد شد.
بسیاری از خانم ها از نداشتن تمایلات جنسی رنج می برند. این مشکل در هر نژاد و کشوری شایع است.
سرد مزاجی
چون سرد مزاجی جنسی در خانم ها معمولا به یک سری از روش ها و شیوه های غلط در زندگی روزمره نیز می تواند مربوط شود؛ به همین دلیل برای درمان این عارضه در خانم ها باید به صورت همه جانبه تمام موارد از جمله مسایل هورمونی، بیماری های مختلف، نوع روش زندگی و عوامل مختلف روانی مانند استرس در زندگی روزمره توسط متخصص مربوطه بررسی شود تا بتوان با درمان عوامل زمینه ای، تغییر در برخی از روش های غلط و یا اصلاح شیوه های مختلف رفتاری در خانم مبتلا، این عارضه را درمان کرد. سنجد
یکی از گیاهان دارویی که می تواند به پیشگیری و درمان یکی از رایج ترین اختلالات زندگی زناشویی غلبه کند، مصرف دمنوش تهیه شده از سنجد یا جوشانده سنجد در درمان برخی از اختلال های جنسی به ویژه در زنان موثر است. اثرگذاری سنجد بر درمان اختلال جنسی زنان و حتی اضطرابی که آنها ممکن است حین رابطه زناشویی تجربه کنند تا حدی است که تحقیقات زیادی در این باره انجام شده و تاثیر گل گیاه سنجد و میوه آن و میزان اثرگذاری سنجد را بررسی کرده اند و کپسول هایی به صورت صنعتی در داروخانه های برخی از کشورهای اروپایی به مردم عرضه می شود. ریوند چینی
زن های جوان زیادی وجود دارند که بعد از ازدواج به دلیل تجربه درد حین زناشویی به مرور دچار ترس ها و استرس هایی می شوند که این حالت های روحی- روانی مشکلاتی را برای آنها فراهم می کند و روابط زناشویی زن و شوهر را تحت تاثیر قرار می دهد. مشکلاتی که ممکن است در صورت عدم درمان در کوتاه مدت موجب بروز مشکلات و اختلاف هایی میان زن و شوهر شود. گیاه و ریشه ریوند چینی و نوشیدن دمنوش تهیه شده از آن تاثیر زیادی در کاهش درد به ویژه دردهایی دارد که ممکن است زنان در ناحیه لگن تجربه کنند. البته نباید فراموش کرد زنانی که به تازگی فرزند آنها متولد شده و مراحل شیردهی به نوزاد را تجربه می کنند نباید از این گیاه یا مشتقات آن استفاده کنند.
گیاهان وسبزیجات مفید چغندر، شاهی، فلفل سبز، پیاز، ترب، کشمش و تمشک استفاده کنید. نوشیدن شیره نارگیل و آب انگور نیز از جمله خوراکی هایی است که می تواند به تقویت توانایی جسمی زنان کمک کند. عسل طبیعی و خالص را حتما به وعده صبحانه خود اضافه کنید و فراموش نکنید که خوردن حب هایی که از ترکیب خرما، گردو و دارچین تهیه شده در این زمینه می تواند بسیار موثر باشد. برای تهیه این حب به 6خرما و 3 مغز گردو و کمی دارچین احتیاج دارید. هسته خرما را جدا کرده و مغز گردو و خرما را بکوبید تا نرم شود. دارچین را به آن اضافه کنید و حب هایی تهیه کنید و هر روز 4 تا 5 حب بخورید. این حب ها را روزانه تهیه و مصرف کنید.
سبک زندگی تان را عوض کنید
در برخی از نسخه هایی که در کتاب های بوعلی سینا موجود است از کاهش میل جنسی به عنوان یک بیماری نام برده شده که رابطه نزدیکی با نوع رژیم غذایی هر فرد دارد. در حقیقت بوعلی سینا مصرف بیش از اندازه از غذا و خوراکی ها یا انتخاب مواد غذایی نامناسب را عاملی موثر در کاهش میل جنسی می داند. بوعلی سینا حتی سبک زندگی افراد ، چگونگی حمام کردن، زمان بیدار شدن و به خواب رفتن را در ابتلا به ناتوانی و کاهش میل جنسی بسیار موثر می داند، از این رو توصیه شده افرادی که با کاهش میل جنسی رو به رو شده اند در برنامه غذایی خود از نخود، لوبیا، تخم خربزه، کنجد، پیاز، هویج، ماهی ازون برون، خاویار، عسل، زعفران، انگور شیرین، گوشت گوسفند، شلغم، کلم، حلیم گندم، کنگر، نعناع، شنبلیله و مارچوبه استفاده کنند و به فراخور خوراکی ای که برای وعده غذای شان آماده می کنند از این گیاهان و سبزیجات دارویی به عنوان ماده اولیه یا چاشنی استفاده کنند. گل سرخ درمانی موثر
گل سرخ یکی دیگر از گیاهانی است که مصرف خوراکی و موضعی آن به درمان ناتوانی یا کم توانی جنسی کمک می کند.این عصاره امروزه به صورت صنعتی نیز تهیه می شود و آن را در داروخانه ها و عطاری ها به راحتی می توان تهیه کرد. استفاده موضعی از روغن گل سرخ نیز در ناحیه شکم می تواند تاثیرگذاری مناسب بر درمان ناتوانی جنسی و افزایش توانایی بدن در مردان و زنان داشته باشد. علاوه بر این مصرف گل سرخ به صورت خوراکی به بهبود عملکرد دستگاه گوارش و افزایش آرامش و کنترل تپش قلب نیز کمک می کند. جنسینگ؛ گیاه باروری و زایش باوری در میان مردم مشرق زمین وجود دارد که خوردن جنسینگ که ریشه یک گیاه چندین ساله چینی است می تواند تاثیر زیادی در افزایش قوای جنسی
روزی رستم برای شکار به نزدیکی های مرز توران می رود، پس از شکار به خواب می رود. رخش که رها در مرغزار مشغول چرا بوده توسط چند سوار ترک به سختی گرفتار می شود. رستم پس از بیداری از رخش اثری جز رد پای او نمی بیند. درپی اثر پای او به سمنگان می رسد. خبر رسیدن رستم به سمنگان سبب می شود بزرگان و ناموران شهر به استقبال او بیایند. رستم ایشان را تهدید می کند چنانچه رخش را به او بازنگردانند، سر بسیاری را از تن جدا خواهد کرد. شاه سمنگان از او دعوت می کند شبی را دربارگاه او بگذراند تا صبح رخش را برای او پیدا کنند. رستم با خشنودی می پذیرد.
در بارگاه شاه سمنگان رستم با تهمینه روبرومی شود و عاشق او می شود و او را توسط موبدی از شاه سمنگان خواستگاری می کند. فردای آن روز رستم مهره ای را به عنوان یادگاری به تهمینه می دهد و می گوید چنانچه فرزندشان دختر بود این مهره را به گیسوی او ببندد و چنانچه پسر بود به بازو او؛ پس از آن رستم روانه ایران می شود و این راز را با کسی در میان نمی گذارد.
پس از چندی که سهراب، جوانی تنومند نسبت به همسالان خود شده است، نشان پدر خود را از مادر می پرسد. مادر حقیقت را به او می گوید و مهره نشان پدر را بر بازو او می بندد و به او هشدار می دهد که افراسیاب دشمن رستم از این راز نباید آگاه گردد. سهراب که آوازه پدر خود را می شنود، تصمیم می گیرد که ابتدا به ایران حمله کند و پدرش را به جای کاووس شاه برتخت بنشاند و پس از آن به توران برود و افراسیاب را سرنگون سازد.
افراسیاب با حیله با عنوان کمک به سهراب لشکری را به سرداری هومان و بارمان به یاری او می فرستد و به آنان سفارش می کند که نگذارند سهراب، رستم را بشناسد. سهراب به ایران حمله ور می شود و کاووس شاه، رستم را به یاری می طلبد، رستم و سهراب باهم روبرو می شوند. سهراب از ظاهر او حدس می زند که شاید او رستم باشد ولی رستم نام و نسب خود را از او پنهان می کند. در نبرد اول سهراب بر رستم چیره می شود و می خواهد که او را از پای در آورد ولی رستم با نیرنگ به او می گوید که رسم آنان این است که در دومین نبرد پیروز، حریف را از پای درمی آورند.
ولی در نبرد بعدی که رستم پیروز آن است به سهراب رحم نمی کند و همین که او را از پای در می آورد، مهره نشان خود را در بازوی او می بیند. سهراب اینک به نوشداروی که نزد کاوس شاه است می تواند زنده بماند ولی او از روی کینه از دادن آن خودداری می کند. پس از آنکه او را راضی می کنند که نوشدارو را بدهد، سهراب دیگر دار فانی را وداع گفته است.
غمنامه رستم و سهراب اتفاق می افتد چون رستم باید یگانه باشد و قدرتمدارن تاب دو نمونه مانند رستم را ندارند، چه کاووس شاه ایران که رستم به او خدمات بسیار کرده است ( هم اوست که از رساندن نوشدارو برای التیام زخم سهراب امتناع می کند) و چه شاه توران که از رستم لطمه خورده است. سهراب که از پشت رستم است، ویژگی های او را دارد، حتی اسبی که می تواند به او سواری دهد، اسبی است که از پشت رخش( اسب رستم) به دنیا آمده است. بنابراین تزویر و زور قدرتمداران به همراه خامی و بلند پروازی سهراب و غرور رستم که نام خود را برای فرزند فاش نمی کند، به فاجعه دامن می زند که به پایان غم انگیز خود برسد.
نام:فریدون نام خانوادگی:آسرایی تاریخ تولد:1335/5/17 محل تولد:آسرا، کرج فریدون آسرایی از خوانندگان پاپ ایرانی در 17 مرداد 1335 در منطقه آسارا در 40 کیلومتری کرج در جاده چالوس به دنیا آمد.او بچه یکی مانده به آخر است.
تحصیلات فریدون آسرایی فریدون آسرایی دیپلمش را در ایران گرفت و در لشکر 64 ارومیه خدمت کرد و چون زن برادرش فیلیپینی بود.به کمک ایشان در شهر مانیل آن کشور 8 سال درس خواند که حاصلش مهندسی کشاورزی بود که 3 سال آن را برای فوق لیسانس خواند که منصرف شد و به تهران آمد . فریدون آسرایی بعد از تحصیلات مقدماتی، در ژوئیه 1987 به شهر ونکوور کانادا مهاجرت کرد و 14 سال در آنجا زندگی کرد .
ازدواج
فریدون آسرایی خارج از کشور دوران نامزدی کوتاهی داشته و چندین بار به گفته خود عاشق شده ولی به ازدواج نرسیده است، او در حال حاضر مجرد می باشد .
ماجرای عشق های نافرجام آسرایی
آسرایی:وقتی که وارد کانادا شدم، آن جا در یک مکانیکی کار کردم و بعد مدتی به کار پیتزا رسانی مشغول بودم. بعد هم نامه رسانی کردم و کم کم تاکسی خریدم تا اینکه یک رستوران زدم. مابین این اتفاقات عاشق شدم و بعد ترک عشق کردم و از آن جا رفتم. پس از این ها یک بار در کانادا نامزد کردم که به هم خورد و به ایران برگشتم. در این جا بعد از مدتی عاشق شدم و آهنگ «خوشگل عاشق» را برای او خواندم، اما پس از مدتی وی به خارج رفت و اینجا بودکه «خداحافظ» را خواندم و بعد «سلام» و والسلام .
صدا از کودکی
من از کلاس پنجم دبستان شروع به خواندن کردم. آن موقع علاقه زیادی به اذان آقای موذن زاده داشتم، در کلاس درس همیشه می خواندم و بچه ها گوش می کردند.
خوانندگی ارثی
علاقه به خوانندگی ارثی است در خانواده من عمویم صدای خیلی خوبی داشت پدر و برادر بزرگم سال های سال در مراسم های مختلف خانوادگی آواز می خوانند .
خواننده حرفه ای و کنسرت در خارج
بعد از اتمام دوره دانشجویی در سال 13987 میلادی، وقتی به کانادا رفتم با یکی از دوستانم که موزیسین بود دور هم که جمع می شدیم برای دل خودمان شروع می کردیم به خواندن. من هم می خواندم
بعد از یک مدت دوست من یک کیبورد خریداری کرد و از من خواست با او موسیقی کار کنم آن موقع گروهی به نام غزال کار موسیقی انجام می دادند. ما هم به آنها اضافه شدیم که نتیجه آن تبدیل شد به اجرای 2 کنسرت در تورنتو و دیگری در شهر اتاوا و بعد از آن به ونکوور کانادا رفتم. در سال 81 هم گروه پرواز را تشکیل دادم و مدت ها خواننده آن گروه بودم.
همکاری با خواننده های آن ور آبی
در لس آنجلس با خواننده های آن ور آبی فعالیت های جدی داشته است، او حالا در ایران و در تلویزیون هم حضور دارد !
شغل دوم در کانادا
فریدون آسرایی در کانادا بصورت جدی وارد کار بیزینس شد، از رستوران داری تا 3 فروشگاه DVD و CD پخش موسیقی بخش از فعالیت های اقتصادی وی در کانادا بود .
انتشار اولین آلبوم
بعد از بازگشت از خارج، او اولین آلبومش را با تنظیم رامین زمانی و با نام اولین سلام، در سال 1380 روانه بازار کرد این آلبوم، موفقیتی حاصل نکرد ولی دومین آلبوم رسمی وی به نام غریبه، توانست موفقیت قابل توجهی کسب کند
آلبوم غریبه فریدون آسرایی
فریدون آسرایی فعالیت های هنری خود را در ایران پس از بازگشت از کانادا با آلبومی به نام “غریبه” آغاز کرد، که این آلبوم فریدون آسرایی، رکورد فروش در ایران را شکست. گل هیاهو آخرین کار آلبوم بود.
فریدون آسرایی با غریبه (ترانه مورد علاقه اش) راه خواندنش را پیدا کرد. ترانه کبوتر را از یک مجله پیدا کرد. فریدون آسرایی توسط دیدن فیلمهای از کرخه تا راین و آژانس شیشه ای با جنگ آشنا و احساس ترانه بوی سیب را به دست آورد. فریدون آسرایی ملودی 7 ترانه آلبوم را خودش ساخت. آلبوم بعدی فریدون آسرایی با نام سرگذشت وارد بازار شد که یکی از آهنگهای او با نام ای وطن در این آلبوم قرار دارد.
سفیر مبرزه با مواد مخدر !
آسرایی آلبوم گروهی نه بگو را در راستای کمک به پیشگیری از آسیب های اجتماعی و افزایش سطح اطلاع افراد جامعه نسبت به آسیب های مواد مخدر منتشر کرد؛ در همین راستا ستاد مبارزه با مواد مخدر استان البرز، فریدون آسرایی به عنوان سفیر مبارزه با مواد مخدر انتخاب شد.
فعالیت ها در ایران
من یک استودیوی صدابرداری در شهرک غرب به نام استودیو فرزین دارم که یک مدت در اجاره دوستی بوده و اکنون پس گرفتم و خودم دوباره دارم آن را راه اندازی می کنم.
داوری شب کوک
باربد بابایی مجری شبکه های ماهواره در ایده ای که به صدا و سیما داد توانست مسابقه ای همانند شوی استعداد یابی شبکه های ماهواره رو در ایران با نام شب کوک راه اندازی کند که فریدون آسرایی جز یکی از داوران این برنامه می باشد .
اهل فوتبال و تیم مورد علاقه
من در زمین چمن حیدرنیای تهران به طور منظم فوتبال بازی می کنم و خیلی هم فوتبالی ام، در ایران طرفدار تیمی نیستم، چون فوتبال باشگاهی ایران را متاسفانه در حد کشورم نمی دانم و ضعیف است .من رئال مادرید را خیلی دوست دارم.
تیم ملی و کیروش
ولی تیم ملی کشورمان را به دلیل عرق به وطن و همچنین حضور و داشتن یک مربی خوب، فهیم و دوست داشتنی به نام کارلوس کی روش خیلی پیگیری می کنم و فکر می کنم یکی از خوش شانسی های مردم ایران داشتن این تیم ملی با این مربی است.
این را هم بگویم که مقایسه آقای کی روش با مربیان داخلی مانند مقایسه یک دندانپزشک متخصص و جراح با دندانپزشک تجربی می ماند.
علاقه به فلیپین
من بیشتر به فیلیپین می روم .فیلیپین را با اینکه هوایش مرطوب و گرم است بیشتر از جاهای دیگر دوست دارم، جاهای بهتر دیگری هم برای سفر رفتن وجود دارد، اما من فیلیپین را ترجیح می دهم چون سال ها در آن زندگی کردم .فیلیپین تقریبا مثل کشورم می ماند و با محیط آن آشنایی دارم.
شایعه سرطان حنجره از زبا ن فریدون آسرایی
اجرای سرطان حنجره فریدون اسرایی وی درباره مشکل خود گفت :مدت طولانی بود که در حنجره ام احساس درد می کردم. این مشکل تا حدی پیش رفت که صدایم به زور خارج می شد. به پزشکان زیادی مراجعه کردم، اما هیچ کدام تشخیص درستی ندادند، وی افزود :در نهایت یک پزشک حاذق ضمن معالجه از من درباره علت این درد پرسید و من در جواب گفتم در طول یک ماه بیش از 40 اجرا رفتم. متاسفانه دکتر به من گفت که وضعیت خطرناکی دارم و مشکوک به ابتلا به سرطان حنجره هستم و باید بیش از پیش مراقبت به عمل آورم. او ادامه داد بالاخره با کمک دوستان به دکتر امینی در بیمارستان عرفان معرفی شدم و وی بعد از معاینه دستور جراحی و بیهوشی کامل را به خاطر وضع خطرناکی که داشتم، سریعاً اعلام کردند. او روی حنجره من امواج رادیویی با نام مستعار آر اف اعمال کرد و بعد از این عمل به مدت یک روز بستری بودم آسرایی همچنین گفت :دوران نقاهت من بین دو تا شش ماه تعیین شد. خدا را شکر احساس بهتری نسبت به قبل دارم .
استاد آسرایی در شبکه اجتماعی خود نوشت :واجب میدونم کمی توضیح راجع به ناراحتی که در حنجره داشتم بدم چون بعضی از رسانه ها ظاهرا موضوع رو به درستی درک نکردن، بنده بر اثر رفلاکس یا ترشح بیش از حد اسید معده دچار ناراحتی حنجره شدم و یکی از متخصصین وضعیت رو کمی خطرناک اعلام کردند و با مراجعه به چند دکتر تصمیم گرفتم عمل RF رو در انتهای مری انجام بدم تا از بازگشت اسید به مری و حنجره جلوگیری کنم البته زخم معده هم یکی دیگه از مشکلاتم بود و توضیح اینکه من هیچ عمل جراحی روی حنجره انجام ندادم و الان مشکلی هم برای خوندن ندارم و اطلاع رسانیم برای این بود که قبل از عمل جراحی میشه با عمل RF یا رادیو فرکانسی خودتونو به دست تیغ جراحی ندید و تنها دکتر امینی در بیمارستان عرفان این عمل رو انجام میدن در نهایت من حالم خیلی خوبه و حنجره ام مشکلی نداره و دو شب پیش اهنگ جدیدم رو در استودیو خوندم و هفته بعد هم اجرا دارم و کنسرت ها هم از ٢١ مرداد شروع میشه شاد باشید و به شایعه ها اهمیت ندید و حقیقت رو از خودم سوال کنید .
آهنگ مورد علاقه مردم در کنسرت
آهنگ آهای خوشگل عاشق شامل بیشترین همراهی مخاطبان حاضر در سالن می شود که از این جهت خیلی خوشحال هستم به طور معمول این قطعه یک مرتبه در میان کنسرت و یک مرتبه در پایان زمان اجرا، برای هواداران خوانده می شود .او بیش از 24 تک اهنگ نیز در کارنامه هنری خود دارد.
موسیقی شش و هشت احساس ندارد؟
احساس دارد اما خب کاری است که برای حرکات موزون خوانده می شود و اساسا از حال و عواطف من کمی به دور است .
خواننده و سبک مورد علاقه
همه نوع موسیقی را گوش می دهم اما صدای اسطوره ای موسیقی مایک جکسن را دوست دارم همینطور جورج مایکل، سلندیون و همچنین یکسری فضاهای خاص در موسیقی را گوش می دهم .به نام چیل اوت و موسیقی نیوایچ را دوست دارم همچنین موسیقی هایی که فضاهای بوداوار دارند مثل اینگما و …
بیوگرافی فریدون آسرایی
اهل پرورش گل و گیاه + میوه
من یک باغچه ای در زادگاهم دارم، در محل پدری مان در آسارا که در آنجا یکسری از ایده های خودم را پیاده کرده ام یک مدت در آن باغ خیلی زحمت کشیدم و در آنجاها بیشتر با درخت های میوه طرفیم.
ما گل هم در آنجا داریم مانند یاس و رز ولی بیشتر توجهمان روی میوه است. از گوجه گرفته، زردآلو یا آلبالو، گیلاس، سیب، گردو و … هر نوع میوه ای که از هر فصلی شروع می شد، ما در باغ مان داریم .
غذای مورد علاقه
من زیاد اهل غذا نیستم و بیشتر به میوه علاقه مندم اما ما ایرانی ها کباب خوریم، شما کسی را پیدا نمی کنید که بگوید سلطانی یا برگ دوست ندارم، زیاد اهل مرغ نیستم و جوجه کباب می خورم و گوشت گوساله را بهترین گوشت می دانم و به گوشت قرمز بدون چربی بیشتر علاقه مندم .به طوری که چلوکباب برگ را از جوجه کباب بیشتر دوست دارم.
برند مورد علاقه
یکسری از برندها هستند که من از زمانی که در کانادا زندگی می کردم دوست داشت از آن زمان لباس های Boss را بیشتر از همه دوست دارم و برندهای دیگری مثل جورجیو آرمانی؛ اما Boss همیشه برند مورد علاقه ام بوده، ورساچی هم برند خوبی است و از برندهای روز دنیاست.
می خواهیم از موسیقی حمایت کنیم
آسرایی از برخی انتقادها و واکنش هایی که درباره سری اول «شب کوک» در برخی از رسانه ها شد، گله مند است و اعتقاد دارد که این قبیل واکنش های تخریبی از سوی افراد و رسانه هایی است که هرگز دل خوشی از موسیقی نداشته و ندارند. او از اتفاقات جدید در سری دوم برنامه می گوید و این که تغییرات زیادی نسبت به دوره اول در این برنامه رخ داده است و پیش بینی می شود استقبال چشمگیری نیز از آن شود .
در همین برنامه ما چند خواننده خیلی خوب داریم. خیلی از آهنگسازها که از ما سراغ فلان خواننده در فلان برنامه را می گیرند و تمایل دارند روی هنر و استعدادش سرمایه گذاری کنند. این یک قدم خوب برای بچه هایی است که پیش تر کسی آن ها را نمی شناخت. از سوی دیگر این نگاه استعدادپروری که به سمت تهیه کننده های موسیقی آمده، بسیار قابل احترام و مهم است. مارکت موسیقی باید به سمت این نگاه جهانی سوق داده شود و حمایت از استعداد چهره های جوان، یکی از اصول مهم در زاییش و همه گیر شدن چهره ها در مارکت داخلی است .
از سوی دیگر شروع هر برنامه ای با همه سختی هایی که در صدا و سیما برای آن وجود دارد، کار راحتی نیست. خیلی ها سال ها به دنبال شروع آن بوده اند و بالاخره از «شب کوک» شروع شده است. خیلی ایرادات و اشکالات و اشتباهات برای آن احساس می شد. ولی باید نفس کار را دید که نتیجه آن چه می شود. در نهایت من فکر می کنم کار قشنگی بود و الان بچه ها خودشان را پیدا کرده اند و امکانات بیش تری از طرف صدا و سیما در اختیارشان قرار داده شده است .
استیجی که برایشان تدارک دیده شده بسیار زیبا و حرفه ای است. به تعداد داورها یکی اضافه شده و روز به روز شرایط بهتر می شود. اگر ما واقعا می خواهیم از موسیقی حمایت کنیم به جای داستان درست کردن و حرف و حدیث ها و تهمت ها بیاییم کمک کنیم. یک سری افراد با موسیقی ضدیت دارند و دوست ندارند این بخش از هنر در ایران دیده شود. البته بعضی افراد بعد از یک سری رف هایی که زده بودند عذرخواهی کردند .
ما تلاش مان بر این است که یک قدم خوب برای جوان هایی برداریم که این فرصت در اختیارشان نیست تا خودشان را به خوبی در مرحله بعدی نشان دهند. در این مرحله خواندن آن ها با موزیک خواهدبود و جذابیت بیش تری خواهدداشت. شک ندارم که این برنامه همه قابلیت های تبدیل شدن به یک موج بزرگ را در تلویزیون ایران دارد .
یک خواننده خوب
خواننده «عشق یعنی» تعریف جداگانه و آکادمیکی از یک خواننده خوب دارد. او معتقد است همان طور که فقط تمرین و استعداد نمی تواند به تنهایی به شناساندن شخصیت یک هنرمند در حوزه موسیقی کمک کند. حضور در یک آکادمی یا یک برنامه موسیقی هم قرار نیست به «خواننده شدن» یک هنرجو ختم شود. آسرایی مجموعه ای از برخی عوامل را در همه گیر شد استعداد و توانایی های یک خواننده موثر می داند .
که در این بین برخی آموزش ها، ریزه کار های، مباحث آموزشی و تئوریک نیز کارساز است:«شما در مورد صدا صحبت می کنید ولی آنچه را که من دارم می بینم آن است که صدا تنها عامل موفقیت یک انسان نیست. خیلی از چهره های معروف ما در داخل و خارج کشور صداهای خاصی ندارند و مثال های زیادی برای آن هست .
شاید اخلاقی نباشد که من بخواهم اسم ببرم، ولی بسیاری از چهره های موسیقی داخل و خارج کشور هیچ صدایی ندارند و تنها برخی قواعد بازی که ما از این به بعد با لفظ «کاراکتر خوانندگی» از آن ها یاد خواهیم کرد، باعث شده بتوانند به خوبی خودی نشان دهند و کارشان بگیرد و حالا ستاره های موسیقی کشور لقب بگیرند. «کاراکتر خوانندگی» عبارت است از یک مجموعه و پکیجی که باید دست به دست هم بدهد تا فرد را به شهرت برساند و در اصطلاح خمیرمایه خوانندگی را در شخصیت هنری و اجتماعی این فرد بسازد. الان خوانندگی فقط داشتن صدای خوب و آکادمیک نیست. این حرف ها را حمید حامی در این چند سال بارها و بارها فریاد زده و گفته .
یک مجموعه بسیار مهم در کار خوانندگی است که دست به دست می دهند تا یک فرد را موفق کند. باز هم نمونه های زیادی هستند که می توان از آن ها نام برد که به رغم نداشتن یک صدای خوب، با تکیه بر دیگر اصول خوانندگی از قبیل استایل، سبک، تکنیک، کاریزما و… توانسته اند ضعف صدای خود را زیر سایه ببرند و توانسته اند چهره های موفقی باشند .
علاوه بر این بچه ها باید این شانس را داشته باشند تا یک آهنگ هیت را بخوانند و آهنگ خوب برایشان ساخته شود. وضعیت اجتماعی و مالی انسان ها در ایران از نظر اختلاف طبقاتی بسیار متفاوت است و خیلی ها هستند که موقعیت مالی مناسبی برای انتشار آلبوم ندارند. «شب کوک» در حال فراهم کردن مقدماتی است که برای افراد و هنرجویان بااستعداد و نفرات برگزیده اش شرایطی را فراهم کند که هم آلبومش تولید شود، هم آثارش به گوش مردم برسد و از همه مهم تر برخی اصول را به او یاد بدهد و مسیر درست را نشان دهد .»
موسیقی در ایران مظلوم است
آسرایی از سال های بایکوت موسیقی در کشور خاطرات خوبی ندارد. اعتقاد دارد چهره های زیادی بودند که به دلیل نگاه نادرست به موسیقی، زندگی و عمر هنری شان به باد رفت و نتوانستند در سال های اوج کاری شان، صدای خود را به گوش مخاطب برسانند و حالا که چنین بستری در جامعه برای این هنر فراگیر فراهم آمده بهتر است در بهترین حالت ممکن در راستای اشاعه و همه گیری آن تلاش کرد:«موسیقی همیشه مظلوم واقع شده است و بعد از 30 سال با بدبختی به اینجا رسیده است. بنابراین داشتن برنامه موسیقی به این شکل در ایران بی سابقه بوده و به نظر من یک قدم بسیار خوب است و باید از آن حمایت کرد. موسیقی هنر مظلوم و بی پشتوانه ای است. چهره های زیای در همه این سال ها بوده اند که به دلیل نداشتن تریبون مناسب، شرایط مالی خوب و بسیاری دیگر از کمبودها، با سرخوردگی از حوزه موسیقی رفته اند و زندگی و انگیزه شان را از دست داده اند .
به هر حال در دوران حاضر در مقایسه با دوران گذشته شرایط بهتر شده است. من فکر می کنم موسیقی در کشور دوران جدیدی را تجربه می کند و این دوران جدید می تواند زمینه ساز اتفاقات جالبی در این حوزه باشد .»
فریدون آسرایی مهمان برنامه خندوانه
فریدون آسرایی مهمان برنامه خندوانه بود. آسرایی در ابتدا با بیان اینکه پس از 30 اجرای پشت سر هم به حنجره اش فشار وارد شده، گفت:وقتی به دکتر مراجعه کردم به من گفته شد که با این اوضاع نزدیک به سرطان حنجره هستم، ولی بعد داروهایی را مصرف کردم و سه روز هم به دستور پزشک حرف نزدم که مشکل مرتفع شد. وی با اشاره به تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی در فیلیپین و مهاجرت به کانادا اظهار داشت:وقتی که وارد کانادا شدم، آن جا در یک مکانیکی کار کردم و بعد مدتی به کار پیتزا رسانی مشغول بودم. بعد هم نامه رسانی کردم و کم کم تاکسی خریدم تا اینکه یک رستوران زدم. خواننده آهنگ «آهای خوشگل عاشق» ادامه داد:مابین این اتفاقات عاشق شدم و بعد ترک عشق کردم و از آن جا رفتم. پس از این ها یک بار در کانادا نامزد کردم که به هم خورد و به ایران برگشتم. در این جا بعد از مدتی عاشق شدم و آهنگ «خوشگل عاشق» را برای او خواندم، اما پس از مدتی وی به خارج رفت و اینجا بودکه «خداحافظ» را خواندم و بعد «سلام» و والسلام. رامبد در اینجا پس از این که آسرایی گفت از 50 سالگی به بعد دیگر عشق را ترک کردم، با ناراحتی پرسید:چراا؟! همیشه عشق باید به نحوی وجود داشته باشد. فریدون آسرایی هم اظهار کرد:پدر و مادر هستند و من واقعا عشق را از مادرم یاد گرفتم، چرا که به نظرم مادر تنها عاشق واقعی است که در هر شرایطی به علاقه اش پایبند است. جوان پس از این حرف انگار که تلنگری خورده باشد، گفت:بله اصلا یادم رفته بود که پدر و مادر هم هستند و یک لحظه فراموش کردم که پدر و مادر دارم چرا که ما فکر می کنیم مدام باید در فاز دیگری دنبال عشق باشیم . instagram fereydoun asraei از جمله فعالیت های تلویزیونی وی می توان به حضور در شبکه نسیم به عنوان یکی از داوران برنامه شب کوک اشاره کرد .
نامهای دیگر :محمد غفاری لقب :نقاشباشی همسر: زهرا خانم ازدواج ۱۲۶۲ – درگذشته: ۱۲۹۷ فرزندان دخترش :نصرت (زاده ۱۲۶۳) پسرش :حسینعلی خان (درگذشته ۱۲۹۶)
محمد غفاری معروف به کمالالمُلک نقاش ایرانی (زاده ۱۲۲۷ – درگذشته ۱۳۱۹) یکی از مشهورترین و پر نفوذترین شخصیتهای تاریخ هنر معاصر ایران به شمار میآید. وی در یکی از خانوادههای هنرمند و سرشناس در کاشان چشم به جهان گشود.
غفاری پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در کاشان به همراه برادر بزرگترش به تهران آمد و در دارالفنون در رشتهٔ نقاشی ادامه تحصیل داد. پس از گذشت سه سال تحصیل وی در دارالفنون، هنگامی که ناصر الدین شاه از این مدرسه بازدید میکرد، کار او را پسندید و وی را به دربار فراخواند.
با حضور در دربار، ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص به وی داده شد و پس از چندی تاثیر آثار محمد غفاری سبب گردید تا ناصرالدین شاه خود به شاگردی وی در آید و او را در ابتدا به لقب نقاشباشی و سپس به لقب کمال الملک منصوب کند. در مدت حضور وی در دربار، او ۱۷۰ تابلو کشید که معروفترین آنها تالار آینه میباشد و اولین تابلوییست که آن را امضا کرده است.
پس از مرگ ناصرالدین شاه و به سلطنت رسیدن مظفر الدین شاه، کمال الملک برای ادامه تحصیل در زمینه نقاشی و زبان فرانسوی و همچنین بازدید از موزهها، عازم اروپا شد. او در مدت سه سال در ایتالیا، فرانسه و مدت کوتاهی در اتریش زندگی کرد و در طی این مدت با بازدید از موزههای مهم شهرهای فلورانس، رم و پاریس، از آثار نقاشان برجستهای چون روبنس، تیسین و رامبراند در حدود دوازده کپی نقاشی کرد.
بازگشت کمال الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه میشود. در این هنگام کمال الملک با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، به سهم خود با حرکت مردم، همراه میشود.
در نهایت در اردیبهشت ۱۳۰۷ وی به روستای حسین آباد نیشابور تبعید شد و مابقی عمر خود را در آنجا گذراند. وی در سال ۱۳۱۹ در سن ۹۵ سالگی در گذشت و پیکر او را در کنار عطار نیشابوری به خاک سپردند.
تولد و خانواده : محمّد غفّاری در خانوادهای هنرمند و سرشناس در شهر کاشان بدنیا آمد، وی برادر زاده میرزا ابوالحسن غفّاری معروف به صنیع الملک از اولین تحصیل کردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. غفّّاری تحصیلات اوّلیّهاش را در مکتب مکاتب زادگاهش گذراند. پدرش میرزا بزرگ که همچون پدرانش دارای حرفهٔ نقاشی بود، ابو تراب، پسر بزرگترش و محمّد را برای ادامه تحصیل راهی تهران کرد.
مهاجرت به تهران : کمال الملک پس از حضور در تهران، به همراه برادر بزرگترش در مدرسه دارالفنون در رشتهٔ نقاشی مشغول به تحصیل شد، هر دو برادر در مدت سه سال تحصیل خود توانستند موفقیتهای بسیاری را کسب کنند. در پایان سال سوم، ناصرالدین شاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون با دیدن تابلویی که از چهره اعتضاد السلطنه، رئیس وقت مدرسه دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تاثیر قرار گرفت و دستور داد تا او را به عنوان نقاش به استخدام دربار در آورند.
حضور در دربار قاجار: با حضور در دربار، در ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص به وی داده شد و پس از چندی تاثیر آثار محمد غفاری سبب گردید تا ناصرالدین شاه خود به شاگردی وی در آید و او را در ابتدا به لقب نقاش باشی و سپس به لقب کمال الملک منصوب کند. کمال الملک پس از چندی با خواهر مفتاح الملک یکی از مقامات دربار ازدواج کرد که ثمرهٔ این ازدواج یک دختر به نام نصرت و پسری به نام حسین علی خان شد. در مدت حضور وی در دربار، او ۱۷۰ تابلو کشید که معروفترین آنها تالار آینه میباشد و اولین تابلوییست که آن را امضا کرده است.
اتهام دزدی : کمال الملک که تمام وقت خود را در برای نقاشی کردن در کاخ گلستان میگذراند، با دزدیده شدن مقداری طلا از تخت طاووس مورد سوء ظن ماموران حکومتی قرار گرفت تا جایی که وی را برای مدت چهار ساعت مورد بازجویی قرار دادند که نهایتا با اعتراف سارق، سوء ظنها از وی برطرف شد.
بیوگرافی کمال الملک
سفر به اروپا : کمال الملک در پرتره از خودپس از کشته شدن ناصر الدین شاه کمال الملک برای مطالعه به اروپا رفت. (۱۲۷۶ ش) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید؛ و در موزهها به رونگاری از آثار استادانی چون رامبراند و تیسین پرداخت.
در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. سفر اروپا تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت. او به دستور مظفر الدین شاه به ایران بازگشت (۱۲۷۹ ش) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواستهای شاه جدید کنار بیاید.
به عراق رفت و چند سالی را در آنجا گذرانید. (۱۲۸۰ تا ۱۲۸۳ش) پردههای زرگر بغدادی (۱۲۸۰ ش) و میدان کربلا (۱۲۸۱ ش) را به هنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد.
او اگرچه به مشروطه خواهان متمایل بود (پرده علیقلی خان بختیاری (سردار اسعد) گواه آن است) در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. در سالهای بعد مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت.
در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین شان خود استادانی در مکتب او شدند. سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶ ش) و به ملک شخصی خود در حسین آباد نیشابور کوچید. (۱۳۰۷ ش) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد.
کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت گرایی اروپایی داشت. با ظهور کمال الملک وظیفهای جدید برای نقاش دربار معین شد.
او میبایست رویدادها، اشخاص، ساختمانها، باغها و غیره را همچون عکاسی دقیق ثبت کند تا به عادیترین مظاهر زندگی و محیط درباری سندیت تاریخی بخشد. بی سبب نیست که کمال الملک در این دوره اغلب پردههایش را با افزودن شرحی درباره موضوع رقم میزد.
(مثلاً: طبیعت بیجان با گلدان و پرنده شکار شده، ۱۲۷۳خ) با این زمینه فکری و هنری کمال الملک به اروپا رفت. هدف او شاید فقط ارتقای سطح دانش فنی اش بود. ولی در موزهها آثار استادان رنسانس و باروک را دید و شیفته آنها شد.
منطقاً او به لحاظ فرهنگی، ذهنی و سابقه هنری آمادگی رویارویی و احتمالاً بهره گیری از جنبشهای دریافتگری (امپرسیونیسم) و پسا-دریافتگری را نداشت.
اما زیباییشناسی کلاسیسیسم رنسانس و سبک و اسلوب بغرنج هنرمندانی چون رامبراند را نیز به درستی درک نکرد (چنان که مثلاً در هیچ یک از نقاشیهای کمال الملک و شاگردانش نشانی از آشنایی با اسلوب لعاب رنگ کاری به چشم نمیخورد.)
با این حال آکادمی گرایی در او قوت گرفت؛ و هنگامی که به ایران بازگشت بیش از پیش به هنر دانشگاهی سده نوزدهم وابسته شده بود. حتی بعداً در بازنمایی موفقیت آمیز برخی موضوعهای اجتماعی نیز از این وابستگی رهایی نیافت.
او اساساً چهره نگار و منظره نگار بود؛ و در تک چهرههایی چون «سید نصرالله تقوی» قابلیت و مهارت خود را به حد کمال نمایان ساخت. کمال الملک با کوششهای خود در مقام نقاش و معلم پاسخی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانه اش به ضرورت تحول هنری جامعه داد. بازتاب این کوششها در ذهن مردم خصوصیات اخلاقی، نحوه زندگی و واقعه کور شدنش از او یک مرد افسانهای ساخت.
از جمله دیگر آثارش: دورنمای صفی آباد (۱۲۵۳ ش)؛ عمله طرب؛ حوضخانه صاحبقرانیه (۱۲۶۱ ش)؛ منظره آبشار دوقلو (۱۲۶۳ ش)؛ مرد مصری (۱۲۷۵ ش)؛ فالگیر یهودی؛ دهکده مغانک (۱۲۹۳ ش)؛ تک چهره خود هنرمند (۱۲۹۶ ش)؛ تکچهره صنیع الدوله؛ نیمرخ هنرمند (۱۳۰۰ ش)؛ منظره کوه شمیران (۱۳۰۱ ش).
بازگشت به ایران بازگشت کمال الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه میشود. در این هنگام کمال الملک با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، به سهم خود با حرکت مردم، همراه میشود.[۳] کمال الملک در همان دورهٔ قاجار به جرگهٔ فراماسونرها پیوست؛ لژی که او بدان پیوست از نامدارترین لژهای فراماسونری در ایران بود و لژ بیداری ایرانیان نام داشت که در آن بسیاری از شخصیتهای علمی، ادبی و سیاسی عضو بودند.
آرامگاه کمالالملک در نیشابورسرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در ۲۷ مرداد سال ۱۳۱۹ درگذشت و در نیشابور و در کنار قبر عطار نیشابوری مدفون گشت.
نسخه اصل تعدادی از تابلوهای مشهور کمال الملک در کاخ گلستان در معرض نمایش قرار دارد. با کار او جریان دویستسالهٔ تلفیق سنتهای ایرانی و اروپایی به پایان میرسد و سنت طبیعتگرایی اروپایی در قالب نوعی هنر آکادمیک تثبیت میشود.
فهرست آثار کمال الملک
۱- مرد برهنه ۲- دورنمای دماوند ۳- دورنمای دیگری از دماوند ۴- آخوند رمال ۵- تصویر نیمتنه ناصرالدینشاه ۶- تصویر مشهدی ناصر ۷- زن پای چراغ ۸- خانه سنگی ۹- خانه دهاتی ۱۰- دورنمای دیگری از باغ مهران ۱۱- کپیه از تابلوی مزینالدوله (تابلو میوه) ۱۲- سن ماتیو ۱۳- کپیه تیسین ۱۴- رمال بغدادی ۱۵- تصویر عضدالملک ۱۶- دورنمای مغانک ۱۷- پیرمرد (ناتمام) ۱۸- مصری ۱۹- تصویر دیگر مصری ۲۰- فانتن لاتور ۲۱- کبک بیجان ۲۲- تصویر نیمتنه اتابک ۲۳- صورت جوانی کمال الملک ۲۴- رمال ۲۵- تصویر کمالالملک در حال تبسم ۲۶- زرگر .۲۷- صورت کمالالملک با کلاه ۲۸- بنزور ۲۹- پرتیه ۳۰- صورت دیگری از کمالالملک با شنل ۳۱- تصویر زن(مداد) ۳۲- زری یراقیهای جهود ۳۳- صورت دیگری از جوانی کمالالملک ۳۴- زنجیری ۳۵- تصویر زن (که با همکاری گوردیجانی کشیده شده) ۳۶- تصویر مرحوم ذکاء الملک ۳۷- تصویر رامبراند ۳۸- تصویر دیگری از کمالالملک ۳۹- دورنمای چراغبرها ۴۰- بازار مرغ فروشها ۴۱- صورت سردار اسعد ۴۲- قالیچه صورت رامبراند ۴۳- قالیچه صورت کمال الملک ۴۴- قالیچه دورنمای منظرهای از شمیران ۴۵- تصویر مرحوم حاج نصرالله تقوی ۴۶- قالیچه دورنمای یاخچیآباد ۴۷- کپیه رافائل ۴۸- کپیه تابلوی دیگری از تیسین ۴۹- کپیه ونوس ۵۰- تصویر مظفرالدین شاه ۵۱- تصویر احمد شاه ۵۲- تصویر کمالالملک (آبرنگ) ۵۳- تصویر مولانا (آبرنگ) ۵۴- عرب خوابیده (آبرنگ) ۵۵- حوض صاحبقرانیه (۱۲۶۱ ش) ۵۶- تکیه دولت ۵۷- دورنمای پس قلعه ۵۸- دورنمای زانوس ۵۹- تالار آیینه ۶۰- دورنمای لار ۶۱- صورت ناصرالملک ۶۲- تصویر پسر ناصرالملک ۶۳- تصویر مشیرالدوله ۶۴- تصویر وثوقالدوله ۶۵- تصویر ضیعالدوله ۶۶- پرنده الوان (آبرنگ) ۶۷- دورنمای شهر از پشتبام صاحبقرانیه ۶۸- دورنمای کوه شمیران از پشتبام مدرسه (ناتمام) ۶۹- قالیچه منظره خیابان شمیران ۷۰- زن ۷۱- کپیه باسمه فرنگی (به دستور احمدشاه) ۷۲- کپیه باسمهای دیگر (به دستور احمدشاه) ۷۳- نوازندهها ۷۴- تصویر ایستاده یکی از پیشخدمتهای دربار ۷۵- نیمتنه یکی از درباریان (آبرنگ) ۷۶- بازار کربلا ۷۷- منظره آبشار دوقلو (۱۲۶۳ ش) ۷۸- حوضخانهٔ عمارت گلستان (۱۳۰۷ هجری قمری) ۷۹- تصویر میرزاعلیاصغر خان اتابک (نیم تنه) ۸۰- تصویر میرزا علیاصغرخان (تمام قد) ۸۱- تصویر آقاعلیمعینالحضور (آبرنگ)
روزشمار زندگی کمالالملک : ۱۲۲۶: تولد کمال الملک در تهران ۱۲۲۶: سفر به کاشان در شش ماهگی ۱۲۳۴: سفر به تهران برای تحصیل ۱۲۳۵: ورود به مدرسه دارالفنون ۱۲۴۲: ورود به دربار به دستور ناصرالدین شاه ۱۲۵۵: گرفتن لقب نقاشباشی ۱۲۵۸: گرفتن لقب نقاشباشی خاصه ۱۲۶۲: ازدواج با زهرا خانم ۱۲۶۳: به دنیا آمدن دخترش نصرت ۱۲۶۷: متهم شدن به دزدی، هنگام کشیدن تابلوی تالار آیینه ۱۲۶۹: گرفتن لقب کمالالملک از ناصرالدین شاه ۱۲۷۲: آغاز به آموختن زبان فرانسه ۱۲۷۳: سفر به اروپا و اقامت در ایتالیا ۱۲۷۴: ورود به پاریس ۱۲۷۶: دیدار با مظفرالدین شاه در فرانسه ۱۲۷۷: چاپ زندگینامه کمالالملک در روزنامه شرافت، شماره شصت ۱۲۷۷: بازگشت به ایران و گرفتن نشان درجه اول و حمایل سبز مخصوص دربار ۱۲۷۸: سفر به عراق، همزمان با سفر مظفرالدین شاه به خارج ۱۲۸۰: بازگشت به ایران و تمارض مصلحتی به سکته ۱۲۸۵: مرگ مظفرالدین شاه و خوب شدن سکته استاد! ۱۲۸۷: پیشنهاد تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه به دولت ۱۲۹۶: درگذشت پسرش حسینعلی خان ۱۲۹۷: درگذشت همسرش ۱۲۹۸: درگذشت مادرش حدود ۱۳۰۰: نابینا شدن یک چشمش ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۶: درگیری کمالالملک با وزرای معارف دولت وقت ۱۳۰۶: استعفا و آغاز بازنشستگی و اقامت در حسینآباد نیشابور ۱۳۱۹: درگذشت کمالالملک در نیشابور و مدفون شدن در کنار عطار نیشابوری
فارغ التحصیل فوق لیسانس خبرنگاری با گرایش تئاتر و علوم سیاسی می باشد بجز بازیگری، در تئاتر کارگردانی می کند و مترجم زبان آلمانی هم می باشد خانواده
پدرم پزشک و رئیس بیمارستان بود و مادم آن زمان سیکل داشت، پدر بزرگ مادری آدم روشنفکر و باسوادی بود و با زمان جلو می آمد
خانوم طهماسبی دو برادر و یک خواهر دیگر هم دارد
از بابل تا تهران
بعد از پایان مقطع راهنمایی در مدرسه در 14 سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کردند و بعد از گرفتن دیپلم در رشته ریاضی و فیزیک در کنکور شرکت کرد
مهاجرت به آلمان
بعد از اینکه در کنکور قبول نشد دوست داشت برای تحصیل در رشته معماری به ایتالیا برود اما در نهایت وقتی 19 ساله بود نزد دایی خود در آلمان رفت و در معماری ادامه تحصیل داد
ازدواج و مهاجرت به آمریکا
در زمان دانشجویی در یکی از برنامه های تئاتری فرهاد آئیش با او آشنا شد و بعد از سه سال ارتباط با پیشنهاد فرهاد آئیش با هم ازدواج کردند و بخاطر تحصیل همسرش به آمریکا رفتند
این زوج خود خواسته هیچ فرزندی ندارند بازگشت به ایران
فرهاد آئیش بعد از 27 سال و مائده طهماسبی بعد از 20 سال زندگی در خارج از کشور در نهایت در سال 1376 به ایران بازگشتند
بازیگری از آلمان تا ایران
بیوگرافی مائده طهماسبی
مائده بازیگری را بصورت مبتدی با حمایت همسرش در آمریکا آغاز کرد و در سال 1378 وقتی 42 ساله بود در فیلم دایره به کارگردانی جعفر پناهی بازی کرد
او کم کم در تئاتر و تلویزیون هم ایفای نقش کرد 22 سال بدون گوشت
من و همسرش فرهاد بیش از 22 سال است که گوشت نمی خوریم و فکر می کنیم خوب نیست برخی موجودات را نگه داریم و بعد سرشان را ببریم …
بیشتر غذاهای شرقی می خوریم، مثلا غذاهای ژاپنی، تایلندی، این غذاها پر از سبزیجات هستند و برای بدن مفید می باشد
تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد: در 20 ابان سال 1341 در نازی اباد تهران به دنیا آمد.
پدر: حاج محمد فنونیزاده مادر:- برادران: محسن، مرتضی، ابراهیم و اسماعیل خواهر:- همسر:- فرزندان:-
دوران زندگی: فنونی زادهدر خانوادهای فوتبالی به دنیا آمده بود که ۴ برادر دیگرش هم فوتبالیست بودند. مثل همه فوتبالسیتهای جنوب تهران او هم فوتبالش را از زمینهای خاکی نازیآباد، خانیآباد و یاغچیآباد و خلاصه هرچی که آباد داره شروع کرد.
شروع فوتبال از نوجوانی 13، 14ساله بود که آقای اردشیر لارودی چیزی مثل مدرسه فوتبالهای امروزی راهاندازی و او را از میان 100بازیکن دیگر انتخاب کرد و یکتیم تشکیل داد. در آن تیم حمید استیلی، رضا رضاییمنش، تقی اصلانی که شهید شد، کامران شیرمحمدی و حمید یامینیپور حضور داشتند. مسعود استیلی، برادر حمید استیلی هم در آن تیم حضور داشت .
اولین بازی باشگاهی اولین باشگاهش جوانان راهآهن بود که همزمان در تیم بزرگسالان هم بازی میکرد.
دوران سربازی چون سرباز بود، به تیم نیروی زمینی تهران رفت و از آنجا به دارایی و سپس استقلال منتقل شد.
عضویت در تیمهای مختلف او در تیم های راهآهن، نیروی زمینی ، دارایی ، بانک تجارت ، استقلال و پاس تهران توپ زد.
دعوت به تیم ملی فنونی زاده ملی پوشی که محبوب علی پروین سرمربی وقت تیم ملی بود از سال 1365 تا 1372 مرتب به تیم ملی دعوت می شد.
بازی دو برادر در مقابل یکدیگر مرتضی فنونیزاده برادر بزرگتر او همبازی مهدی در تیم ملی بود و از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ مهدی در تیم استقلال و مرتضی در تیم رقیب یعنی پرسپولیس تهران بازیهای حساسی را رودرروی یکدیگر برگزار میکردند.
نظر پدر مهدی در مورد بازی تیم های استقلال وپرسپولیس پدر آنها حاج محمد فنونیزاده که از علاقهمندان بسیار قدیمی و با احساس فوتبال ایران بود همیشه میگفت نمیداند در بازیهای پرسپولیس و استقلال از برد یکی شاد باشد یا از باخت دیگری ناراحت! او میگفت که آرزو دارم بازیهای بین دو تیم استقلال و پرسپولیس همیشه مساوی تمام شود تا هیچ کدام از فرزندانم دلگیر نباشند!
علت شهرت مهدی شهرت مهدی بیشتر به دلیل زدن ۲ گل از فاصله بسیار دور به تیم ملی عربستان در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ است.
مربیگری او سابقه مربیگری در تیم پرسپولیس بجنورد را نیز دارد.
زندگی شخصی بعد از دوران فوتبالش یک حفره بزرگ در زندگیاو به وجود آمد، چون دیگر نمیتوانست به فوتبال ادامه دهد و بشدت آسیب روحی دیدکه نتیجهاش افتادن در ورطه ای خانمان سوز بود و همین مسئله موجب شد که خانواده و دوستانش را اذیت کند . به طور کلی زندگی خودش را تلخ و خراب کرد تا این که در سال 88 تصمیم گرفت به زندگی برگردد و موفق شد از تباهی نجات پیدا کند و خوشحال است که از آن روزهای تلخ فاصله گرفته است و می تواند با آرامش و اعتماد به نفس بسیار دوباره در راه زندگی متعالی گام بردارد.آرزو می کند که هیچ ورزشکاری پس از آنکه از ورزش فاصله گرفت دچار خلأ روحی نشود و زندگی توام با موفقیت را طی کند.
بیوگرافی مرتضی فنونی زاده
افتخارات مرتضی فنونی زاده:
قهرمان بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن به همراه تیم ملی ایران قهرمان جام باشگاههای آسیا ۱۹۹۱ به همراه تیم استقلال تهران او در سال ۱۹۹۳ به عنوان سومین فوتبالیست برتر آسیا پس از کازویوشی میورا ژاپنی و فهد البیشی عربستانی انتخاب شد. نقل قول و خاطرات: مهدی فنونی زاده:« اعتیاد پزشک و ورزشکار و تراشکار و مهندس و موتورساز و راننده و تکنسین نمی شناسد. اعتیاد مستقیما جهل و نادانی شخص را نشانه می گیرد و با تکیه بر این اصل، هر شخصیت با هر منسبی را به کام خود می کشد.دلیل اصلی اعتیاد ، عدم آگاهی شخص نسبت به انسان و مواد مخدر است و همین عدم آگاهی است که باعث باقی ماندن در جهل و سقوط هر چه بیشتر در کام اعتیاد می گردد. پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است و انسان دارای اختیار است و مهم نیست که در کجا و در چه نقطه ای قرار گرفته است و اگر خطوط زندگی او زیبا و آرامش دهنده هستند ، می تواند آنها را به خطوطی زشت و ناراحت کننده تبدیل کند و بر عکس این امر نیز صادق است.»
حمیدرضا آذرنگ متولد 1351 در تهران نمایشنامه نویس ، کارگردان ، و بازیگر تئاتر می باشد. آذرنگ دانش آموخته کارشناسی در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن در سال 1376 است.
ازدواج حمیدرضا آذرنگ با ساناز بیان
حمیدرضا آذرنگ با دختر جوانی بنام ساناز بیان ازدواج کرده است و صاحب یک فرزند پسر به نام بامداد هستند خانوم بیان نویسنده و کارگردان تئاتر میباشد
حمیدرضا آذرنگ می گوید:«پدرم گلپایگانی است. مادرم گلپایگانی است. یک سالم بوده رفتم خوزستان. اونجا بزرگ شدم توی سومار (سومار یکی از شهرهای شهرستان قصر شیرین در استان کرمانشاه می باشد) خدمت کردم، دانشگاهم رودهن بوده» وی در ادامه گفت:«به شدت معتقدم در جنوب شکل گرفته ام، من از یکسالگی تا هجده سالگی اندیمشک بودم» فعالیت هنری حمیدرضا آذرنگ او برنده جوایز متعدد سینمایی بوده است که از این جمله می توان به جایزه جشن خانهٔ سینما در سال 1393 به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم ملکه اشاره کرد. حمیدرضا آذرنگ و میلاد کی مرام در فیلم سینمایی ملکه او تا کنون برنده پنج جایزه از جشنواره تئاتر فجر در زمینه های نویسندگی و بازیگری شده است. دو جایزه تئاتر فجر برای بازیگری را (برای بازی در نمایش های خون رقصه 1390 و چهار حکایت از چندین حکایت رحمان 1383)، سه جایزه از تئاتر فجر برای بهترین نویسندگی (برای نگارش نمایشنامه های «خنکای ختم خاطره» 1388، «دو لیتر در دو لیتر صلح» 1390 و «خیال روی خطوط موازی» 1385) و لوح تقدیر را برای نگارش نمایشنامه «ترن» در سال 1391 از همین جشنواره، دریافت کرده است. حمیدرضا آذرنگ در نمایش خون رقصه نمایش «روزی روزگاری آبادان» نوشته و کارگردانی او هم در همین جشنواره (سال 1384) مورد تقدیر ویژه قرار گرفت. او در دوره های متوالی در جشنواره فجر در رشته های مختلف نامزد دریافت جایزه شده. او برای نگارش نمایشنامه «مادر مانده» در جشن اردیبهشت تئاتر ایران (1388) به عنوان نویسنده برتر انتخاب شد و در هفتمین جشن بازیگر تئاتر برای بازی در نمایش های «اهل قبور» و «خنکای ختم خاطره» عنوان برترین بازیگر مرد تئاتر سال را از آن خود کرد.
آثار حمیدرضا آذرنگ
برخی از نمایش هایی که آذرنگ نویسندگی، کارگردانی و یا بازی کرده است عبارتند از:
نویسندگی حمیدرضا آذرنگ «خیال روی خطوط موازی»، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 85–1386 – انتشارات مرکز هنرهای نمایشی «آخرین مروارید»، تئاترشهر، تالار شماره2؛ 1380 – انتشارات مرکز هنرهای نمایشی «این کدام پنجشنبه است»، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1381 «روزی روزگاری آبادان»، تئاترشهر، تالار قشقایی؛ 1384 «مادر مانده» (کارگردانی مشترک با نیما دهقان)، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1388 «زری بانو» (کارگردانی مشترک با نیما دهقان)، جشنواره آیینی و سنتی، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1388 «رعنا» (سپیده نظری پور)، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1382 «دو متر در دو متر جنگ» (نیما دهقان)، تئاترشهر، تالار شماره 2؛ 1385 «در قاب ماه» (حسین مسافر آستانه)، تالار وحدت؛ 1387 خنکای ختم خاطره (کارگردانی نیما دهقان)؛ 1378 دو لیتر در دو لیتر صلح، تئاترشهر، 1391 ترن به کارگردانی نیما دهقان تئاتر شهر 1391 کارگردانی حمیدرضا آذرنگ «آخرین مروارید»، تئاترشهر، تالار شماره 2؛ 1380 «این کدام پنجشنبه است»، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1381 «روزی روزگاری آبادان»، تئاترشهر، تالار قشقایی؛ 1384 «خیال روی خطوط موازی»، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 85–1386 «عدالتخانه» (عارفه عنایتی)، اولین جشنواره عدالت و امید؛ 1387- مجموعه ایرانشهر، تالار شماره 1؛ 1388 «مادر مانده» (کارگردانی مشترک با نیما دهقان)، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1388 «زری بانو» (کارگردانی مشترک با نیما دهقان)، جشنواره آیینی و سنتی، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1388 دو لیتر در دو لیتر صلح، تئاترشهر، 1391 هتلی ها, تماشاخانه ایرانشهر , سالن استاد سمندریان , 1394 حمیدرضا آذرنگ در تئاتر «طلحک بازی» (حسن سرچاهی)، تئاترشهر، تالار شماره2؛ 1378 «عروسکی مثل مترسک» (رضا عطایی فر)، جشنواره دانشجویی؛ 1381 «هزاردستان» (مهرداد رایانی مخصوص)، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1381 «چهار حکایت از چندین حکایت رحمان» (علیرضا نادری)، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1383 «سراب» (حسین پارسایی)، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1383 «تکیه ملت» (حسین کیانی)، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1384 «بیداری در نورنبرگ» (عباس اقسامی، مهدی مکاری)، تالار مولوی؛ 1384 «آیا تا به حال عاشق بوده ای روژانو» (مهدی مکاری)، تالار مولوی؛ 1384 نمایش امشب دیگر مهره های پشتم نی لبک می زنند 1384 «تهران پرندک» (سپیده نظری پور)، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1385 خنکای ختم خاطره (کارگردانی نیما دهقان)؛ 1378 «بازی سازان اندرونی» (عباس اقسامی)، تالار سنگلج؛ 1387 «مسافران مرو» (جواد هاشمی)، تالار وحدت؛ 1387 «زیر درخت آلبالو» (سحر ناسوتی)، جشنواره دفاع مقدس؛ 1380 «اهل قبور» (حسین کیانی)، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ 1388 «مرگ فروشنده» (نادر برهانی مرند)، تئاترشهر، تالار اصلی؛ 1393 هتلی ها (حمیدرضا آذرنگ) , تماشاخانه ایرانشهر , سالن استاد سمندریان ; 1394 در خواب دیگران (نادر برهانی مرند) , تالار شمس ; 1394 کسوف (ایوب آقاخانی), تئاتر باران؛1395
بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ
جوایز و افتخارات حمیدرضا آذرنگ
برنده برترین بازیگران تئاتر سال 88 در هفتمین دوره جشن بازیگر تئاتر (جشن شب بازیگر) برای بازی در دو نمایش «اهل قبور» و «خنکای ختم خاطره» نامزد دریافت جایزه نمایشنامه نویسی، جشنواره تئاتر فجر برای نمایش «آخرین مروارید»؛ 1380 نامزد دریافت جایزه نمایشنامه نویسی، جشنواره تئاتر فجر برای نمایش رعنا؛ 1382 نامزد دریافت سه دوره نویسندگی برتر، جشنواره تئاتر فجر نامزد دریافت جایزه اول بازیگری، جشنواره دانشجویی برای نمایش «عروسکی مثل مترسک»؛ 1381 نامزد دریافت جایزه اول بازیگری، از سومین جشنواره ماه، حوزه هنری؛ 1385 بازیگری سوم، جشنواره فجر برای نمایش «چهار حکایت از چندین حکایت رحمان»؛ 1383 جایزه اول بازیگری از جشنواره ماه برای نمایش امشب دیگر مهره های پشتم نی لبک می زنند 1384 نویسندگی اول، جشنواره فجر برای نمایش «خیال روی خطوط موازی»؛ 1385 برنده بهترین نمایشنامه در جشنواره تئاتر فجر، برای خنکای ختم خاطره 1388 [3] [4] برنده بازیگر مرد در جشنواره تئاتر فجر، برای خنکای ختم خاطره 1388 [4] کارگردانی اول، جشنواره عدالت و امید؛ 1388 نویسنده برگزیده جشن اردیبهشت تئاتر ایران برای نمایش «مادرمانده»؛ 1388 نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی در بخش بین الملل سی امین جشنوار بین المللی تئاتر فجر برای نمایش دو لیتر در دو لیتر صلح 1390 برنده جایزه اول بازیگری مرد از سی امین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش «خون رقصه» 1390 برنده جایزه اول نمایشنامه نویسی در بخش بین الملل سی امین جشنواره تئاتر فجر برای نمایشنامه «دو لیتر در دو لیتر صلح» 1390 نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر برای فیلم «ملکه» 1390 دیپلم افتخار بهترین بازیگر مکمل مرد در جشن منتقدان سینمایی ایران برای فیلم «ملکه» 1391 بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر به انتخاب منتقدین ماهنامه فیلم برای «آسمان زرد کم عمق»، بهمن 1391 نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشن منتقدان سینمایی ایران برای فیلم «آسمان زرد کم عمق»1392 بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم های ویدئویی یاس برای بازی در فیلم «آخرین نفر» 1393 بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «ملکه» 1393 جایزه برترین کتاب سال دفاع مقدس برای نمایشنامه «خنکای ختم خاطره» چاپ انتشارات امیرکبیر 1393
معبرین غربی گویند: دیدن دلفین در خواب نشانههای بسیار خوبی به همراه دارد. دلفین سمبل راهنمای معنوی، ذکاوت و احساس اعتماد است. استفاده از تواناییهای ذهنی میتواند باعث حرکت صعودی شما در زندگی گردد. دیدن دلفین در خواب همچنین نشان میدهد که شما در کشف احساساتتان بسیار خوب و توانا هستید.
آنلی بیتون میگوید: دیدن دلفین در خواب، نشانه آن است که شما هم چنان مسئولیت سابق خود را در دولت خواهید داشت.
تعبیر خواب سوار شدن بر دلفین
معبرین غربی گویند: اگر در خواب دیدید که بر پشت دلفین نشسته و با او حرکت میکنید بیانگر خوشبینی و بشر دوستی شماست.
تعبیر خواب دوست شدن با دلفین
معبرین غربی گویند: اگر در خواب ببینید که شما با دلفینی دوست شدید این خواب به شما نشان میدهد که در آیندهای نزدیکی با فردی ملاقات خواهید کرد که حتی تصورش هم نمیکردید.
تعبیر خواب شنا کردن با دلفین
معبرین غربی گویند: اگر در خواب دیدید که با دلفینها شنا میکنید بیانگر این است که از چیزی نگران نباشید زیرا کارهای شما به وسیله دوستان و اقوامی که دارید به خوبی انجام خواهد شد.
مائده برهانی | عکس و بیوگرافی مائده برهانی دختر والیبالیست
بیوگرافی مائده برهانی
مائده برهانی متولد 1 تیر 1367 در اصفهان، والیبالیست است
او تحصیلات خود را در دانشگاه تربیت بدنی دنبال کرده و بخش عمده ای از فعالیت خود را در باشگاه های اصفهان گذرانده است، از او بعنوان تک ستاره تیم ملی والیبال نیز یاد می شود شروع والیبال
نسبت به سنش خیلی دیر والیبال را شروع کرد، در سال 84 وقتی 19 سال داشت والیبال را حرفه ای آغاز کرد و دو سال بعد در سال 86 به عضویت تیم ملی والیبال بانوان درآمد
باشگاه ها
او سابقه بازی در باشگاه های زیادی چون سپاهان، دانشگاه آزاد، پرسپولیس و گیتی پسند را دارد و هم اکنون دوباره عضو تیم دانشگاه آزاد می باشد حضور در جام باشگاه های آسیا
شش دوره در جام باشگاه های آسیا بازی کرده ام دو بار با گیتی پسند، یک بار با پرسپولیس، یک بار با ذوب آهن، یک بار با سایپا و یک بار هم با تیم متین ورامین
طرفدار پرسپولیس
طرفدار تیم پرسپولس تهران می باشد، و سه گل ایمون زاید که به استقلال زد برایش خیلی چسبیده است، می گوید ولی اگر استقلال تیم والیبال داشت پیشنهاد مالی خوبی هم میداد عضو این تیم میشدم
پشت خط زن
من پشت زن اختصاصی و حرفه ای هستم اما در میان هم پستی های من ندا چمرانیان نیز عالی است. او نیز مانند من اصفهانی است اما در ذوب آهن بازی می کند
بدلیل پوشش نتوانست لژیونر شود
یکبار به همراه تیم ملی والیبال به یک اردوی تدارکاتی در کشور آذربایجان رفتیم
آنجا یک بازی دوستانه با باشگاهی به نام آذربیل داشتیم از طرف همان باشگاه پیشنهادی به من شد و حتی مبلغ قرارداد را هم اعلام کردند ولی با توجه به شرایط ورزش زنان کشورهای خارجی و البته شرایطی که بازیکنان زن مسلمان دارند حضور در این تیم منتفی شد
من به عنوان یک بازیکن مسلمان باید با پوشش کامل اسلامی بازی کنم و برای همین حضور من و یا هر بازیکن دیگری در لیگ های خارجی منتفی است