اصول و روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان
روش های آموزش مفاهیم دینی
مقصود از روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان، فنون، شیوه ها و دستورالعمل های جزئی است که اهداف و اصول آموزش مفاهیم دینی را به ثمر می رساند و به آن ها عینیت می بخشد. در واقع، بخش کاربردی فرایند آموزش مفاهیم دینی، شیوه ها و روش های آن است.
به عبارتی، مهم ترین و دشوارترین مرحله از فرایند آموزش، تعیین و تشخیص روش های آموزش مفاهیم دینی و استفاده و به کارگیری صحیح و مناسب آن، به ویژه برای کودکان می باشد. از این رو، در این بخش، با توجّه به ویژگی های شناختی، عاطفی و انگیزشی کودکان دبستانی، به بررسی این روش ها خواهیم پرداخت.
روش استفاده از مثال
یکی از روش های مهم و مؤثر در آموزش مفاهیم دینی به کودکان دبستانی، استفاده از مثال است. استفاده از مثال های متنوع، فهم مسائل انتزاعی را برای دانش آموزانی که از نظر رشد شناختی و تحول روانی ضعیف و یا در سطح پایینی می باشند، آسان می کند.
به عبارتی، در بیان مطالب علمی و عقلی، استفاده از مثال بهترین روش برای هر چه بیش تر آشکار ساختن مطالب، تفهیم ساده تر و در نتیجه، درک بهتر و سریع تر آن هاست. از این رو، استفاده از مثال یک شیوه قرآنی است.
قرآن کریم با استفاده از این روش، حقایق و مفاهیم عقلی و غیر محسوس را در قالب حکایات و مثال های سودمند، به گونه ای در ذهن مخاطب ملموس و مجسم می سازد تا به این ترتیب ماهیت امر برای مردم روشن و آشکار گردد و آنان به خوبی به حقیقت موضوع پی ببرند.(۴۳)
پیامبر مکّرم اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نیز در بسیاری از موارد برای القا و تفهیم آموزه های عالی دینی و تبیین مطالب عقلی، از مثال آوری بهره برده اند.(۴۴)
اگرچه اعتقاد به خدا و دین در کودکان فطری است و نیازی به اثبات ندارد، اما حتی در کودکی نباید از تقویت زیربنای اعتقادی غافل ماند، و در سنین دبستان می توان آن ها را به زبانی ساده مطرح کرد.
بنابراین، استفاده از مثال یکی از روش های مناسب در آموزش مفاهیم دینی و اصول اعتقادی به کودکان است؛ زیرا گاه می توان با ذکر یک مثال مناسب و هماهنگ با مقصود، مطلب و مفهوم عمیق دینی را آسان و برای کودکان قابل فهم و درک نمود. از این رو، مربیّان و معلّمان می توانند با استفاده از این روش مفاهیم اعتقادی اسلام را در پرتو مثال هایی ساده و محسوس و ملموس در حد توان کودکان برای آنان آموزش دهند.
روش قصّه گویی
زبان قصّه یا داستان یکی از مناسب ترین روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان است؛ زیرا کودکان شیفته شنیدن قصّه و خواندن داستان می باشند و این سبب می شود تا بخش عمده تعلیم و تربیتدینی کودکان از این راه انجام پذیرد.
هرچه استفاده از داستان های مناسب بیش تر باشد، تأثیر این آموزش و رسیدن به هدف های مورد نظر آن، ساده تر و سریع تر صورت می گیرد. در اهمیّت این روش و بهره گیری از آن، همین بس که در قرآن کریم و تعالیم انبیای الهی و کتاب های آسمانی هم این روش مؤثر، یعنی زبان داستان و قصّه برای آموزش، هدایت، القای مفاهیم و پیام های دینی مورد توجّه قرار گرفته است.
قرآن کریم بسیاری از مفاهیم، حقایق و آموزه های دینی را در قالب بهترین قصّه ها، به زبانی ساده، جذّاب و قابل فهم برای مردم بیان نموده است. مثلاً، در داستان حضرت آدم و حضرت عیسی علیهماالسلام حقیقت و چگونگی آفرینش الهی تفسیر می شود؛ در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام اثبات توحید و یگانگی خداوند و در داستان عُزَیر کیفیت معاد بیان گردید است.
از آن جا که قصه و داستان آموزه ها و حقایق آموزشی را به طور غیر مستقیم بیان می دارد، از نظر روان شناسی تربیتی نیز یکی از مهم ترین و مؤثرترین روش های آموزشی به حساب می آید. بنابراین، معلّمان در آموزش مفاهیم دینی به کودکان می توانند با استفاده از این روش، مفاهیم اعتقادی دین اسلام، از قبیل مسأله توحید، نبوّت، امامت و معاد را در صورت لزوم در قالب داستان های مناسب و با توجّه به مقتضای سن و حالت روحی دانش آموزان دبستانی بیان کنند.
روش یادآوری نعمت های الهی
خداوند متعال نعمت های مادی و معنوی فراوانی برای بشر آفریده است. به عبارتی، خداوند انسان را سرشار از نعمت های خویش نموده و همه نوع نعمت در اختیار او قرار داده است. در قرآن، نعمت های الهی بر دو گونه اند: نعمت های ظاهری و نعمت های باطنی؛
چنان که قرآن کریم در کریمه ۲۰ سوره «لقمان» می فرماید: «وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَهً و باطِنَهً»؛ نعمت های آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است.
در این که منظور از نعمت های «ظاهر» و «باطن» در آیه چیست، مفسّران بسیار سخن گفته اند. در احادیثی که از پیامبر مکّرم اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده است، نعمت ظاهری را رزق و آفرینش نیکو و توحید و نبوت و اسلام، و نعمت باطنی را ولایت و مودت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله دانسته اند.(۴۵)
از سوی دیگر، قرآن کریم در آیاتی چند به یادآوری نعمت های الهی سفارش نموده است. برای مثال، در کریمه ۳ سوره «فاطر» می فرماید: «یا اَیُّهَاالنّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ الله عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالق غیرُاللهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ و الْارضِ لااله اِلاّ هُوَ فَاَنّی تُؤفَکُون.»(۴۶)
همچنین یکی از روش های تربیتی پیامبران الهی، یادآوری نعمت های الهی می باشد تا به این وسیله گرایش انسان ها را به سوی صاحب نعمت برانگیزند و سپاس گزاری از نعمت دهنده را، که از گرایش های ریشه دار و فطری انسان است، در آنان بیدار سازند. چنان که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این باره می فرماید: «فَبَعَثَ فیهِمْ رُسُلَهُ، وَ واتَرَ اِلَیْهِمْ اَنْبِیاءَهُ، لِیَسْتَأدُوهُمْ میثاقَ فِطْرَتِهِ، وَ یُذَکّروُ هُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ.»(۴۷)
از این رو، در دوره دبستان با توجه به تمایلات فطری و گرایش های ذاتی پاک و دست نخورده کودکان بهتر می توان از روش یادآوری نعمت های الهی در آموزش و تعمیق بینش الهی آنان استفاده کرد.
یادآوری نعمت های خداوند می تواند به تقویت و تعمیق شناخت کودک در مسأله خداشناسی کمک کند تا بتواند ولی نعمت خود را بشناسد و وظایف خود را از قبیل شکرگزاری و ایمان به او، ایفا کند. با یادآوری نعمت های الهی می توان ذهن کودک را به خدای مهربان متوجه کرد و میل و گرایش او را نسبت به خدایی که همه چیز را آفریده و به همه کمک می کند، جلب نمود.
بر این اساس، در تدریس و آموزش خداشناسی و معاد به کودکان، باید بیش تر بر محبت و عشق الهی به همه انسان ها و به ویژه نیکوکاران و دادن پاداش و نعمت های بهشتی به آنان در روز قیامت تأکید کرد و آنان را نسبت به خدا و رحمت او امیدوار و علاقه مند ساخت و از بیان عذاب و رنج دوزخ، که زندگی پس از مرگ را به گونه ای وحشتناک و دهشت انگیز ترسیم نماید، خودداری کرد.
روش نمایشی (نمادین)
منظور از نمایش، مجسّم کردن و به صورت مشهود و محسوس درآوردن پیام ها و آموزه هاست. روش نمایشی یکی از روش های آموزشی است که دارای تأثیر فوق العاده ای می باشد و از راه آن می توان آموزه های دینی را در قالب های قابل مشاهده و به گونه ای روشن، آسان و محسوس به کودکان آموزش داد.
نمایشی کردن مفاهیم عقلی و انتزاعی، به ویژه برای کودکان با توجه به غلبه برخورد حسّی آنان، موجب می شود که این گونه مطالب بهتر درک شود و یادگیری عمیق تری صورت پذیرد؛ معمولاً کودکان، خاطرات نمایشی را که در کودکی دیده اند، به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه، تا آخر عمر در حافظه خود حفظ و نگهداری می کنند.
اصولاً استفاده از روش نمایشی، و به صورت محسوس و مشهود در آوردن مفاهیم و مسائل آموزشی، از جمله روش هایی است که در قرآن کریم نیز فراوان مورد استفاده قرار گرفته است. قرآن کریم با استفاده از روش نمایشی توانسته است اصول اعتقادی را اثبات و برای عموم مردم قابل درک و فهم نماید.
قرآن کریم هنگامی که مثلاً درصدد تقویت ایمان مخاطبان به زندگی پس از مرگ و مسأله معاد می باشد، به ارائه نمونه های مشابه حسّی و قابل مشاهده در این دنیا می پردازد؛ یکی از نمونه های عینی که قرآن مجید بارها به آن پرداخته و برای اثبات این امر در برابر چشم همگان به معرض نمایش قرار داده، زنده شدن مجدد گیاهان می باشد.(۴۸)
علاوه بر تعالیم وحی، معصومان علیهم السلام نیز در پاره ای از موارد برای محسوس و مجسّم نمودن مفاهیم و حقایق دینی از روش نمایشی استفاده نموده اند.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در موارد متعددی، مانند آموزش نماز و حج از این روش استفاده نموده و به مردم می فرمودند: «صَلُّواکَمارَاَیْتُمُونی اُصَلّی»؛(۴۹) نماز بگزارید، آن گونه که می بینید من نماز می گزارم.
در حدیثی آمده است که روزی عده ای از بزرگان یهود به مدینه آمدند و از حضرت علی علیه السلام در مورد خدا سؤالاتی نمودند؛ از جمله درباره معنی جمله «اَیْنَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله»؛ یعنی چطور ما به هر طرف رو کنیم، به طرف خدا هستیم؟ حضرت علی علیه السلام به ابن عباس دستور داد هیزمی آماده نموده و آتشی را برافروزند، آن گاه از آنان سؤال کرد: صورت آتش به کدام جهت است؟ گفتند: ما که برای شعله آتش صورتی نمی یابیم؛ یعنی شعله آتش که پشت و رو ندارد. آن گاه حضرت فرمود: «کَذلِکَ ربّی اینما تولوا فثم وجه الله»؛ یعنی همان گونه که شعله پشت و رو ندارد و شما در هر طرف آن باشید، روبه روی آن هستنید، خدا نیز پشت و رو ندارد.(۵۰)
بنابراین، طبیعی است که جنبه آموزشی روش نمایشی مؤثرتر و پرجاذبه تر از روش گفتاری صرف است؛ چرا که روش نمایشی همزمان گوش و چشم مخاطب را به کار می گیرد. از این رو، در آموزش مفاهیمدینی کودکان لازم است تا آن جا که امکان دارد مواد و مطالب آموزشی به صورت نمایشی ارائه گردد.
آموزش بسیاری از مفاهیم دینی اعمّ از اصول و مبانی ارزشی، اعتقادی و احکام عملی با استفاده از روش نمایشی قابل آموزش پذیر است. مثلاً، در ارتباط با خداشناسی، معلم می تواند دانش آموزان را به نزدیک ساختمانی که عده ای مشغول ساخت و تکمیل آن هستند ببرد تا آنان با مشاهده زحمات و تلاش های فراوانی که برای بنای آن صورت می گیرد، به این نتیجه برسند که ساختمانی به این کوچکی و بساطت نیازمند سازنده ای است، پس این زمین و آسمان ها و دیگر مخلوقات عالم که بسیار عظیم تر و شکوهمندتر می باشند، محتاج خالقی آگاه و توانا است.
جمع بندی و دستاوردها
از آن جا این پژوهش در دو بخش «اصول» و «روش های آموزش» مفاهیم دینی به کودکان دبستانی می باشد، به دستاوردهای هر بخش جداگانه اشاره می کنیم. به نظر می رسد در میان اصول مطرح شده، آنچه بسیار مهم می باشد، اصل آگاهی بخشی در آموزش مفاهیم دینی است.
در دیدگاه اسلام، اعتقاد بر این است که مجموعه مفاهیم و آموزه های اعتقادی، اموری هستند که با سرشت اولیه و دست نخوردهکودک و به تعبیر قرآنی، با فطرت او سازگارند. چنان که آیه ۳۰ سوره «روم» خود شاهدی بر همین دست مایه های فطری است. فطری بودن مفاهیم اعتقادی حاکی از این است که پیش از هر نوع آموزشی، نوعی کشش به سمت دین، خدا و معاد در نهاد کودک وجود دارد که می تواند پرورش یابد و شکوفا شود.
روایت نبوی «کل مولود یولد علی الفطره»(۵۱) نیز بر همین امر دلالت دارد. بر این اساس، آموزش مفاهیمدینی به کودکان، علی رغم اعتقاد کسانی که آن را در سنین کودکی مناسب نمی دانند، ممکن و قابل اجراست؛ زیرا ما در آموزش مفاهیم دینی به کودکان هرگز به دنبال اضافه نمودن مطلبی بیرون از وجود کودک نیستیم، بلکه غرض از آموزش اعطای بینش و آگاهی، یا به عبارتی، رشد و شکوفاسازی اموری است که در سرشت کودک نهاده شده و فطری اوست.
به همین دلیل، در آموزش و انتقال مفاهیم و آموزه های مبتنی بر فطرت، دیگر جایی برای خشونت و سخت گیری، تحمیل عقیده، القائات و به تبع آن، تقلید کورکورانه باقی نمی ماند؛ چرا که این مفاهیم با آموزش بر اساس فهم و آگاهی به هیچ وجه سازگار نیست.
از این رو، مهم ترین اصلی که باید در جریان آموزش مفاهیم دینی به کودکان مورد توجه معلمان و مربیان قرار گیرد، اصل آگاهی بخشی است و اصول دیگر نیز با توجه به این اصل مهم و اساسی قابل اجرا می باشند. اما در میان روش های مطرح شده نیز، آنچه بسیار مهم می باشد، استفاده از روش نمایشی در آموزش مفاهیم دینی است.
تجربه های آموزشی ثابت کرده است مفاهیم و آموزه هایی که با استفاده از روش نمایشی آموزش داده می شود، علاوه بر سهولت در یادگیری، از جهت کیفی نیز بهتر و پایدارتر است. استفاده از روش نمایشی از روزگاران پیشین در مراسم های دینی و اعتقادی نقش داشته و مانند زبانی مناسب برای بیان حالت و ویژگی های عاطفی و باورهای اعتقادی به کار رفته است.
در جامعه و قبیله های ابتدایی، مراسم دینی بیش تر با استفاده از روش نمایشی بوده، تا آن جا که تاریخچه نمایش و تئاتر امروزی به مراسم و آیین های مذهبی باز می گردد. به دلیل آن که کودکان دبستانی ظرفیت درک و دریافت حقایق انتزاعی را ندارند، از این رو، با استفاده از روش نمایشی می توان آموزه های دینی را در قالب های قابل مشاهده و به گونه ای روشن، آسان و محسوس به آنان آموزش داد.
کدام روش کارآمدتر است؟
الف. پیشنهادهای نظری
۱. به دلیل آن که نظام آموزشی در دین اسلام دارای عناصر مهم و اساسی همچون مبانی، اصول و روش های آموزشی است، این پژوهش تنها گام مقدماتی در ارائه اصول و روش های آموزش مفاهیم اعتقادی اسلام به کودکان دبستانی بود که مورد بررسی قرار گرفت. از این رو، پیشنهاد می شود مبانی و اهداف نظام آموزشی در اسلام در پژوهشی جداگانه دنبال شود.
۲. در این پژوهش، اصول و روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان دوره دبستانی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. پیشنهاد می شود شبیه چنین پژوهشی در مقاطع مختلف تحصیلی (دوره راهنمایی و دبیرستان) نیز به عنوان مکمل انجام گیرد.
۳. انجام پژوهش های میدانی گسترده و در سطح وسیع با عنوان «بررسی توانایی های شناختی و عاطفی کودکان در آموزش اصول اعتقادی اسلام» می تواند موضوع پژوهش های دیگری قرار گیرد که کامل کننده این پژوهش باشد.
ب. پیشنهادهای کاربردی
۱. به دلیل آن که در آموزش مفاهیم دینی به کودکان دوره ابتدایی، معلم نقش اصلی و اساسی دارد، معلّمان دینی باید علاوه بر آگاهی صحیح از دین اسلام و التزام عملی به ارزش های اسلامی، با ویژگی های شناختی، عاطفی و انگیزشی کودک که موضوع روان شناسی رشد کودک است آشنا باشند تا بتوانند معارف اسلامی، به ویژه مفاهیم اعتقادی را به نحوی مؤثر به کودکان آموزش دهند.
۲. نظر به ویژگی های رشد روانی در این دوره، طرح جنبه های استدلالی معارف اعتقادی به کودکان دبستانی کار درستی نیست و شایسته است آموزگاران در آموزش مفاهیم دینی و اعتقادی بیش تر پی آمدهای دنیایی و آخرتی اعتقادات اسلامی را با استفاده از اصول و روش های آموزشی مناسب این دوره مورد توجه و گوشزد قرار دهند.
۳. از آن جا که دانش آموزان در دوره ابتدایی، (به ویژه در سال های اول) با امور حس شدنی و ملموس سر و کار دارند، پیشنهاد می شود معلمان دینی کودکان در تدریس و آموزش توحید، معاد و جلوه های نظم و هدف مندی طبیعت، از ابزارهای کمک آموزشی همچون عکس، اسلاید و فیلم های آموزشی استفاده نمایند.
۴. برای حفظ نشاط و شادابی کودکان در آموزش مفاهیم دینی، پیشنهاد می شود از شیوه های تشویقی متناسب با روحیه کودکان، بجا و بموقع استفاده شود و از برخوردهای تند و خشن پرهیز گردد.
منبع:اصول و روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان
اصول و روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان